به گزارش خبرگزاری «حوزه»، خداوند متعال در آیه چهلم از سوره احزاب رسول گرامی اسلام را خاتم پیامبران معرفی کرده است؛ حال این سؤال پیش می آید که چرا انسان ها پس از اسلام به پیامبر جدید نیاز ندارند که در این نوشتار به بیان دلیل آن خواهیم پرداخت.
«ما كانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِكُمْ وَ لكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خاتَمَ النَّبِيِّينَ وَ كانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيماً/ محمّد، پدر هيچ يك از مردان شما نبوده و نيست، بلكه رسول خدا و خاتم پيامبران است؛ و خداوند به همه چيز آگاه است. «احزاب/ 40»
* نکته ها
در اين آيه هم كلمه «رسول» و هم كلمه «نبىّ» آمده است. «رسول» صاحب كتاب و «نبىّ» خبر دهنده است، يا آنكه «رسول» پيامآور و «نبىّ» انجام دهنده رسالت است. «1»
«خاتَمَ» به معناى نگين انگشتر است كه در قديم با حك كردن نام خود بر روى آن، پايان نامهها و دستورها را با آن مُهر مىكردند. خاتم و در اينجا كنايه از آخرين پيامبر بودن است.
گرچه در قرآن آيات فراوانى بيانگر جهان شمولى و جاودانگى آيين حضرت محمّد صلى الله عليه و آله است، مانند: «لِلْعالَمِينَ نَذِيراً» «2»، «لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ» «3»، «كَافَّةً لِلنَّاسِ» «4» و در روايات، حديث متواتر «لا نبى بعدى» و حديث معروف «حلال محمد حلال ابدا الى يوم القيامة» «5» و دهها حديث ديگر بر اين مطلب تأكيد كردهاند، ولى اين آيه روشنترين دليل بر خاتميّت پيامبر اسلام است.
اين آيه تنها آيهاى است كه هم نام پيامبر و هم رسالت پيامبر را در قالب دو عنوان ذكر كرده است: «مُحَمَّدٌ»، «رَسُولَ اللَّهِ»، «خاتَمَ النَّبِيِّينَ»
* چند سؤال
1. چرا پس از اسلام انسانها به پيامبر جديد نياز ندارند؟
پاسخ: دليل اصلىِ تجديد نبوّتها و آمدن پيامبران جديد، دو چيز بوده است: يكى تحريف دين سابق، به گونهاى كه از كتاب خدا و تعاليم پيامبر پيشين امور بسيارى تحريف شده باشد و ديگرى تكامل بشر در طول تاريخ كه مقتضى نزول قوانين جامعتر و كاملتر بود.
امّا پس از پيامبر اسلام، اين دو امر واقع نشده است. زيرا اوّلًا قرآن، بدون آنكه كلمهاى از آن تحريف شود، در ميان مردم باقى است و ثانياً جامعترين و كاملترين قوانين در آن مطرح شده و بر اساس علم خداوند، تا روز قيامت هيچ نيازى براى بشر نيست، مگر آنكه حكمش در اسلام بيان شده است.
2. چگونه نيازهاى متغيّر انسان با خاتميّت دين سازگار است؟
پاسخ: انسان در مراحل تحصيلى خود تا درجهى اجتهاد و دكترى به استاد نياز دارد، پس از آن به مرحلهاى مىرسد كه مىتواند بدون استاد، نيازهاى خود را از مطالبى كه آموخته به دست آورد. باب اجتهاد باز است و مىتوان قوانين مورد نياز را از قواعد كلّى استنباط كرد. البتّه بر اساس اصولى كه فقها براى استخراج احكام تدوين نمودهاند.
3. چرا رابطه بشر با عالم غيب قطع شد؟
پاسخ: وحى نازل نمىشود ولى رابطه با غيب همچنان باقى است، امام معصوم عليه السلام حضور دارد و فرشتگان الهى بر او نازل مىشوند، «6» امدادهاى غيبى به انسانهاى شايسته مىرسد؛ حتّى افراد عادى اگر متّقى باشند نور الهى پيدا مىكنند و خداوند راه حقّ را به نحوى به آنان نشان مىدهد. اتَّقُوا اللَّهَ ... يَجْعَلْ لَكُمْ نُوراً «7»
* پیام های آیه
1- پسرخوانده هرگز پسر نيست و پدرخوانده نيز پدر نيست تا ازدواج او با همسر مطلّقهى پسرخواندهاش جايز نباشد. «ما كانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِكُمْ»
2- حكم مادرى همسران پيامبر براى مردم، (كه در آيه 6 مطرح شد) دليل حكم پدرى آن حضرت نيست. ما كانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ ...
3- خاتميّت پيامبر اسلام، بر اساس علم و حكمت الهى است. «خاتَمَ النَّبِيِّينَ- اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيماً»
پاورقی:
1. معجمالفروق اللغوية.
2. فرقان، 1.
3. انعام، 19.
4. سبأ، 28.
5. كافى، ج 1، ص 58 یا جلد 7 - صفحه 376
6. بنگريد به اصول كافى بحث امامت.
7. حديد، 28.
منبع: تفسير نور(10جلدى)، ج7، ص: 377
انتهای پیام 313/35