با گذشت 7 سال از انقلاب مردمی ملت بحرین ضد بی عدالتی های گسترده آل خلیفه و نثار هزاران شهید و مجروح و زندانی شدن افراد بی گناه اعم از کودکان، زنان و جوانان و افراد فرهیخته و رهبران دینی و ملی بحرین، رژیم آل خلیفه آخرین برگ خود یعنی آشکار کردن روابط با رژیم غاصب قدس را رو کرد تا پازل دشمنی خود با ملت مظلوم بحرین را کامل کند.

خبرگزاری «حوزه»، در این زمینه با دکتر راشد الراشد معارض سرشناس بحرینی و رئیس دفتر سیاسی جریان العمل الإسلامی به گفت و گو پرداخته که تقدیم خوانندگان محترم می‌شود.

نظر شما درباره افشاگری مشاور یهودی پادشاه بحرین که از دیدار وی با نتانیاهو پرده برداشته چیست و آل خلیفه چه اهدافی را از طریق عادی سازی با رژیم صهیونیستی دنبال می کند؟

در 14 فوریه سال 2011 طغیان گر بحرین حمدبن عیسی آل خلیفه در حقیقت در مقابل تمام جهان ایستاد درحالی که تمام ملت بحرین خواهان سقوط نظام و بیرون رفتن او از کشور بودند و هیچ گونه حکم قانونی نداشت  و آشکار شد که وجود او، سلطه و حکومتش فقط با وسایل و ادوات و زور و حمایت استکبار جهانی محقق شده است. 

در واقع آل خلیفه با این انقلاب مردمی برخورد کرد انقلابی که او را رسوا و مفتضح ساخت و حقیقت او را در مقابل کل جهان آشکار کرد و برای مقابله با این انقلاب مردمی همه وسایل را به کار گرفت و به تمام گزینه ها پناه برد تا بتواند بر انقلاب چیره شود و اثبات کند که همچنان زمام امور کشور در دستش است.

سرکوب ملت بحرین به کمک 9 ارتش جهان به رهبری سعودی

آل خلیفه در این راستا از نیروهای بیگانه 9 ارتش به رهبری ارتش عربستان سعودی که قوانین بین المللی را زیر پای می گذارد، برای نابودی ملت انقلابی بحرین کمک خواست و پس از آن بدون صدور مصوبه ای از شورای امنیت چنین اقدامی را انجام داد و با این تجاوز به دنبال حفظ حکومت و حاکمیت خود بود و به همین خاطر به سرکوب ملت و مطیع کردن مردم و مسلط شدن بر حکومت اقدام کرد.

تا آنجا که دیکتاتور حمدبن عیسی آل خلیفه برگه طائفی را به شکل آشکار برای تخریب حرکت و جنبش  مطالبه گرانه مردمی  به کار می‌برد  و حمله و ضرب و شتم قساوت گونه خود را توجیه می کردو اقدام به بازداشت های گروهی گسترده که شامل رهبران دینی و ملی و زنان و کودکان می شد، کرد  و در این میان صدها جوان انقلابی را مجبور به ترک کشور کرد به همین دلیل، اقدامات ظالمانه و شکنجه و ضجر علیه تمامی درخواست کنندگان تغییر نظام را به کار برد.

 افرادی که خواهان عدالت و آزادی و کرامت بودند و مصمم به گسترده کردن صدها نقطه تفتیش و بازرسی برای توهین به ملت شد و تفتیش دقیق برای رام کردن و ذلیل ساختن خواسته ها و مطیع کردن آنها به کار گرفت.و اقدام به سرکوب وحشیانه دسته جمعی و گسترده کرد و از ملت به دلیل درخواست سقوط نظام دیکتاتوری و بالا بردن پرچم حق تعیین سرنوشت انتقام گرفت.

عادی سازی بحرین با اسرائیل آخرین برگه آل خلیفه در مقابل انقلابیون

هنگامی که نیروهای نظامی که به بحرین آمده بودند موفق نشدند و گزینه طائفی گری و سرکوب های شدید جمعی در کاهش اراده ملت تاثیری نداشت برای حمد طغیان گر جز پرده برداشتن از حقیقت ارتباط با استکبار جهانی که از او در مقابل انقلاب حمایت و پشتیبانی می کردند چیزی باقی نمانده بود و حقیقت مزدوری آل خلیفه برای رژیم صهیونیستی و روابط مفتضحانه اش با رهبران  اشغالگران قدس و غاصبان سرزمین فلسطین آشکار شده است .

در واقع آل خلیفه با این علنی کردن به طور کامل به آغوش رژیم صهیونیستی پناه آورده و روابط پایدار و محکم و نه ناگهانی و مقطعی را آشکار کرده و تعدادی از بزرگان و مسئولین صهیونیستی روابط شخصی و آشنایی قدیمی خود با تعدادی از بزرگان و مسئولین خاندان آل خلیفه را افشا کردند.

بی تفاوتی آل خلیفه به احساسات فلسطینی ها و مسلمانان جهان

اما علنی کردن روابط با اسرائیل این بار و با این افتخار همراه بوده که آل خلیفه به احساسات فلسطینی ها و شعور تمام مسلمانان و اعراب و همه آزادگان و شریفانی که موضوع فلسطین را در جایگاه اول مسائل جهان اسلام می دانند  توجهی  نمی کند و در حقیقت او آخرین برگه خود را در دشمنی با حرکت مطالبه گرایانه ملت که خواهان تغییر و تحقق آرزوها و آرمان های ملت در زمینه عدالت و دموکراسی هستند علنی کرده است.

نزد همگان چهره آل خلیفه به وضوح آشکار شده و نزد او چیز دیگری نیست که ممکن باشد به او زیانی برساند جز انقلاب ملت با تمام درخواست هایی که برای بیرون کردن آل خلیفه از کشور دارند.و از این رو  اهمیتی به از بین رفتن پوشش و پرده برداشتن از روی روابط حقیقی اش با رژیم صهیونیستی نمی دهد چراکه معتقد است؛ این موضوع برای آنها حامی در مقابل سقوط و نابودی است و به دوام آنها کمک می کند.

حوزه: آیا معتقدید که سال 2018 بیشترین افراد در بحرین سلب تابعیت شدند؟

از این نظر آماری که به طور کلی سلب تابعیت را مشخص کند نداریم، اما این اقدام غیر قانونی، بخشی اصلی از ظلم و تجاوزاتی است که در جامعه بحرین منعکس می شود. اما معلوم است که مشکلی اصلی خانواده آل خلیفه  که به زور بر حکومت چیره شده با ساکنان اصلی بحرین به طور  طبیعی وجود دارد. از این نظر ساکنان اصلی بحرین بزرگترین تهدیدی هستند که حکومت با آنها روبرو است و از این روتمام تلاش هایی را که آل خلیفه انجام می دهد به خاطر اخراج شیعیان و محرومیت آنها از کمترین و ساده ترین حقوق سیاسی‌شان مخفیانه نیست.

به درستی که ظلم و ستمی که به شیعیان بحرین می شود در ضمن برنامه های عادی و مرسومی است که برای دور کردن و محرومیت آنها به طور کلی از زندگی سیاسی و اقتصادی و اجتماعی اجرا می شود.

آل خلیفه با اعطای تابعیت به ده ها هزار نفر در جهان به دنبال تغییر بافت جمعیتی بحرین

و همچنین عملیات و اقدامات اعطای تابعیت سیاسی خود به خودی و تصادفی نیست بلکه از نظر استراتژی از بین بردن و نابودی هویت ، بخش اصلی و هستی جامعه را  هدف گرفته است و برای آنکه این صحنه تکمیل شود آل خلیفه به اعطای تابعیت به ده ها هزار نفر از سراسر جهان برای تغییر معادله جمعیت انسانی در بحرین اکتفا نکرد، بلکه به گزینه سلب تابعیت به عنوان روشی برای از بین بردن هویت و ایجاد اختلال در ترکیب ساکنان پناه برد و همچنین این اقدامات را مانند شمشیری مسلط بر ملتی قرار داد که قصد مخالفت و معارضه با استبداد و خاندان حکومت دیکتاتوری آل خلیفه را دارند.

تا زمانی که حرکت های مردمی ادامه دارد و پافشاری رهبران و مسوولان دینی و ملی به طور خاص که به خاطر مطالبات مردمی در زندان ها به سر می برند وجود دارد، آل خلیفه نیز به سیاست های سرکوب گرانه اش و اقدامات پلیسی و نظامی اش مانند بازداشت های خود سرانه و احکام طولانی مدت و سلب تابعیت ادامه می دهد.

سرکوبگری آل خلیفه در سایه سکوت آمریکا و انگلیس

مایه تاسف است که این تجاوزهای مفتضحانه علیه حقوق بشر تحت سایه سکوت بین اللملی مفتضحانه و مشکوک و حتی با حمایت تعدادی از کشورهای غربی و در راس آنها آمریکا و بریتانیا انجام می شود که این دو از مدعیان پایبندی به حقوق بشر هستند و ادعا دارند به خاطر عدالت و تحقق صلح در جهان فعالیت می کنند.

آیا معتقد هستید که انقلابی که در بحرین به وجود آمده بتحت تاثیر مسائل اقتصادی و معیشتی و به گمان عده ای به خاطر تگنای اقتصادی باشد؟

نمی توان گفت انقلاب بحرین انقلاب گرسنگی و معیشتی است بلکه انقلابی است که ناشی از حجم گسترده ظلم و ستم و قهر سیاسی و بیرون راندن و اخراج ملت از حیات سیاسی و اقتصادی و حتی اجتماعی است. هنگامی که ملت بحرین در 14 فوریه سال 2011 ضد بی عدالتی و نبود آزادی های سیاسی قیام کرد به خاطر آن بود که یک خانواده تمام امکانات ملی و دولتی را منحصر به خود کرده بود. پس ملت فقط به خاطر آنکه گرسنه بودند و یا فقیر و یا فقط دلایل اقتصادی مطرح بود انقلاب نکرد.

ملت بحرین برای مطالبه عدالت و آزادی خواهی و کرامت انقلاب کرد و همواره به مبادی و اصول قانون بین الملل که به ملت حق تعیین سرنوشت را می دهد پایبند بود.  

انقلاب ملت بحرین معیشتی و اقتصادی نیست

البته در بحرین اوضاع اقتصادی بد و بی نهایت ضعیف است  که به دلیل هدر دادن سرمایه حکومتی برای تامین امنیت و سبکسری افراد خانواده حکومت آل خلیفه است. اما این عامل تحریک و محرک حرکت مردمی در بحرین نیست.همگان بر ضد سیاست های ظلم و زور و تبعیض و بی عدالتی خروج کردند و خواهان فرایند سیاسی و قانونی ناشی از اراده مردم هستند و خواهان نان و یا بالا رفتن موقعیتشان نیستند.بلکه یکی از شعار های مهمی که قبل از انفجار انقلاب مردمی در 14 فوریه آغاز شد  و در سایه شایعات و نیات آل خلیفه توزیع و پخش محترمانه مالی برای تمامی افراد ملت بود که انقلابیون جواب سریع و عالی به آن دادند ”لا ألف ولا ألفين موعدنا يوم الإثنين“"نه هزار و نه دوهزار موعد و قرار ما روز دوشنبه" و آن روزی بود که انقلاب بر افروخته عیان  شعله ور شد. 

بله پس از آن شعله های انقلاب به دلیل تشدید در ظلم و تجاوز و تلاش آل خلیفه برای گرفتن انتقام سرسختانه و بسیار شدید از انقلابیون افروخته تر شد . در بحرین مخزن بزرگ و عظیمی از رنج ها و دردهای ملت بحرین وجود دارد که منفجر خواهد شد و در هر لحظه ای که شرایط مطلوب فراهم  آید این نظام متکبر برای همیشه از ریشه  کنده خواهد شد .

گفت و گو از وجیهه سادات حسینی