یکشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ |۱۳ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 15, 2024
مدینه منوره

حوزه/منافقان داخلی که بیش از یک سوم مسلمانان را تشکیل می دادندو برای بیگانگان جاسوسی می کردند و در مقاطع حساس به نظام اسلامی ضربه می زدند، چنان که در جنگ احد از میان هزاران سرباز مسلمان بیش از سیصد نفر از رفتن به جبهه سر باز زدند.

خبرگزاری«حوزه»، جامعه حجاز از گروه های مردمی زیر تشکیل شده بود: الف- مشرکان مکه که همه توان خود برای سرکوبی مکتب و نظام نوپای اسلام بسیج شده بودند.

ب- منافقان داخلی که بیش از یک سوم مسلمانان را تشکیل می دادندو برای بیگانگان جاسوسی می کردند و در مقاطع حساس به نظام اسلامی ضربه می زدند، چنان که در جنگ احد از میان هزاران سرباز مسلمان بیش از سیصد نفر از رفتن به جبهه سر باز زدند. نفاق در این مقطع تاریخی، عنصری قوی و کمرشکن بود، از این رو بسیاری از آیات مدنی از توطئه های منافقان پرده بر می دارد.

ج- یهودیان مدینه و اطراف آن که بر اثر داشتن ثروت های کلان، رباخواری و صرافی می کردند و به مستمندان مدینه وام می دادند و از سوی آن ها متمدن به شمار می آمدند. اینان، هم با منافقان داخلی ارتباط داشتند و هم با مشرکان خارجی؛ و همراه مزاحم نظام اسلامی بودند.

د- افراد سست ایمان که نه منافق بودند و نه یهودی و نه مشرک که قرآن کریم گاهی با تعبیر تعییرآمیز وَالَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ ...﴿٦٠﴾ (احزاب)، از آنان یاد می کند.

این چهار گروه عناصری رسمی در برابر نظام اسلامی بودند؛ اعم از محارب، مخالف، مختلف و بی اعتنا. قرآن کریم از گروه دیگری به نام «مرجفون» نام می برد که در فرصت هایی خاص به پراکندن اراجیف (گزاره های لرزه دار) و شایعه می پرداختند. اینان گروهی مستقل در برابر گروه های چهارگانه قبلی نبودند، بلکه همان منافقان داخلی یا یهودیان اطراف مدینه بودند که در مقاطعی چنین، تبهکاری می کردند و پایگاه فکری ثابتی نداشتند و به دیگران وابسته بودند.

سوره «نساء» و سایر سُوَر قرآنی مدنی در چنین فضایی نازل شدند که توجه به آن در تفسیر این سوره، به ویژه برای آیات 17 الی 91 موثر است.

به هر روی، در برابر ابلاغ پیام الهی از زبان گویای پیامبران، مردم واکنش هایی خشن و غیر منطقی از خود نشان می دادند: یَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا یَأْتِیهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ (یس) ؛ قَالُوا لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ یَا نُوحُ لَتَکُونَنَّ مِنَ الْمَرْجُومِینَ ﴿١١٦﴾ (شعراء) ، مردم گاهی شخص پیامبران و زمانی مکتب آنان را به استهزاء می گرفتند، هر چند که لازمِ هر یک آن دیگری است.

با اینکه پیامبران چنین آزار ها و نسبت های ناروایی داده می شدند؛ ولی آنان همچنان صبورانه و متوکلانه مردم را به خدا فرامی خواندند ...وَلَنَصْبِرَنَّ عَلَى مَا آذَیْتُمُونَا وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُتَوَکِّلُونَ ﴿١٢﴾ (ابراهیم) و همچنان با بیانی نرم و ملایم با مردم سخن می گفتند، چنان که حضرت نوح (ع) در برابر نسبت گمراهی به او می گفت: قالَ یَا قَوْمِ لَیْسَ بِی ضَلالَةٌ وَلَکِنِّی رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿٦١﴾ أُبَلِّغُکُمْ رِسَالاتِ رَبِّی وَأَنْصَحُ لَکُمْ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لا تَعْلَمُونَ ﴿٦٢﴾ (اعراف) ؛ همچنین حضرت هود (ع) می فرمود: قَالَ یَا قَوْمِ لَیْسَ بِی سَفَاهَةٌ وَلَکِنِّی رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿٦٧﴾ أُبَلِّغُکُمْ رِسَالاتِ رَبِّی وَأَنَا لَکُمْ نَاصِحٌ أَمِینٌ ﴿٦٨﴾ (اعراف)

پیامبر اکرم (ص) نیز می بایست همچنان با نرمی و ملایمت رفتار کند: وَلا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَلا السَّیِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَبَیْنَهُ عَدَاوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ ﴿٣٤﴾ (فصلت).

منبع: تفسیر تسنیم -جلد هفدهم

 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha