با تشکر از وقتی که به ما دادید، ابتدا خود را معرفی نمایید.
حسین نوروزی فر، متولد نیمه اول سال 1366 هستم، تحصیلات دوره متوسطه و پیش دانشگاهی خود را در بنیاد امام محمد باقر(ع) طی کرده و در سال 1384 وارد دانشگاه اصفهان در رشته برق شدم. تا سال 1388 مقطع لیسانس به اتمام رسانده و برای تحصیلات تکمیلی باتوجه به اینکه در مدت دوره کارشناسی نسبت به مطالب عقلی و فلسفی علاقه بسیار پیدا کردم در مقطع کارشناسی ارشد در رشته فلسفه علم در دانشگاه اصفهان قبول شدم و سال 1389 رسما تحصیل در این دانشگاه را آغاز کردم.
از فعالیت های خود در دوران دانشگاه توضیح بدهید:
در طول تحصیل در دانشگاه به فعالیت های فرهنگی و تبلیغی دینی نیز مشغول بودم که البته جرقه های اولیه طلبه شدن هم در این فضا شکل گرفت و یکسری مطالعات ابتدایی در زمینه دروس صرف و نحو و اصول را بصورت آزاد شروع کردم و در کنار تحصیلات در سالهای 85 تا 89 مقداری در زمینه هایی که اشاره کردم، مطالعاتی را شروع کردم.
*از چگونگی ورودتان به صورت رسمی به دنیای طلبگی بفرمایید.
بلافاصله بعد از پایان دوران کارشناسی در دانشگاه بین سه راهی ادامه رشته تحصیلی در مقطع ارشد، تغییر رشته به علوم انسانی و یا ورود به طلبگی مانده بودم، لذا با برخی از اساتید و دوستان به مشورت پرداختم و باتوجه به علاقه و اینکه حتی در دوران تحصیل در دانشگاه هم من دست از تفکر و فعالیت در زمینه دروس حوزه برنداشتم و شناخت لازم را کسب کرده بودم، از سال 89 بصورت رسمی وارد حوزه علمیه اصفهان شدم و در مدرسه ی علمیه ی میرزا حسین اصفهان مشغول به تحصیل علوم دینی شدم.
*چه امری یک تحصیل کرده دانشگاهی را به حوزه کشاند؟
در طول دوران دانشگاه و همزمان با دروس دانشگاهی در گیر مباحث دینی و عقلی بوده و خود را جدا نمی دیدم، همیشه در فکر بودم که بتوانم بالاخره وارد حوزه بشوم و تمام هم غم و آرزو هایی که در زمینه تبلیغ دین دارم را با استفاده از تحصیل در حوزه اجرایی کنم، البته تمام تحصیلات دوران قبل از دانشگاه و دوران تحصیل در دانشگاه هیچکدام اقناع کننده روحیه علمی من نبود و من تمام احساس و علاقه خودم را تنها با ورود به حوزه تکمیل شده می دانستم.
*نقاط ضعف و قوت دانشگاه را در چه مواردی می دانید؟
از نقاط قوت دانشگاهها وجود نظرات و روحیات و دیدگاههای مختلف بوده و هست ، دیگر نقطه قوت در آن انتخاب استاد مطابق با سلیقه و روحیات هست ؛ البته از نقاط منفی دانشگاه نداشتن روحیه تعمق و تفکر در دروس و نداشتن پیش مطالعات درسی و بقولی عمقی نبودن دروس و تحصیلات دانشجویان در زمان تحصیل را می توان اشاره کرد.
از نقاط قوت حوزه عمیق بودن مباحث و فعال کردن قوه ی فکری انسان در طول دوره تحصیل است، البته نمیخواهیم بگویم دانشگاه اصلا نداشته در دانشگاه هم افراد از اساتید و دانشجویان هستند که بسیار عمیق مطالعه و پژوهش انجام میدهند اما در فضای حوزه بحث تفکر و عمقی خواندن دروس بسیار بیشتر به چشم دیده می شود.
عدم برخوردای طلاب از اساتید متنوع و عدم توجه به دروس مشترک میان حوزه و دانشگاه از ضعفهایی است که باید رفع گردد.
به نظر شما بهترین راهکار وحدت حوزه و دانشگاه در چیست؟
بنده در طول مدت حدود شش سالی که توفیق داشتم در حوزه حضور پیدا کنم و باتوجه به علاقه شدید به مباحث عقلی و تفکر بیشتر باید گفت درون مایه دروس حوزه بسیار بالاست اما نکته ای که در آن مغفول مانده تخصصی کردن علوم مطابق با نیازهای جامعه در حوزه هست؛ که در این مورد در دانشگاهها بهتر کار شده و رشته ها متناسب با نیازها است که حوزه باید از این فرصت، تجربه و پتانسیل بهره برده و دانشگاها هم باید از پتانسیل و ظرفیت خوب حوزه در زمینه علون دینی و اسلامی بهره ببرد.