به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری «حوزه»، سيد علي موجاني، رايزن فرهنگي ايران در آلمان با سولاروف، رئیس مجموعه گروه تبلیغاتي MC Group آلمان ديدار و در خصوص فعاليتهاي فرهنگي مشترك گفتوگو كرد.
سولاروف در اين ديدار با يادآروي 3 سفر خود به ايران، گفت: در این سفرها با مقامات وزارت خارجه و نيز سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری گفتوگوهایی انجام و سه پیشطرح برای مشارکت و همکاری با هدف Nation branding ارائه شد. با اين حال تماسها و تلاشهای من برای گفتوگو با مؤسسات رسمی دولتی و حتی مؤسسات خصوصی در ایران بینتیجه مانده است.
وي افزود: بر اساس ارزیابی و گفتوگوهایی که با همفكران و همكاران در آلمان انجام شد و با توجه به فعالیتی که رایزنی فرهنگي ايران برای معرفی اين كشور طی سالیان اخیر داشته است، از جمله انتشار برخی از آثار و کتب و نیز برپایی نشستها و اعزام گروههایی از فرهيختگان آلماني به ايران، بر آن شدم تا درباره چرایی عدم توجه و یا پیگیری امور در ایران مذاكره کنم.
وي تأكيد كرد: در ارزیابی ما یک عدم فهم فرهنگی میان طرفین وجود دارد که در ادامه سبب میشود سرمایهگذاری برای تصویرسازی از ایران با چالش روبرو شود. مشکلات بودجه طرفهای ایرانی و نظام پیچیده ساختارهای اداری هم مزید بر علت شده است و در مجموع به موانعی مهم برمیخوریم؛ اما شاید مناسب آن باشد كه اول دریابیم مشکلات فرهنگی چیست.
در ادامه سيد علي موجاني، رايزن فرهنگي كشورمان گفت: برای مؤسسات و ساختارها در ایران مسأله از این منظر مهم است که بتوانند یک رابطه معقول میان سرمایهگذاری مورد تقاضا در طرحها و پیشنهاداتی که دریافت میکنند با نتایج و خروجی آن داشته باشند. مسأله تصویرسازی یا برندساختن یک پدیده و مفهوم در دنیای شرق با نگاهی متفاوت از اروپا و دنیای غرب دنبال میشود؛ زيرا مناسبات درونی دنیای شرق در زمینه همکاریهای تجاری، اقتصادی و صنعتی، همیشه بر اساس اصل بازار تعریف شده و ورود ابزارهای مدرن و تکنولوژیهای رسانهای و تبلیغاتی به رغم اثرات شگفتآور آن، هنوز به میزان چندانی از موفقیت در اقناع برای سرمایهگذاری نائل نشده است. اين موضوع، این احساس را به وجود آورده که سرمایهگذاری در تبلیغات نمیتواند بسیار پرسود باشد.
وي افزود: برای درک این نوع نگاه، میتوانیم از نشانه دیگری هم سخن به میان آوریم؛ دهههای قبل موضوع بستهبندی به عنوان یک ضرورت جهت صدور کالا خود را نشان داد. امری که در بازارهای شرق خیلی جذاب نمینمود، اما فرایند زمان و سلایق متفاوت مشتریان، استانداردسازی بستهبندی را اجتناب ناپذیر کرد. پس یک دوره زمانی را باید برای نیل به فهم مشترک باید در نظر بگیریم.
رايزن فرهنگي كشورمان ادامه داد: تصور میکنم آنچه سبب شده طرحهای شما در مؤسسات دولتی یا خصوصی ایران چندان جلوه نکند، بخشی ناشی از ارقام بالایی است که باید برای سرمایهگذاری در حوزه تبلیغات هزینه شود. ساختارهای دولتی با مشکلات ارزی ناشی از تحریمها و مؤسسات خصوصی با سرمایههای اندک نمیتوانند به تنهایی در این خصوص وارد همکاری شوند.
وي ادامه داد: از سویي دیگر، بایستی فرمی متفاوت و مؤثرتر را در رابطه با فرآیندهای Nation branding ایران و منطقه در نظر گرفت. این مفهوم به منزله آن است که میتوان یک تصویری از جامعه و ملتی را داد تا آنها هدف توجه مثبت افکار عمومی گردشگران و کنجکاوی ذاتی توریستها قرار گیرند.
موجاني گفت: پیشنهاد من به شما آن است که خلاقانهتر و با قدرت و ریسک بالاتری در خصوص این موضوع وارد عمل شوید؛ همانگونه که در مقدمه کتاب «مکاشفه و تماشا» که با حمایت مشترک وزارت خارجه ایران و آلمان نشر پیدا کرد، ما مفهومی تازه را معنا كردهايم. ما با همین نگاه کوشیدهایم که گروههای دانشجویی و متخصصان را در ایام عزاداری به ایران اعزام كنيم و تصادفاً حضور آنها سبب شد تا برداشتی متفاوت را از آنچه در برندسازی برای یک ملت و هویت مطرح میشود با بیان سفر به درون دنیای تشیع از ناحیه این افراد عرضه شود.
رايزن فرهنگي كشورمان در ادامه اظهار كرد: پیشنهاد مستقیم من آن است که چنانچه بتوانید به جای تمرکز بر چند مکان توریستی خاص، «سفر به درون دنیای تشیع» را به عنوان یک برنامه توریستی و گردشگری براي گروه مخاطبان خاص طراحی كنيد؛ آنگاه به یقین از طرف مؤسسات ایرانی که توان مالی بیشتری دارند، میتوان امید داشت که مشارکت با شما را دنبال كنند. اگر این ایده برای شما جالب و قابل مطالعه باشد از ناحیه ما هم این امکان وجود دارد که به شما مشورتهای فرهنگی را برای تهیه یک پیشطرح ارايه دهیم.
وي تأكيد كرد: گروه مخاطبان بايد خاص باشند و تضمین وجود داشته باشد که سرمایهگذاری لااقل سبب شود جمعیتی در حدود سالی ۲۰۰ هزار گردشگر از برنامههای پیشنهادی این مجموعه اپراتورهای فعال شما استفاده کنند.
موجاني همچنين گفت: در کنار خطوط سنتی توریستی ايران که به اصفهان و شیراز ختم میشوند، خط توریسم تشیع که یک پایه آن در نجف در عراق و یک پایه آن در مشهد در ايران است، میتواند ایدهاي جذاب برای مؤسسات سرمایهگذار ایرانی همچون وقفها و بخش مذهبی باشد که میکوشند برای جذب توریستهایی که به دنبال یافتن چیستی تشیع هستند، فعال شوند.
هارالد سولاوف در بخش پاياني اين ديدار گفت: اين پیشنهاد برای ما امر پیچیده و غیرقابل حصولی نیست. در حال حاضر چندصد هزار گردشگر سالانه فقط از صحرای سینا بازدید میكنند. این گردشگران عموماً زائران مذهبی هستند که با علائق فراوانی میکوشند این جغرافیا را مورد توجه و دقت قرار دهند. ایستگاههای کناری آنها یعنی منطقه شرمالشیخ در مصر یا منطقه بحرالمیت اردن، تنها پایگاههای پشتیبان برای سفر آنها به درون سینا است.
وي تأكيد كرد: ایده چندده هزار سفر توریستی طی سال با یک برنامهریزی تبلیغاتی براي معرفی عمق و بعد دنیای تشییع خیالپردازانه نیست و ما در این زمینه میتوانیم با ضمانت لازم، پیشطرحهای خود را عرضه كنيم.