به گزارش خبرگزاری«حوزه»، در مورد اربعین امام حسین(ع) سوالاتی مطرح می شود مانند اینکه آیا پیادهروی اربعین، اساس و ریشهای در اسلام دارد؟دلایل مشروعیت آن چیست؟
در تبیین این سوالات که در ویژه نامه اربعین که از سوی «هفته نامه افق حوزه» منتشر شده است می خوانیم: جایگاه اربعین امام حسین(ع) از قدیمالایام میان شیعیان و در تقویم تاریخی وفاداران به آن حضرت شناخته شده بوده است، اهمیت اربعین حسینی بهخاطر آن است که در این روز، یاد شهادت امام حسین(ع) زنده شد و پرچم پیام شهادت کربلا در این روز برافراشته گردید.
اگر اربعین نبود بنیامیه موفق میشدند یاد حسین و رشادتهای اهلبیت و یارانش را از خاطره نسل بشر آن روز و اعصار بعد محو کنند. با توجه به اهمیت یاد شده، حفاظت از این رویداد عظیم وظیفه همگانی و حفظ جایگاه آن در مقابله با انحرافها و آسیبها امری اجتنابناپذیر است. از این رو حوزه نمایندگی ولیفقیه در امور حج و زیارت به پرسشی درباره اهمیت پیادهروی و دلایل مشروعیت اربعین حسینی پاسخ داده که بدین شرح است:
زیارت اربعین با پای پیاده، از نگاه تاریخی، ریشه در زیارت صحابی بزرگ و گرانقدر رسول گرامی اسلام(ص)، جناب جابربن عبدالله انصاری رضیاللهعنه دارد. ایشان نخستین کسی بود که از مدینه به کربلا رفت و به زیارت امام حسین (ع)توفيق يافت.(1) همچنين سنت مقدس پيادهروي براي زيارت امام حسين ، در روزگار امامان وجود داشت. اهل بیت(ع) می فرمودند: هر كس پياده به زيارت امام حسين برود، پاداشي چنين، و هر كس سواره برود، پاداشي چنان خواهد داشت.
مرحوم حر عاملي در كتاب شريف «وسایلالشيعه»، بابي با عنوان «بَابُ اسْتِحْبَابِ الْمَشْيِ إِلَي زِيَارَةِ الْحُسَيْنِ وَ غَيْرِهِ» دارد. در اين باب، هفت روايت در فضيلت زيارت امام حسين با پاي پياده آورده است كه اهميت اينگونه زيارت را ميرساند. در اينجا به اختصار، چند نمونه از اين بيانات نوراني را ذكر ميكنيم: در رواياتي از امام صادق(ع) آمده كه فرمود: شخصي كه به زيارت قبر حسينبن علي ميرود، پس زماني كه از خانوادهاش جدا ميشود، با اولين گامي كه برميدارد، تمام گناهانش آمرزيده ميشود. سپس به ازاي هر قدمي كه برميدارد، پيوسته تقديس و تنزيه و پاك ميشود، تا آنكه نزد حسينبن علي (ع) برسد. در اين هنگام، خداوند با او بدينگونه مناجات ميكند: «اي بنده من! از من بخواه، به تو ميدهم؛ دعا كن، اجابت ميكنم؛ درخواست كن، ميبخشم؛ حاجت بخواه، روا ميكنم».(2)
هر كس پياده به زيارت قبر امام حسين(ع) برود، خداوند براي هر قدمي، هزار حسنه مينويسد و هزار گناه از او پاك ميكند و رتبهاش هزار درجه بالا ميرود. پس هرگاه به فرات رسيدي، غسل كن و كفشهايت را درآور و پابرهنه راه برو؛ به مانند عبد ذليل، راه برو. پس وقتي به در حرم رسيدي، چهار بار تكبير بگو و كمي راه برو و دوباره چهار بار تكبير بگو.(3)
«هر آنكه در فرات غسل كند و سپس با پاي پياده به سوي مرقد امام حسين(ع) برود، به ازاي هر قدمي كه برميدارد و بر زمين ميگذارد، حجي مقبول با تمام اعمال و مناسك براي او خواهد بود».(4)
هر كس از خانهاش، به قصد زيارت امام حسينبن عليبن ابيطالب بيرون آيد، اگر پياده باشد، خداوند، براي هر گامش، حسنهاي را مينويسد و يك زشتكاري را از او ميزدايد؛ و چون به حرم امام حسين رسيد، خداوند او را جزو رستگاران مينويسد؛ و چون زيارتش را به پايان برد، خداوند او را از رهايي يافتگان مينويسد؛ و چون بخواهد باز گردد، فرشتهاي نزد او ميآيد و به او ميگويد: «من، پيامآور خدايم. خداوند، به تو سلام ميرساند و ميفرمايد: عمل، از سر گير كه گذشتهات، آمرزيده شد».(5)
در شريعت اسلام، مستحب بودن پيادهروي با پاي برهنه يا بدون آن، نهتنها در مورد زيارت، در چند مورد ديگر نيز وارد شده است. از جمله درباره استحباب پيادهروي به سوي مساجد، از رسول گرامي اسلام (ص) نقل شده است كه فرمود: «كسي كه به سوي يكي از مساجد پياده حركت كند، خداوند در مقابل هر گامي كه در مسير رفت و برگشت برميدارد، به او ده حسنه پاداش ميدهد، ده بدي از او دور ميكند و وي را ده درجه بالا ميبرد».(6)
موارد ديگر استحباب پيادهروي، عبارتاند از:
ـ پيادهروي امام، هنگام رفتن به مصلا در نماز عيد.(7)
ـ پيادهروي براي حج و عمره.(8)
ـ پياده رفتن به رمي جمرات.(9)
ـ پياده رفتن به زيارت مؤمن.(10)
پيادهروي براي زيارت در آموزههاي شيعه، براي كساني كه با منابع روايي آشنا هستند، پذيرفتني است و هيچ ترديدي در ثوابهاي زياد آن وجود ندارد. بيترديد يكي از مصداقهاي پيادهروي براي كسب ثواب، پيادهروي در ايام اربعين امام حسين (ع) است، كه علماي بزرگ شيعه، خود را ملزم به آن ميدانستند، تا از ثواب بيشمار آن بهرهمند شوند.
زيد مجنون، فردي عالم، فاضل و اديب بود كه در مصر، اقامت داشت و در سال 237ه.ق، با پاي پياده به قصد زيارت امام حسين ، صحراها، بيابانها، كوهها و درهها را پيمود، تا به كوفه رسيد و با بهلول عالم، ملاقات كرد. آن دو به اتفاق هم، به قصد زيارت امام حسين ، از كوفه بيرون شدند و به زيارت آن حضرت رفتند.(11)
شيخ مرتضي انصاري، از جمله احياكنندگان سنت پيادهروي براي زيارت امام حسين (ع) بود. ايشان، پياده از نجف به كربلا ميآمد. ميرزا حسين نوري، صاحب كتاب ارزشمند و فاخر «مستدركالوسایل»، در عيد قربان هر سال، با پاي پياده به كربلا ميآمد. سيدبحرالعلوم، در دسته عزايي كه پياده به كربلا ميآمدند، حضوري پررنگ داشت. شيخ جعفر كاشفالغطا، در يكي از پيادهرويهايش به كربلا، به حضور وليعصر، شرفياب شد و حضرت، ايشان را به سينه خويش چسباند و فرمود: «خوش آمدي اي زندهكننده شريعت ما». آيتالله مرعشي نجفي، بيست بار پياده به همراه تعدادي از طلاب، كه همه از مراجع و بزرگان شدند، به كربلا مشرف شد.(12)
دليل ديگر بر اهميت و ثواب پيادهروي زيارت اربعين حسيني، روايتي از نبي اكرم است كه فرمود: «افضل الاعمال احمزها».(13) پيام حديث شريف اين است كه وقتي كاري عبادت باشد، هرچه سختتر و با رنج بيشتر انجام شود، ارزش و فضيلت بيشتري خواهد داشت.(14) زيارت امام حسين ، اگر واجب نباشد، مستحب است. بنابراين هرچه با رنج و مشقت بيشتر توأم باشد، مسافت بيشتري طي شود و اوضاع امنيتي، خطرناكتر باشد، اجر و پاداش بيشتري خواهد داشت.
از دلايل ديگر بر فضليت پيادهروي زيارت اربعين، حديث شريف نبوي است كه همه عبادات و اعمال بندگان خوب خداوند را در بر ميگيرد و استحباب مسئله مورد بحث نيز بهخوبي از آن استفاده ميشود، پيامبر اكرم ؟ص؟ فرمود: «مَنْ اِغْبرّت قدماه في سبيل الله حَرَّمَها عَلَى النّار؛(15) هر كس قدمهايش در راه خداوند عزوجل، غبارآلود شود، خداوند آتش را بر وي حرام ميكند.»
اين حديث شريف، در منابع روايي شيعه(16) و اهلسنت(17) آمده است و از آن، ميتوان بر پياده رفتن در امور عبادي، از جمله زيارت امام حسين استدلال كرد. افزون بر اينها، در روايات آمده است كه امام حسن ، براي زيارت حج، 25 بار پياده سفر كرد؛ در حالي كه مركب در اختيار داشت. حاكم نيشابوري، محدث بزرگ اهلسنت، از عبداللهبن عبيد، اينگونه روايت كرده است: «حسنبن علي، 25 سفر پياده به حج رفت. مركبهاي راهوار او را، بدون سوار همراهش ميكشيدند».(18) نظير اين روايت را ابنجوزي،(19) احمدبن علي الجصاص،(20) ابوعبدالله فاكهي،(21) ابوبكر بيهقي،(22) سليمانبن احمد طبراني،(23) و بسياري ديگر از محدثان اهلسنت نقل كردهاند.
سنت پيادهروي براي زيارت در بين انبيای گذشته نيز، رايج بود. در روايات آمده است كه حضرت آدم، چهل بار پياده حج بجا آورد.(24) در برخي روايات، رقم هفتاد بار ذكر شده است.(25) ابنعباس، صحابي معروف، از اينكه نتوانسته بود در جواني، با پاي پياده حج بجا آورد، بسيار پشيمان بود و افسوس ميخورد.(26) از وي روايت شده است كه ميگفت:
پشيمان نشدم به چيزي كه اتفاق افتاد، مگر به اينكه پياده به سمت خانه خدا نرفتم؛ چون از رسول خدا ؟ص؟ شنيدم كه فرمود: «هر كس با پاي پياده حج بهجا آورد، خداوند براي او، ثواب هفتاد هزار ثوابي كه در خانه خودش انجام شده است، مينويسد». كسي پرسيد: «ثواب كارهاي خوب در خانه خدا چقدر است؟». حضرت فرمود: «هفت ميليون حسنه به حساب ميآيد». سپس فرمود: «ثواب حج پياده بر سواره، مثل نور ماه كامل در آسمان است نسبت به بقيه ستارگان». امام حسين (ع) نيز پياده به حج ميرفت، در حالي كه مركب ايشان، در پشت سر حركت ميكرد.(27)
پینوشتها:
1. بشارةالمصطفي لشيعة المرتضي/ص75؛ بحارالانوار/ج98/ص334؛ ملاذالاخيار في فهم تهذيبالاخبار/ج9/ ص302
2. كاملالزيارات/ص153؛ ثوابالاعمال و عقابالاعمال/ص92؛ المزارالكبير/ص342؛ وسایلالشيعه/ج14/ص440؛ «عَنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِ ؟ع؟ قَالَ: إِنَّ الرَّجُلَ لَيَخْرُجُ إِلَى قَبْرِ الْحُسَيْنِ ؟ع؟ - فَلَهُ إِذَا خَرَجَ مِنْ أَهْلِهِ بِأَوَّلِ خُطْوَةٍ مَغْفِرَةُ ذَنْبِهِ ثُمَّ لَمْ يَزَلْ يُقَدَّسُ بِكُلِّ خُطْوَةٍ حَتَّى يَأْتِيَهُ فَإِذَا أَتَاهُ نَاجَاهُ اللَّهُ فَقَالَ عَبْدِي سَلْنِي أُعْطِكَ ادْعُنِي أُجِبْكَ...»
3. كاملالزيارات/ص133؛ بحارالانوار/ج98/ص143؛ وسایلالشيعه/ج14/ص440؛ «مَنْ أَتَى الْحُسَينَ ؟ع؟ مَاشِياً كتَبَ اللَّهُ لَهُ بِكلِّ خُطْوَةٍ أَلْفَ حَسَنَةٍ وَ مَحَا عَنْهُ أَلْفَ سَيئَةٍ وَ رَفَعَ لَهُ أَلْفَ دَرَجَةٍ فَإِذَا أَتَيتَ الْفُرَاتَ فَاغْتَسِلْ وَ عَلِّقْ نَعْلَيك وَ امْشِ حَافِياً وَ امْشِ مَشْي الْعَبْدِ الذَّلِيلِ فَإِذَا أَتَيتَ بَابَ الْحَائرِ فَكبِّرِ أَرْبَعاً...»
4. كتاب المزار- مناسك المزار/ص49؛ المزارالكبير/ص350؛ روضةالمتقين في شرح من لا يحضره الفقيه/ج5/ ص379؛ الوافي/ج14/ص1481؛ ملاذالاخيار في فهم تهذيبالاخبار/ج9/ص129؛ بحارالانوار/ج98/ص147؛ تهذيب الاحكام/ج6/ص53؛ «مَنِ اغْتَسَلَ فِي الْفُرَاتِ ثُمَّ مَشَى إِلَى قَبْرِ الْحُسَينِ ؟ع؟ كانَ لَهُ بِكلِّ قَدَمٍ يرْفَعُهَا وَ يضَعُهَا حَجَّةٌ مُتَقَبَّلَةٌ بِمَنَاسِكهَا»
5. كتابالمزار- مناسكالمزار/ص30؛ جامعالاخبار/ص25؛ كاملالزيارات/ص132؛ تهذيبالاحكام/ج6/ص44؛ جامع الاخبار/ص25؛ ملاذالاخيار في فهم تهذيبالاخبار/ج9/ص112؛ الوافي/ج14/ص1467؛ «مَن خَرَجَ مِن مَنزِلِهِ يريدُ زِيارَهَ الحُسَينِ بنِ عَلِي بنِ أبيطالِبٍ ؟ع؟، إن كانَ ماشِيا كَتَبَ الله لَهُ بِكُلِّ خُطوَهٍ حَسَنَهً، وحَطَّ بِها عَنهُ سَيئَهً، حَتّى إذا صارَ بِالحائِرِ كَتَبَهُ الله مِنَ المُفلِحينَ، وإذا قَضى مَناسِكَهُ كَتَبَهُ الله مِنَ الفائِزينَ، حَتّى إذا أرادَ الانصِرافَ أتاهُ مَلَكٌ، فَقالَ لَهُ: أنَا رَسولُ اللهِ، رَبُّكُ يقرِئُكَ السَّلامَ، ويقولُ لَكَ: استَأنِفِ العَمَلَ، فَقَد غُفِرَ لَكَ ما مَضى.»
6. اعلامالدين في صفاتالمؤمنين/ص423؛ ثوابالاعمال و عقابالاعمال/ص291؛ هدايةالامة الي احكامالائمة ؟عهم؟/ ج2/ص175؛ وسایلالشيعه/ج5/ص201؛ «مَنْ مَشَى إِلَى مَسْجِدٍ مِنْ مَسَاجِدِ اللهِ فَلَهُ بِكُلِّ خُطْوَةٍ خَطَاهَا حَتَّى يَرْجِعَ إِلَى مَنْزِلِهِ عَشْرُ حَسَنَاتٍ وَ مُحِيَ عَنْهُ عَشْـرُ سَيِّئَاتٍ وَ رُفِعَ لَهُ عَشْرُ دَرَجَاتٍ».
7. وسایلالشيعه/ج7/ص455
8. همان/ج11/ص79
9. همان/ج14/ص59
10. ثوابالاعمال/ص293
11. بحارالانوار/ج45/ص404
12. مجموعه مقالات اربعين حسيني/ج2/ص78
13. مفاتيحالغيب (التفسير الكبير)/ج2/ص431؛ مفتاحالفلاح في عملاليوم والليلة من الواجبات و المستحبات/ص45؛ منهاج النجاح في ترجمة مفتاح الفلاح/ص73؛ روضةالمتقين في شرح من لا يحضره الفقيه/ج2/ص41
14. مفاتيحالغيب (التفسير الكبير)/ج2/ص431؛ مرآةالعقول في شرح اخبار آلالرسول/ج14/ص32؛ بحارالانوار/ج78/ ص367
15. الدرالمنثور/ج1/ص591
16. بحارالانوار/ج78/ص368
17. صحيح البخاري/ج2/ص7؛ مسند الامام احمدبن حنبل/ج23/ص205؛ معالمالتنزيل في تفسيرالقرآن (تفسيرالبغوي) /ج4/ص110؛ الجامع لاحكام القرآن (تفسير القرطبي)/ج18/ص102
18. البداية والنهاية/ج8/ص226؛ مجمعالزوائد و منبعالفوائد/ج9/ص201؛ المستدرك علي الصحيحين/ج3/ص185؛ «لَقَدْ حَجَّ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ خَمْسًا وَ عِشْرِينَ حَجَّةً مَاشِيًا، وَإِنَّ النَّجَائِبَ لَتُقَادُ مَعَهُ».
19. زاد المسير في علم التفسير/ج3/ص233
20. احكام القرآن/ج5/ص65
21. اخبار مكة في قديمالدهر و حديثه/ج1/ص394
22. السنن الكبري/ج4/ص542
23. المعجم الكبير/ج3/ص315
24. تفسير القرآن/ج3/ص434
25. الدر المنثور/ج1/ص314
26. السننالكبري/ج4/ص502؛ اتحاف الخيرةالمهرة بزوائد المسانيدالعشر/ج3/ص351؛ سير اعلامالنبلاء/ج4/ ص336؛ مختصر تاريخ دمشق/ج7/ص23
27. وسایلالشيعه/ج11/ص81؛ المحاسن/ص70؛ «امام باقر ؟ع؟ قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ مَا نَدِمْتُ عَلَى شَيءٍ صَنَعْتُ نَدَمِي عَلَى أَنْ لَمْ أَحُجَّ مَاشِياً ـ لِأَنِّي سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ ص يقُولُ مَنْ حَجَّ بَيتَ اللهِ مَاشِياً كَتَبَ الله لَهُ سَبْعَةَ آلَافِ حَسَنَةٍ مِنْ حَسَنَاتِ الْحَرَمِ قِيلَ يا رَسُولَ اللهِ وَ مَا حَسَنَاتُ الْحَرَمِ قَالَ حَسَنَةُ أَلْفِ أَلْفِ حَسَنَةٍ وَ قَالَ فَضْلُ الْمُشَاةِ فِي الْحَجِّ كَفَضْلِ الْقَمَرِ لَيلَةَ الْبَدْرِ عَلَى سَائِرِ النُّجُومِ وَ كَانَ الْحُسَينُ بْنُ عَلِي يمْشِـي إِلَى الْحَجِّ وَ دَابَّتُهُ تُقَادُ وَرَاءَهُ.»
۳۱۳/۳۲