حجت الاسلام والمسلمین سید امیررضا طاهایی فرد در گفتگو با خبرگزاری «حوزه»، با اشاره به ارتباط سیره اهل بیت(ع) و فرهنگ ولایت فقیه، اظهار داشت: ائمه هدی(ع)، در رویدادهای گوناگون به دوستداران غیر عرب خود می فرمودند که دین و شریعت خود را از فقهای مورد اعتماد منطقه بیاموزید که این  خود مهر تأییدی بر حقانیت ولایت برای فقیه در دوران غیبت به شمار می آید.

وی افزود: 110 سال پیش، حزب صهیونیسم با هدف ورود به بیت المقدس، فلسطین و پایه ریزی تحقق ایده 800 ساله فراماسونری شکل گرفت که در واقع، یهودیان در این موضوع، ابزاری برای فراماسون ها بودند که بر اساس اعتقاد ادیان ابراهیمی که سرنوشت قدرت آخرالزمان در فلسطین رقم خواهد خورد، وارد این کشور شدند.

*رابطه صهیونیزم با فراماسونرها

این کارشناس تاریخ، شکل گیری ایده و اجرایی سازی ولایت فقیه را مهمترین چالش صهیونیسم بین المللی عنوان و اذعان کرد: با آغاز دوران استعمار در جهان، هیچ دولت مستقل مردمی وجود نداشت و هر حاکم و سردمداری در هر کشور به نوعی از عوامل استعمارگران و جریان فراماسونری بودند.

وی انقلاب اسلامی ایران را احیاکننده نظریه ولایت فقیه و بی اثرکننده تلاش فراماسون ها برای کنار نهادن حکما و علما از حاکمیت دانست و ادامه داد: این انقلاب، تلاش سردمداران پنهان دنیا که قرن ها قانون جنگل را در جهان گسترانیده بوده و بر اساس آن قدرتمندان و ظالمان در قالب مدل های حکومتی همچون کمونیستی، کاپتالیستی و مدل ماتریالیستی، با پوشیدن کت و شلوار و کراوات به حکومت می رسیدند را نقش بر آب کرد.

* حق وتو، راه آورد حقارت بار غرب برای جهان

حجت الاسلام والمسلمین طاهایی فرد بارزترین ره آورد قدرت طلبی و ظلم محوری امروز جهان را حق وتوی سازمان ملل و شورای امنیت عنوان و خاطرنشان کرد: چه مطلبی از این حقارت بار تر که هر کشوری که قدرت بیشتری دارد، می تواند نظر همه مردم دنیا را وتو کند و جالب اینجاست که مردم نیز خود را با این فکر هماهنگ کرده و آن را مطابق با استانداردهای حکومتی می پنداشتند، تا این که امام خمینی(ره) با انقلاب خود ضربه ای بر این نظریه جهانی وارد کرد.

* ولایت فقیه و خدشه در ریشه بنایی فراماسون ها

این فرهیخته حوزوی با بیان این که در سال های پس از انقلاب نیز، دامنه این گسست و خدشه در ریشه های بنایی که فراماسون ها در جهان کنونی پایه ریزی کرده بودند، بیشتر گردید، ابراز کرد: حکومت حکیم، تئوری و پیام این انقلاب به مردم دنیا بود؛ از این رو صهیونیسم جهانی، در این سال ها موانع بسیاری در برابر صدور فرهنگی این انقلاب ایجاد کرد که هرچند به کندی این حرکت انجامید؛ اما نتوانست این روند را متوقف نماید.

حجت الاسلام والمسلمین طاهایی فرد با ابراز این که تفکر فرماسون ها، آزادی از بندگی خدا و روآوری به بندگی شیطان است، ادامه داد: شعار آزادی آنها نیز بر خلاف واژه حریت متبادر از آن، آزادی از بندگی خداست که همان تفکر ماتریالیستی، کاپیتالیسمی و امانیسمی نوین است.

این محقق حوزوی یادآور شد: تفکر فراماسونری، همان تفکر فرعونی و مصر باستان با رنگی نو و جذاب است که هر انسانی برای خود خداست و هر خدایی که بتواند دیگر خدایان یعنی انسان های دیگر را به بندگی خود درآورد، خدای اعلا نام خواهد گرفت.

وی تأکید کرد: تفکر ولایت فقیه، بر اساس حاکمیت طولی خداوند، انبیاء و اوصیاء(ع) و تأیید این بزرگان جلوه پیدا کرد.

*نگاهی بر ابزار فراماسون ها برای فریب و جذب مردم

این کارشناس تاریخ گفت: اگر هم و غم ولایت فقیه برای نهادینه سازی احکام الهی در جامعه باشد، تلاش جبهه مخالف آن نیز بر جذب مردم در قالب شمایل زیبایی مانند دموکراسی است تا در پس آن اهداف پنهان خود را اجرا نمایند.

وی افزود: برابری زن و مرد، آزادی، ارتباط زن شوهردار با مردان دیگر از اهدافی هستند که در قالب دموکراسی در حال تبلیغ در جهان است که نه تنها با مفاهیم اسلامی، بلکه با نگاه مسیحیت و یهودیت به دین و حتی با نگاه هندوها که دین الهی ندارند، نیز سازگار نیست.

حجت الاسلام والمسلمین طاهایی فرد ادامه داد: از دیگر نیرنگ های فراماسون ها، استفاده از تفکرات التقاطی است که بر اساس آن هر مسلمان در کنار اعمال عبادی خود باید به مقتضیات روز و قوانین و استانداردهای بین المللی نیز پایبند باشد که بر اساس همین نظریه است که مردم کشوری همانند ترکیه خود را ملزم به انجام اعمال عبادی کرده؛ اما در کنار آن تلاش در هماهنگ سازی هر چه بیشتر خود با شمایل غرب و اروپایی دارند که این همان تفکر التقاطی است.

این کارشناس تاریخ ادامه داد: این تفکر هرچند در ابتدای امر بسیار منطقی به نظر می رسد؛ ولی در عمل شاهدیم که در حال به چالش کشیدن استانداردهای دین می باشد.

*رمز پیروزی تفکر ولایی در برابر تفکر فراماسونی

وی، با اشاره به عوامل پیروزی تفکر ولایت فقیه در برابر تفکر فراماسونی غرب، بیان کرد: امام خمینی(ره) با مخاطب قرار دادن توده و عامه مردم، انقلاب خود را به ثمر رساند و پس از آن نیز از این تفکر عدول نکرده و رو به ایجاد طبقه اشراف و صاحبان نفوذ اجتماعی نیاوردند که این رمز حفظ و پایداری انقلاب ایشان در طول این سالهاست.

حجت الاسلام والمسلمین طاهایی فرد نمونه بارز تفکر و مشی امام(ره) بر محوریت مردم را شکل گیری و برچینی حزب جمهوری اسلامی دانست و اضافه کرد: طرفداران بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حزبی را به نام جمهوری اسلامی پایه ریزی کردند که بتواند از توده مردم برای ارکان نظام، نیروسازی سازی کند که ایده خوبی نیز بود؛ ولی پس از مدتی امام(ره) دستور تعطیلی آن را دادند که می توان دلیل آن را نگاه خاص امام راحل دانست که مخاطبین اصلی باید عامه مردم باشند؛ نه حزب، اشخاص و اشراف؛ از این رو توانستند مقبولیت ولایت خود را از عامه مردم دریافت کنند.

این کارشناس تاریخ تصریح کرد: اگر امروز کلام و نگاه مقام عظمای ولایت فصل الخطاب است، از مقبولیت ایشان بوده و در این سال ها، چالش ها، سختی ها و کشمکش هایی در جامعه به وجود آمد که با مدیریت و نفوذ کلام معظم له این تهدیدها تبدیل به فرصت شده است.

وی با اشاره به این مطلب که با ارتحال امام خمینی(ره)، آرمان های ایشان باقی مانده است، ادامه داد: حضرت آیت الله خامنه ای رهبری شایسته هستند که توانستند در این سال ها به گونه ای مدیریت و رهبری کنند که هیچ فردی، حتی دشمن نیز توان گرفتن خرده ای از ایشان را ندارد؛ همچنان که خانم کاندولیزا رایس، وزیر خارجه سابق آمریکا، در ضمن گفتگویی اذعان کرده بود: هر برنامه ای که متفکرین و تئوریسین های ما روزها و ماه ها طراحی و اجرایی می کنند، با سخنرانی بیست دقیقه ای رهبر ایران از بین می رود.

حجت الاسلام والمسلمین طاهایی فرد میزان اطاعت مردم از ولایت فقیه را مورد توجه قرار داد و اظهار داشت: مبلغان باید مدافعان ولایت فقیه در برابر هجمه های دشمن برای تزلزل این جایگاه باشند تا بتوان جامعه ای عاری از مشکلات و تهدیدات داشت.

*در اطاعت آگاهانه، حد وسطی جایی ندارد

این کارشناس حوزوی با اشاره به آیه «يا أيها الذين آمنوا أطيعوا الله و أطيعوا الرسول و أولي الأمر منكم»، ابراز داشت: اطاعت از ولی فقیه، باید آگاهانه باشد؛ چراکه اطاعت بی هدف به سرپیچی منتهی خواهد شد.

وی در پایان با اشاره به اینکه در آموزه های دینی، دو جبهه حسینی(ع) و یزیدی وجود دارد، افزود: جبهه سومی در این آموزه ها وجود نداشته و مبلغان دینی وظیفه دارند که به مردم بیاموزند هر که با حق نبود، دشمن است و توقف در میان گرویدن به حزب الله و حزب الشیطان معنایی ندارد؛ چراکه هرکس در جبهه حزب الله باشد، باید با تمام وجود برای آن بجنگد؛ هرچند که جنگی فرهنگی باشد.