شنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۳ |۱۲ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 14, 2024
کد خبر: 376396
۲۵ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۶:۰۶
استاد غلامرضا فیاضی

حوزه/ تصدیق بر خلاف تصور، زمانی شکل می گیرد که می خواهد عالم واقع را توصیف کند؛ به عبارتی تصدیق متضمن «فهم صدق قضیه» است.

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، استاد غلامرضا فیاضی در نشستی علمی به بررسی ملاک صدق بدیهیات پرداخته اند که چکیده این نشست علمی در آینده ادامه می یابد.

تشخیص و بیان ملاک صدق در قضایا و تصدیقات منوط به بررسی مقدماتی است که نقش اساسی در حل مسئله دارد:

مقدمۀ نخست، پنج امر را در روند شکل گیری تفهیم و تفاهم ذکر می کند:

معنای تشخیص یافته ای که تحت عنوان «فرد» در خارج موجود است؛

«مصداق» که معنای وسیع تری از فرد را دربرمی گیرد؛

«کلی طبیعی» که جز فرد و مصداق به عنوان طبیعت بدون قید به چشم می خورد؛

«صورت ذهنی» که تحت عنوان «مفهوم» در ذهن هست و حاکی از معنا است؛

«لفظ» پنجمین موردی است که در این مقدمه بدان اشاره شده است.

مقدمه دوم حکایت را شأن ذاتی علم حصولی و حکایت علم حصولی را حکایت ذاتی دانسته است؛ یعنی با صرف تحقق علم حصولی، حکایت نیز تحقق می یابد. وجود خطا در ادراکات و تصدیقات بشر نشان دهندۀ حالت حکایتیِ علم حصولی است؛ زیرا خطا، نشان می دهد حکایت واقعی علم، غیر از حکایتی است که ذهن ما آن را اراده کرده است.

به عبارت دیگر، اگر علم حصولی هیچ چیز را نشان ندهد، خطا معنایی ندارد.

مقدمۀ سوم، به تصور و تصدیق از اقسام علم حصولی اشاره و بیان می کند که تصور، گاه به صورت مفرد و گاه به صورت قضیه شکل می گیرد. تصور به صورت قضیه، قضایایی را شامل می شود که همزمان با آن، نقیض آن نیز در ذهن شکل می گیرد. در این گونه موارد قضیه، تصور است؛ زیرا تصدیق به نقیضین امکان ندارد. خواه به صورت مفرد و خواه به صورت قضیه، شأن حکایتی خویش را حفظ می کند؛ لکن به عالم واقع کار ندارد.

تصدیق بر خلاف تصور، زمانی شکل می گیرد که می خواهد عالم واقع را توصیف کند؛ به عبارتی تصدیق متضمن «فهم صدق قضیه» است.

اکنون با توجه به مقدمات مذکور، ملاک صدق تصدیقات و به تبع آن، قضایا بررسی می شود.

هر چند آیت الله مصباح «وجدان» را به عنوان ملاک صدق معرفی می کند، لکن این موضوع را می توان نقد کرد؛ زیرا این ملاک در همه جا صادق نیست و تنها در وجدانیات و قضایای جزئی جاری است. علاوه بر وجدانیات که ملاک صدق آن ها علم حصولی است، در قضایای اولی هم علم حضوری نمی تواند جوابگوی صدق آن ها باشد.

در این گونه قضایا از طریق حکایتی که تصورات دارند، محکیِ آن ها مشخص و سپس با مقایسۀ محکی ها روابط آن ها درک می شود. این رابطه در قضایای حملیه «هو هویت»، در قضایای شرطیه «استلزام» و در قضایای منفصله «عناد» است.

ملاک سوم صدق، در قضایای فطری است. در این موارد اگر چه تصور طرفین قضیه برای تصدیق کافی نیست، لکن تصدیقات سابقی که بالفعل در ذهن حاضر هستند، کمک می کنند که رابطه موضوع و محمول را دریابیم.

بنابراین وجدانیات، اولیات و فطریات سرمایۀ معرفت های تصدیقی انسان هستند.

منبع: نمایه، چکیده نشست های علمی حوزوی

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha