قصد نصیحت ندارم و فقط هشداری میدهم به جوانان هم وطنم، دختران و خواهران باید قدر و قیمت خودشان را بدانند و به راحتی در این فضای مجازی که شاید آلوده تر از فضای حقیقی ماست، خود را در معرض سوء استفادههای غیر اخلاقی برخی افراد قرار ندهند . در بیشتر اتاقهای گفتوگوی مجازی و شبکههای اجتماعی، به کار بردن اسمهای دخترانه و یا گاهاً پسرانه، به ظاهر جذاب، ترفندی فریبکارانه است که از سوی برخی افراد معلوم الحال، چندی است باب شده، لذا خواهران ما باید قدر و ارزش خود را بدانند...
همواره باید به گوش باشیم که دشمن میخواهد با برداشتن قباحت بی بند و باری ضد ارزشها را به ارزش تبدیل کند.
آری روزگار عجیبی شده، انسانها اسیر و مسحور «دنیای فانی» گشتهاند و دروغها، دغلبازیها، بیمروتیها، جهالتها و تغییر ارزشها را در مسیر مغناطیسی آن به جان میخرند و حواسشان نیست چه بهای گزافی در برابر آن میپردازند. «عروس هزار داماد دنیا» دلها و دیدههایمان را مجذوب خویش ساخته و «خدا»، تنها لقلقه زبانمان و شیرینی قسمهای دروغمان گشته و غریبانه از «متن» زندگیمان به «حاشیه» رانده شده و همه هم به این خسران عادت کردهایم و دیگر تنفس در اتمسفر «دنیاپرستی» و «خودخواهی» ریههایمان را حساس نمیکند، و کَکمان هم نمیگزد که چرا اینقدر در خدافراموشی جاهلانهیمان، به هم پیچیده ایم و سرِ خود شیره میمالیم.
باید فراموشی خدا در زندگیمان را جدی گرفته، با خدا رفیق شده و به فرموده امام بزرگوارمان «حتی یک لحظه از خدا غافل نشویم» باید بدانیم که «در درگاه خدا و اولیای خدا همه چیز هست، در حالی که جاهای دیگر خبری نیست. علم، حیات، عافیت، دنیا و آخرت همه در نزد خداست. »
نکند دانسته و ندانسته بتهای خودتراشیده «پول»، «ماشیـن»، «مقام» و «تیپ و لباس و خانه» را در کعبه دلمان جای داده، به پرستشی جاهلانه خو گیریم. به فرمودهی مرحوم حضرت آیتا... بهاءالدینی(ره)، «همه این اربابها را رها کنید! فقط یک ارباب پیدا کنید که خدای تعالی است»
کاش همه زندگیها، با نیتها و هدفهای خدایـی، فارغ از دغدغهها، استرسهای دروغیـن، قید و بندهای آرامشگیر دنیایی، جهتگیری شده و تداوم مییافت که «چنانچه زرق و برق دنیا را نخواهی و بهانه خدا را بگیری، در نهایت، خداوند متعال دستت را گرفته و بلندت میکند. آن وقت است که انسان لذت میبرد»
پایان سخن را همچون آغازش به نکتهی لطیف عارف واصل شیخ رجبعلی خیاط(ره) متبرک میکنم که فرمود: «فرهاد، هر کلنگی را که میزد میگفت «شیرین جانم!» و غیر معشوق خود ذکری نداشت. این دفتر را به عشق محبوب بنویس! پارچه را به یاد او متر کن! در اینصورت همهی اینها مقدمه وصل است، حتی نفسهایی که میکشی به یاد او بکش»
اما جانمایه سخنان فوق این است که باید بدانیم ضرر گناه بیشتر از ضرر تحریمهای ضد انسانی و ایرانی امریکاست، کاش میدانستیم ... !
پینوشتها:
کیمیای محبت، گردآورنده محمدی ری شهری
صحیفه نور
آیت ا… بهاءالدینی، سلوک معنوی