به گزارش خبرگزاری «حوزه»،در گفتوگوی هفته نامه افق حوزه با حجت الاسلام والمسلمین مهدی حقی دبیر کمیسیون کرسی های نظریه پردازی، برنامهها و فعالیتهای کمیسیون کرسیهای نظریهپردازی تشریح شده توضیح اجمالی برای آشنایی با کمیسیون کرسی های نظریه پردازی و فعالیتهای آن بفرمایید؟
بر اساس مصوبه شورایعالی انقلاب فرهنگی قرار بر این شده است که صاحبان نظریات حوزوی بتوانند در جمعی غیر از مراکز دانشگاهی، نظریات علمی خودشان را مطرح، بررسی و نسبت به تأیید یا رد آن نظریات و اینکه آیا آن نظریات، نوین هستند یا خیر، تصمیمگیری کنند. به همین منظور شورای اعطای مجوزها و امتیازهای علمی تاسیس شد.
این شورا دارای چهار کمیسیون است که یک کمیسیون آن مربوط به کرسیهای نظریهپردازی، نقد، مناظره و آزاداندیشی هست. البته بخش آزاداندیشی آن یک کمیته ویژه دارد؛ ولی سه بخش دیگر؛ یعنی نظریهپردازی، نقد و مناظره در کمیسیون بهطور مستقل و توسط خود کمیسیون بررسی میشوند. این جایگاه قانونی این کمیسیون است که اعتباربخشی آن، مستقیماً توسط شورایعالی انقلاب فرهنگی صورت پذیرفته است و حدود چهار سال از شکلگیری آن میگذرد.
همانطور که از نام این کمیسیون مشخص است، فعالیت آن به نظریهپردازان حوزوی و شناسایی نوآوریها و نظریات علمی حوزویان مربوط میشود. ما در حال حاضر با دو سنخ از رشته های دانشگاهی در حوزه مواجه هستیم: یک سنخ، رشته های شناختهشده عرصه دین و دیگری دانشهایی است که مربوط به علوم اجتماعی یا علوم انسانی است که مرتبط با عرصه دین میباشد. بر اساس آمارهایی که ما در تولید کتاب حوزه داریم، نزدیک به بیست درصد از تولیدات کتاب حوزه در عرصه علوم انسانی و مرتبط با دین است؛ یعنی نزدیک به یکپنجم از تلاش حوزویان که در کتاب سال حوزه پدیدار میشود، در عرصه علوم انسانی است و این نشان میدهد که حوزه در این عرصه تقریباً فعال است.
تعداد رشتههای کرسیهای نظریهپردازی چندتاست؟
کرسیها بهشکل رشته رشته تقسیمبندی نشدهاند. این کمیسیون پذیرای نظریه های مطرح شده در عرصه علوم دینی است؛ به عبارتی دیگر هر کسی در ارتباط با علوم دینی نظریه ای مطرح نماید، کمیسیون آن را میپذیرد و در ارتباط با آن هیأتی از داوران و ناقدان برتر را تشکیل میدهد تا کار آن ایده یا نظریه را مورد بررسی قرار بدهد.
نکته قابل ذکر این است که جایگاه نظریهپردازی در حوزهها مبهم است و این مسئله برای نخبگان حوزوی، شناختهشده نیست. اینکه چطور یک ایده تبدیل به یک نظریه میشود و اینکه چطور این نظریه اثبات میشود و در بین نخبگان جامعه علمی مرتبط مورد پذیرش قرار میگیرد، مجموعه اتفاقاتی است که نیاز به مرور زمان، بسترسازی و فرهنگسازی دارد تا به بلوغ و رشد خود نایل شود. این مسایل در حوزه با این شکل ساماندهی جدید، دوران طفولیت خود را میگذراند و الاّ نظریات حوزوی بهخصوص در حوزههای شناختهشدهای مانند فقه که بهشکل سیستماتیک در حوزه وجود دارد، فرآیند روشنی دارند که یک نظریه در حوزه چگونه شکل میگیرد، رشد میکند و مورد نقد قرار میگیرد و چطور تولید و اجرا میشود؛ ولی در عرصههای مختلف که بهشکل امروزی در قالب نظریهپردازی شناخته میشود و در کمیسیون بهدنبال شکلگیری این فضای جدید هستیم، نیاز به فرصت دارد تا کاملاً شناخته شود و جا بیفتد؛ لذا واضح است که فعالیت این کمیسیون تا جایگاه مطلوب آن فاصله دارد و بهدلیل نوپا بودن این کمیسیون و نیز بهجهت فعالیتهای تبلیغی و ترویجی نتوانسته خودش را معرفی کند.
فرآیند ورود صاحبنظران حوزوی دارای نظریه و یا نوآوریهای علمی به این چرخه چگونه است؟
اینکه یک نظریه علمی چیست و چگونه شکل میگیرد، احتیاج به فرهنگسازی و بسترسازی دارد و اینطور نیست که هر ایدهای که به ذهن شخص میرسد، قابلیت تبدیل شدن به یک نظریه را داشته باشد؛ یک ایده برای تبدیل شدن به نظریه احتیاج دارد به اینکه در مجامع علمی بهشکل صحیح و با حضور نخبگان مطرح شود و مورد نقد قرار بگیرد و از پیشفرضها و نظریات و مبانی صحیحی برخوردار بشود و بهشکل روشمند در قالب نشستها یا مقالات علمی یا مقالات پژوهشی تدوین و عرضه شود و در معرض افکار نخبگان آن دانش و بازخوردهای علمی آن قرار گیرد تا آرام آرام مانند بهمنی که در آغاز مانند یک گلوله برفی کوچک است و در پایان تبدیل به یک بهمن انبوه و حجیم میشود، جایگاه خود را در بین نخبگان پیدا کند و تکامل یابد تا بتواند مانند یک نظریه مطرح شود؛ اگر صاحبنظرانی که دارای چنین ایدههایی با این سوابق هستند، نظریات خود را به کمیسیون کرسیها ارائه بدهند، کمیسیون برای آنها یک فرآیند علمی پیشبینی کرده است که نظریات در آن فرآیند، مورد ارزیابی علمی دقیق قرار خواهند گرفت و در معرض نقد ناقدان و داوریهای جدی همطرازان خودشان قرار میگیرند تا سرانجام روشن شود که این نظریه یک نظریه علمی هست یا خیر.
با این مقدمه اگر در میان نخبگان حوزوی کسانی هستند که تصور میکنند، دارای یک نوآوری یا نظریه علمی جدید هستند، میتوانند در قالب یک طرحنامه که فرمهای آن را خود کمیسیون در اختیار آنها قرار میدهد، ایده خود را بهشکل علمی تدوین کنند و در اختیار کمیسیون قرار دهند و کمیسیون هم آنها را در اختیار ارزیابان قرار دهد و چنانچه از قوت علمی لازم برخوردار بود، فرآیند برگزاری پیشکرسی با حضور نخبگان مرتبط طی شود تا تکلیف آن ایده روشن شود که آیا قابلیت یک نظریه را دارد یا یک نوآوری است و یا هیچ کدام از اینها نیست.
استقبال صاحبنظران حوزوی چگونه بوده است؟
این استقبال دارای دو بعد است؛ یک بعد آن به این برمیگردد که وجود چنین فضا و امکاناتی برای حوزویان شناسایی بشود که تصور بنده این است که هنوز بسیاری از حوزویان از این فضا اطلاع لازم و کافی را ندارند که لازم است، به کمک رسانهها و ابزارهای ترویجی این فضا برای نخبگان معرفی و شناسایی شود و در مرحله بعد خوب است، کمیسیون یا برخی از مؤسسات پژوهشی کمک کنند تا ایدههای اولیه صاحبنظران در قالبی روشمند و علمی تبیین و ارائه بشود. یکی از مشکلات بزرگ ما این است که بسیاری از افراد صاحبان ایده هستند و سالها در محافل خصوصی روی آن ایده کار کردهاند و آن ایده را مورد نقد قرار دادهاند؛ ولی نتوانستهاند آنرا به شکل روشمند تبیین کنند تا قابل بررسی علمی باشد. اگر این دو اتفاق مقدماتی رخ دهد، من تصور میکنم در حوزه بستر ارائه نظریات علمی در عرصههای مختلف علوم اسلامی و انسانی فراوان است که میتواند در آینده پاسخگوی مطالباتی را که از حوزه انتظار میرود، باشد.
در حال حاضر، طی چند سالی که فعالیت کمیسیون آغاز شده است حدود ده مورد از آرا و نظریات نخبگان حوزوی به کمیسیون رسیده و برخی از آنها مورد تأیید قرار گرفته است و تا مراحل برگزاری کرسی جلو رفتهاند و برخی از آنها هم در مراحل مقدماتی، از گردونه بررسیهای علمی خارج شدهاند. در مجموع اگر بخواهیم به استقبال حوزویان از این مجموعه نمرهای اختصاص بدهیم، نمره چندان مطلوبی نخواهد بود.
شاید برای برخی صاحبنظران این دغدغه وجود داشته باشد که در کمیسیون چه تعاملی نسبت به نظریات آنها انجام خواهد گرفت و این ابهام باعث بشود که جرأت ارائه آرای خود را نداشته باشند. برای شفاف شدن این بخش، ارائه این توضیح ضروری است که هر ایدهای که در قالب طرحنامه به کمیسیون عرضه میشود، ابتدا در اختیار صاحبنظران مربوطه قرار میگیرد و چند نفر از آنها این طرحنامه را بررسی میکنند و گزارش علمی آن را در کمیسیون مطرح میکنند و اگر واجد شرایط اولیه علمی و یک نظریه بود، برای آن، کرسی مقدماتی تشکیل میدهند که در این پیشکرسی چند نفر ناقد و داور با حضور جمعی از نخبگان همطراز با صاحب نظریه در یک نشست علمی، ابعاد مختلف نظریه را بررسی میکنند و خود صاحب نظریه، در برابر نقدها از نظریه خود دفاع میکند و اگر در این مرحله از عهده کار برآید، جلسه دومی تشکیل میشود بهنام جلسه کرسی که در آن جلسه، با تعداد بیشتری از داوران و ناقدان و حضار قویتری همان بحثها مورد ارزیابی و نقد قرار میگیرند. چنانچه صاحب نظریه از این جلسه کرسی هم موفق بیرون آمد، بر اساس فرآیند داوریها، داوران و ناقدان و حتی حاضران در جلسه که افراد متخصص در عرصه آن نظریه هستند، اعلام میکنند که آیا این نظریه هست یا خیر و نوآوری دارد یا خیر و چه رتبهای دارد؟ اگر این مراحل با موفقیت طی شود، این طرحنامه بهعنوان یک نظریه و صاحب آن هم بهعنوان نظریهپرداز شناخته میشود.
در مورد اهداف و ماموریت اصلی تشکیل این کمیسیون توضیح بفرمایید.
یکی از اهداف تشکیل این کمیسیون علاوه بر شناسایی نظریات جدید، شناسایی نظریهپردازان، حمایت و تشویق آنهاست؛ بنابراین، این کمیسیون آییننامه حمایتی از نظریهپردازان دارد که این حمایتها به دو شکل است؛ یکی پژوهانه نقدی است که نسبت به سطح علمی که هر نظریه در این فرآیند کسب میکند، برای آن پرداخت میشود و خود شخص بهعنوان نظریهپرداز شناسایی میشود و شورای اعطای مجوزها یک گواهی اعتبار برای آن در نظر میگیرد و او را به مرکز امور نخبگان معرفی میکند و بهشکل رسمی در مجامع و مجالس عمومی بهعنوان نظریهپرداز معرفی شده و مورد تشویق و تجلیل قرار میگیرد و برای چاپ، انتشار و بهکارگیری آن، چنانچه قابل استفاده در بدنه اجرایی کشور یا مراکز علمی باشد، معرفی و توصیه میشود و یکسری حمایتهای دوازدهگانه برای صاحبان نظریه در نظر گرفته شده است تا از افکار و اندیشههای آنها استفاده شود.
▪ برای معرفی و شناساندن یک نظریه چه کارهایی صورت گرفته است؟
برای معرفی نظریات از کانالهای مختلفی عمل میکنیم؛ از جمله در اجلاسهای عمومی و تخصصی حوزه این نظریات مطرح میشود وخود نظریات را در قالب کتابچه چاپ و منتشر میکنیم و در ارسال آنها به مراکز علمی و کتابخانههای کشور تلاش میکنیم و علیالقاعده این نظریات در سایت مرکز مدیرت و معاونت پژوهش منتشر میشوند.
یکسری آثار هم قبل از تشکیل کمیسیون و با هدف فرهنگسازی و بسترسازی مربوط به آزاداندیشی و تولید علم و نظریهپردازی به چاپ رسیده است. حدود دوازده جلد کتاب توسط معاونت پژوهش در عرصه تولید علم و نظریهپردازی و آزاداندیشی آمادهسازی شده است و از بین صاحبان نظریهای که نظریاتشان را ارائه کردهاند، تاکنون یک نفر صاحب نظریه شناخته شده است که در صدد چاپ و انتشار نظریه وی هستیم.
در کمیسیون کرسیها چه اولویتهایی برای ارائه یک نظریه جدید مطرح میباشد؟
ما هنوز به مرحله اولویتگذاری نرسیدهایم، در مرحله ارزیابی، ارزیابان راجع به هر ایده اظهار نظر میکنند؛ چراکه یکی از فاکتورهایی که در ارزیابی نظریات جدید مطرح است، این مسئله است که این نظریه، از اولویت برخودار است یا خیر و نیاز جامعه و مخاطبان مربوط به خودش را پاسخگو هست یا خیر؟ چنانچه نظریه فاقد اولویت بود یا ارزش طرح را نداشت، ممکن است از دور بررسی خارج شود.
چالشهای پیش روی این کمیسیون و نیز راههای برونرفت از آن را بیان بفرمایید؟
تحمل فضای عمومی کشور ما در داخل و خارج از حوزه در مقابل حرفهای جدید کم است و اختصاص به حوزه هم ندارد. این مسئله در حدود اختیارات کمیسیون نیست که بتواند در این مسایل ورود کند. اینها مسایل حاشیهای و جانبی فضا و بسترهای برگزاری کرسیهای نظریهپردازی در حوزه و دانشگاه است و یکی از موانع کند بودن نظریهپردازی در عرصههای علمی نیز همین مسئله است که تنگنظریهایی در داخل فضاهای علمی وجود دارد و یا از بیرون فضاهای علمی بر فضاهای علمی تحمیل میشود که این بسیار خطرناک است، اگر اعتقاد داشته باشیم که میخواهیم منویات مقام معظم رهبری را در عرصه نظریهپردازی محقق کنیم، چارهای جز سعه صدر و تحمل نظریات دیگران ولو اینکه مخالف ما باشند، نداریم؛ چراکه از تحمل نظریات دیگران، امکان نظریهپردازیهای جدید بهوجود میآید و چنانچه فضا بسته باشد، نظریات قبلی تکرار خواهند شد و مطلب جدیدی تولید نخواهد شد و در چالش نظریات قدیم و جدید است که اتفاقات جدیدی رخ میدهد و اگر همه دست بهدست هم بدهیم و به این ماجرا منصفانه نگاه کنیم، باید تحمل و سعه صدر خود را افزایش دهیم و اگر دیگران خارج از فضای حوزه، دانشگاه و نهادها بخواهند در این مسئله مداخله کنند، بسیار بد است.