به گزارش خبرگزاری«حوزه»، حضرت آیت الله مکارم شیرازی در شرح فرازهایی از زیارت اربعین آورده اند :
زيارت امامان معصومین علیهم السلام ، با آن همه بركات معنوى و مادّى به عنوان «اولياءاللَّه» و درخواست از آنان به عنوان «شفيعان درگاه الهى» و «عباد صالحين پروردگار» عين توحيد و يكتاپرستى است، و سبب پرورش روح تقوا و ايمان است. در زيارت آنها، گاه صدها بار نام خداى يگانه برده مى شود و با «نماز زيارت» كه نيايش خالصانه اى به درگاه خداست پايان مى يابد،لذا زیارات ائمه(علیهم السلام)، آميخته با بلندترين و پر محتواترين مناجاتها و راز و نياز[1]الهى است. آن جا كه پس از سلام و درود به امام زيارت شونده، خالصانه با خدايت نجوا مى كنى.[2]
لذا هيچ كس «زيارت » را با «عبادت» نبايد اشتباه كند، عبادت و پرستش مخصوص خداست، و منظور از زيارت احترام و بزرگداشت بزرگان اسلام و طلب شفاعت از آنها در پيشگاه خدا مى باشد، حتّى در روايات آمده كه شخص پيامبر صلى الله عليه و آله گاه به زيارت اهل قبور مى رفت و در بقيع مى آمد و بر آنها سلام و درود مى فرستاد.[3]،[4]
فضیلت زیارت امام حسین علیه السلام
روايات مربوط به فضايل زيارت امام حسين (صلوات اللَّه عليه) بسيار زياد است،در این زمینه می توان به يكى از مهمترين مصادر و منابع مورد اعتماد علماى شيعه يعنى كتاب «كامل الزيارات»[5] (تأليف محدّث و فقيه جليل القدر، صاحب صدق و امانت، استاد مرحوم شيخ مفيد رحمه الله و جمعى از بزرگان ديگر يعنى جعفر بن محمّد بن قولويه) اشاره كرد.[6]
در این زمینه می خوانیم: هيچ ملك مقرّب و پيامبر مرسلى نيست مگر اين كه از خدا طلب مى كند كه اذن زيارت امام حسين عليه السلام را برايش صادر كند، پس پيوسته، فوجى از ارواح انبيا و فرشتگان (از آسمانها) پايين مى آيند و فوجى بالا مى روند.[7]
در روایت دیگر آمده است:«هر شب هفتاد هزار فرشته از آسمان فرود مى آيند و پس از طواف خانه خدا و زيارت قبر پيامبر صلى الله عليه و آله واميرمؤمنان عليه السلام، به زيارت قبر امام حسين عليه السلام مى روند وقبل از طلوع خورشيد به آسمان عروج مى كنند».[8]
هم چنین يكى از ياران امام صادق عليه السلام از آن حضرت نقل مى كند كه فرمود: «رسول گرامى و على عليهما السلام و فاطمه عليها السلام و همه ائمّه عليهم السلام براى زوّار امام حسين عليه السلام دعا مى كنند»[9] و نيز نقل مى كند كه آن حضرت فرمود: «آيا دوست ندارى از كسانى باشى كه از دنيا بيرون مى روند در حالى كه گناهى بر آنها نيست؟ آيا دوست ندارى از آنانى باشى كه رسول اللَّه صلى الله عليه و آله با آنان مصافحه مى كند؟»[10] (پس زيارت آن حضرت را فراموش مكن).[11]
سلام های توصیفی در فراز آغازین زیارت اربعین
بی شک ناب ترين و خالص ترين مفاهيم و مضامين توحيدى در زيارتنامه هاى مربوط به ائمۀ معصومین(علیهم السلام)مورد توجه قرار قرار گرفته است .[12]در این میان زیارت اربعین از مضامين بسيار بلند و جامعى [13]برخوردار است.[14]
زيارت اربعین با سلام های توصیفی از امام صادق(علیه السلام)و درود بر حضرت ابى عبداللَّه عليه السلام و بيان ويژگى ها و صفات آن حضرت شروع شده، سپس به تشريح اهداف و آثار قيام آن حضرت پرداخته است.[15]
بايد دانست آنچه در زيارت مهم است كيفيّت است نه مقدار و كميّت و گاه يك سلام یا چند سلام كوتاه جاى يك زيارت طولانى را مى گيرد.[16]لذا می خوانیم:
السَّلامُ عَلى وَلِىِّ اللَّهِ وَحَبيبِهِ؛ سلام بر ولىّ خدا و دوستدارش.[17]
السَّلامُ عَلى خَليلِ اللَّهِ وَنَجيبِهِ؛ سلام بر خليل خدا و محرم اسرارش.[18]
السَّلامُ عَلى صَفِىِّ اللَّهِ وَابْنِ صَفِيِّهِ؛سلام بر برگزيده خدا و فرزند برگزيده اش.[19]
السَّلامُ عَلىَ الْحُسَيْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهيدِ؛ سلام بر حسين مظلوم شهيد (در راه خدا).[20]
السَّلامُ على اسيرِ الْكُرُباتِ، وَقَتيلِ الْعَبَراتِ؛سلام بر اسير در بند ناگوارى ها و كشته اى كه اشك فراوان بر او ريخته مى شود.[21]
طبق نقل «كلينى» و «ابن قولويه» گروهى از ياران امام صادق عليه السلام نزد آن حضرت بودند، يكى از بزرگان آنها عرض كرد:[22]فدايت شوم، من بسيارى از اوقات امام حسين عليه السلام را ياد مى كنم، در آن لحظه چه بگويم؟ فرمود: سه مرتبه بگو:[23]«السَّلامُ عَلَيْكَ يا اباعَبْدِاللَّه»[24]چرا كه سلام ، از دور يا نزديك به آن حضرت مى رسد.[25]
معانی مختلف سلام
« سلام»،در لغت به معنى صلح و آرامش است[26] زيرا در آن سلامت از خونريزى و جنگ است.[27]
سلام به معنى وسيع كلمه دلالت بر سلامت روح و فكر و زبان و رفتار و كردار دارد.[28]
سلام به معنى تسليم است [29] و بعضى آن را به معنى اطاعت تفسير كرده اند.[30]
سلام ترسیم یک محيط بهشتى است خالی از هر گونه اذيت و ايذاء.[31]
سلام نشانه يك محيط امن و امان، يك محيط مملو از صفا و صميميت و پاكى و تقوا و صلح و آرامش است .[32]
معنای سلام در فراز آغازین زیارت اربعین
معنى سلام فرستادن بر امام حسین (علیه السلام) در فرازهای ابتدایی زیارت اربعین تقاضاى سلامت امام حسیبن(علیه السلام) از پيشگاه خدا است؛[33] به ویژه آنکه وقتی زيارتى از زيارات ائمّه طاهرين (صلوات اللَّه عليهم اجمعين) را می خوانیم، قرب و لطف و رحمت و كرامت آنها را در نظر می آوريم و اين كه آنها شفيعان درگاه و مقرّبان خدايند؛ كلام ما را مى شنوند و سلام ما را جواب مى گويند و بر جايگاه و مقامى كه هم اكنون در آن قرار داريم شاهد و ناظرند .[34]
در فرازهای ابتدایی زیارت اربعین؛ تسليم قولى و عملى در برابر حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) آشکار است، زيرا كسى كه به او سلام مى فرستد و تقاضاى سلامت او را از خدا مى كند نسبت به او عشق مى ورزد و او را به عنوان امام واجب الاطاعه مى شناسد.[35]
حسین (علیه السلام)؛ وارث انبیاء
تأمل در فرازهای آغازین زیارت اربعین نشان می دهد قيام امام حسين عليه السلام نه تنها آيين پيامبر بزرگ اسلام صلى الله عليه و آله را نجات داد، بلكه از محو اهداف رسالت ساير انبيا نيز جلوگيرى كرد. چرا كه رسول خدا صلى الله عليه و آله كامل كننده رسالت پيامبران گذشته و خاتم رسولان و دين او خاتم اديان بود.[36]
گويا تلاش هاى همه انبياى گذشته مقدّمه اى بود براى ظهور پيامبر خاتم و سپردن پرچم هدايت بشرى به دست آن حضرت تا دامنه قيامت.[37]
مى دانيم اين آيين كه خاتم اديان الهى بود، در عصر حكومت معاويه و يزيد مورد[38] تهديد قرار گرفت، به ويژه در سلطنت يزيد؛ و بيم آن مى رفت كه ثمرات تلاش هاى انبيا و به ويژه پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله به فراموشى سپرده شود. در چنين شرايطى شهادت امام حسين عليه السلام به احياى آيين خدا كمك كرد و درخت توحيد و نبوّت را طراوت و سرسبزى تازه اى بخشيد.[39]
و شايد به همين دليل در فراز آغازین زیارت اربعین» نه تنها امام حسين عليه السلام وارث پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله بلكه وارث انبياى بزرگى همچون حضرت آدم عليه السلام، حضرت نوح عليه السلام، حضرت ابراهيم عليه السلام، حضرت موسى عليه السلام و حضرت عيسى عليه السلام ناميده شده است.[40]
گويا حسين عليه السلام همچون گلابى است كه از گل هاى متعدّد گلستان توحيد و نبوّت گرفته شده، بوى همه انبياى گذشته را دارد و وارث همه آنهاست.[41]
تبیین مفهوم «امام حسین(علیه السلام) وارث انبیای الهی»
مساله« ارث خلافت و حكومت» در خاندان پيامبر(صلی الله علیه و آله) و ائمه اهل بيت(علیهم السلام) از جمله امور مهمی است که در روایات به آن اشاره شده است[42]؛از جمله در حديثى از امام صادق( علیه السلام) مى خوانيم كه وقتى از تفسير آيه أُولُوا الْأَرْحام [43]،[44] سؤال كردند امام(علیه السلام) فرمود: اين در باره فرزندان حسين (علیه السلام) نازل شده، و هنگامى كه راوى سؤال كرد آيا اين در باره ارث اموال نيست؟ امام فرمود نه در باره حكومت و ولايت است.[45] بديهى است منظور از اين احاديث توجه دادن به اين نكته است كه ارث مفهوم وسيعى دارد كه هم ارث اموال را شامل مى شود و هم ارث خلافت و ولايت را.[46]
اين توارث هيچگونه شباهتى با مساله توارث سلطنت در سلسله پادشاهان ندارد، اينجا توارثى است بخاطر شايستگى ها و لياقتها و لذا در ميان فرزندان امامان تنها شامل حال كسانى مى شد كه داراى اين شايستگى بودند، درست شبيه آنچه ابراهيم (علیه السلام) براى فرزندان خود از خدا مى خواهد، و خداوند به او مى گويد:امامت و ولايت من به آن گروه از فرزندان تو كه در صف ظالمان قرار داشته اند نمى رسد بلكه مخصوص پاكان آنها است.[47]
لذا اینچنین است که در زيارات در مقابل قبور شهيدان راه خدا از جمله در مقابل قبر امام حسين(علیه السلام) مى گوئيم: سلام بر تو اى حسينى كه وارث آدم، وارث نوح، وارث ابراهيم، و وارث موسى و عيسى و محمدى ... كه اين ارثى است در جنبه هاى اعتقادى و اخلاقى و معنوى و روحانى .[48]
شباهت امام حسین (علیه السلام) و حضرت ابراهیم(ع)
در اثر حصول معرفت، گاه اين شناخت به مرحله عشق و محبت مى رسد كه انسان همه چيز را در راه محبوب مى دهد چنان كه در حالات حضرت ابراهيم (على نبينا وآله وعليه السلام) آمده، آن حضرت ثروت هنگفتى داشت فرشته اى از فرشتگان آسمانى مامور امتحان وى شد؛[49]ابراهيم (عليه السلام) به يك جلوه همه ثروت خود را مى بخشد، زيرا غير از او كسى نمى بيند و اگر هم ببيند اعتبارى براى آن ها در نظر نمى گيرد.[50]
لذا انسان ها مى توانند به اين مقام برسند كه ماسواى خدا را فداى پروردگار و خالق كنند و محبوب حقيقى را بر ديگران مقدم دارند؛ در سر سلسله اين افراد انبياء و ائمه (عليه السلام) جلوه و درخشندگى خاصى دارند، حالات آنها در قرآن و ديگر منابع نشان دهنده ايثار و گذشتن از همه چيز در راه محبوب است، زيرا عظمت او را درك كرده و غير او را ناچيز تلّقى مى كردند به طور نمونه امتحانات و ابتلائات ابراهيم (على نبيّنا وآله وعليه السلام) در انبياء و واقعه كربلا و جانبازى حسين بن على (عليه السلام) در بين اولياء و گذشتن او از همه چيز خود در حالى كه شرايط براى صلح و رسيدن به مقامات دنيوى آماده بود زبانزد خاص و عام است.[51]
اینگونه است که امام حسین عليه السلام در گفت و گو با عبداللَّه بن عبّاس فرمود: «...وَ اسْتَعْصَمْتُ بِالْكَلِمَةِ الّتي قالَها ابْراهيمُ الْخَليلُ عليه السلام يَوْمَ أُلْقيَ في النَّارِ: (حَسْبِي اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكيلُ) فَكانَتِ النَّارُ عَلَيْهِ بَرْداً وَسَلاماً؛». « هر گاه و احساس كنم امنيّت حرم در خطر مى افتد) به جاى ديگر خواهم رفت، و به سخن ابراهيم عليه السلام آنگاه كه در آتش افكنده شد پناه مى برم كه گفت: «حَسْبِىَ اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ ؛ خدا مرا كافى است و او بهترين حامى من است». در نتيجه، آتش بر او سرد و سالم گرديد».[52]
امام حسین(علیه السلام) و دفاع از جایگاه رفیع امامت و ولایت
در فرازی از زیارت اربعین می خوانیم:« السَّلامُ عَلى وَلِىِّ اللَّهِ وَحَبيبِهِ؛ سلام بر ولىّ خدا و دوستدارش»[53]، در این زمینه امام باقر عليه السلام در آن حديث معروف فرمودند:؛ اسلام بر پنج پايه بنا شده است: نماز و زكات و حج و روزه و ولايت . زراره پرسيد: كدام يك از همه مهمتر است؟ امام عليه السلام فرمود: ولايت ، زيرا ولايت كليد (موفّقيّت) بقيّه است و والى راهنماى انجام آنها».[54]
منظور از ولايت چيست؟
عدّه اى معتقدند منظور از ولايت، محبّت و دوستى و عشق به اهل بيت عليهم السلام و توسّل به آن بزرگواران است؛ در حالى كه منظور از ولايت در اينجا تشكيل حكومت است. يعنى يك مسلمان علاوه بر نماز و زكات و حج و روزه، بايد حكومت [55]اسلامى را پذيرا باشد.[56] بنابراين، ولايت تنها عشق و علاقه و محبّت و توسّل نيست، بلكه به معناى پذيرش برنامه هاى حكومت اسلامى از سوى امامان معصوم يا پيامبران الهى عليهم السلام است. و لذا در طول تاريخ هر يك از پيامبران قدرت پيدا كردند تشكيل حكومت دادند. حضرت داوود، سليمان، موسى عليهم السلام و رسول مكرم اسلام صلى الله عليه و آله از جمله آن بزرگوارانند. و اگر پيامبرانى چون حضرت ابراهيم و عيسى عليهما السلام دست به اين كار بزرگ نزدند، فرصت يا امكانات كافى در اختيار نداشتند.[57]
لذا امام حسين عليه السلام براى اينكه صرفاً به شهادت برسد به كربلا نيامد، بلكه در پى اهدافى از جمله تشكيل حكومت اسلامى [58]عزم كربلا كرد؛ هر چند مى دانست در پايان شهيد مى شود.[59]
اخلاص و خدا محوری؛ رمز بقای انقلاب امام حسین (علیه السلام)
تفکر در فراز ابتدایی زیارت اربعین، پرده از واقعیتی به نام اخلاص و خدا محوری در نهضت حسینی پرده بر می گشاید؛لذا در زيارتنامه هاى مربوط به امام حسين عليه السلام از جمله زيارت وارث مى خوانيم:«اشْهَدُ انَّكَ قَدْ اقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَيْتَ الزَّكاةَ، وَامَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَيْتَ عَنْ الْمُنْكَرِ، وَاطَعْتَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ حَتّى اتيكَ الْيَقينُ ؛ شهادت مى دهم كه تو (امام حسين عليه السلام) نماز را بپا داشتى، و زكات را پرداختى، و امر به معروف و نهى از منكر كردى، و تا هنگام شهادت از خدا و رسولش اطاعت كردى».[60]،[61]
لذا می توان دریافت عنصر نيّت و انگيزه الهى در قيام امام حسين عليه السلام بسيار ممتاز است. آن حضرت فقط و فقط براى رضاى خدا و احياى دين حق دست به قيام زد و هرگز هيچ عنصر دنيوى و جاه طلبانه در قيام او دخالت نداشت؛ جاى جاى تاريخ كربلا گواه اين مدّعاست. از اين رو، امام عليه السلام در اين نهضت همواره به وظيفه الهى خويش مى انديشيد و نتيجه را به خدا واگذار كرد. اين حقيقت بارها در كلمات، سيره و رفتار امام حسين عليه السلام جلوه گر شده است.[62]
آرى؛ آنجا كه آيين خدا به خطر افتد و خطر سلطه شرك و كفر و ظلم و الحاد بر جامعه اسلامى احساس شود، تقديم جان و مال و مقام، كارى است والا و پر ارزش.[63]
در واقع، آيين خدا كه راهگشاى همه انسان ها به سوى سعادت جاويدان است به قدرى مهم است كه مردانى همچون امام حسين عليه السلام و ياران با ايمانش براى نجات آن از سلطه منافقان و دشمنان حق، هستى خويش را مخلصانه تقديم مى كنند.[64]
سخن آخر
امید است با تأمل در زیارت اربعین ،هدف آن حضرت از اين قيام و آن شهادت را دریابیم تا ما هم از آن سرور آزادگان الگو بگيريم و [65]و زيارت هايمان مصداق واقعی «عارفاً بحقّه» باشد.[66]
[1] كليات مفاتيح نوين ؛ ص208.
[2] همان؛ ص 209.
[3] ر.ک: صحيح مسلم ، سنن ابوداود ، نسايى ، مسند احمد ، صحيح ترمذى، سنن بيهقى .
[4] اعتقاد ما ؛ ص108.
[5] مؤلّف اين كتاب در مقدّمه آن مى گويد:« آنچه در اين كتاب نقل كرده ام از طريق موثّقين از اصحاب ما مى باشد» و بر اين اساس بعضى ازبزرگان تمام روات آن را معتبر و از ثقات شمرده اند.( كليات مفاتيح نوين ؛ ص358).
[6] كليات مفاتيح نوين ؛ ص358.
[7] كامل الزيارات؛ ب 39؛ ص 114؛ ح 4.
[8] همان ؛ح 2.
[9] همان؛ ب 40؛ ص 116؛ ح 1.
[10] همان؛ ب 41؛ ص 118؛ ح 3.
[11] كليات مفاتيح نوين، ص 359.
[12] داستان ياران: مجموعه بحث هاى تفسيرى حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى (مدظله) ؛ ص63.
[13] كليات مفاتيح نوين ؛ ص364.
[14] همان؛ ص365.
[15] اهداف قيام حسينى ؛ ص73.
[16] كليات مفاتيح نوين ؛ ص218.
[17] همان ؛ ص401.
[18] همان.
[19] همان.
[20] همان.
[21] همان.
[22] همان ؛ ص371.
[23] همان.
[24] در روايت كافى به جاى« السلام عليك يا ابا عبداللّه»« صلى اللَّهُ عليك يا ابا عبداللّه» آمده، ولى روايت كامل الزيارات( السلام عليك يااباعبداللَّه) با ادامه حديث هماهنگ تر است، زيرا در هر دو روايت امام عليه السلام بعد از آن فرمود:« چرا كه« سلام» از دور يا نزديك به او مى رسد».
[25] كليات مفاتيح نوين ؛ ص371.
[26] تفسير نمونه ؛ ج 2 ؛ ص81.
[27] پيام قرآن ؛ ج 4 ؛ ص398.
[28] تفسير نمونه ؛ ج 13 ؛ ص106.
[29] كتاب النكاح ؛ ج 3 ؛ ص112.
[30] تفسير نمونه ؛ ج 2 ؛ ص81.
[31] همان ؛ ج 13 ؛ ص106.
[32] همان.
[33] همان ؛ ج 17 ؛ ص417.
[34] كليات مفاتيح نوين ؛ ص28.
[35] تفسير نمونه ؛ ج 17 ؛ ص418.
[36] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص659.
[37] همان.
[38] همان.
[39] همان؛ ص 660.
[40] همان.
[41] همان.
[42] تفسير نمونه ؛ ج 17 ؛ ص208.
[43] سورۀ احزاب آیۀ 6.
[44] تفسير نمونه ؛ ج 17 ؛ ص208.
[45] ر.ک:برهان؛ج 3؛ ص 292 -293؛ح16.
[46] تفسير نمونه، ج 17، ص 209.
[47] همان.
[48] همان.
[49] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين) ؛ ج 1 ؛ ص231.
[50] همان.
[51] همان.
[52] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص340.
[53] كليات مفاتيح نوين ؛ ص401.
[54] كافى؛ ج 2؛ كتاب الايمان والكفر؛ باب دعائم الاسلام؛ ح 5.
[55] اهداف قيام حسينى ؛ ص86.
[56] همان؛ص 87.
[57] همان.
[58] همان.
[59] همان؛ ص 88.
[60] مفاتيح نوين؛ ص 382، بحارالانوار؛ ج 98؛ ص 197؛ ح 32.
[61] اهداف قيام حسينى ؛ ص38.
[62] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص30.
[63] همان ؛ ص230.
[64] همان.
[65] اهداف قيام حسينى ؛ ص9.
[66] همان؛ ص 10.