به گزارش خبرگزاری«حوزه» از بیرجند، با ماه بهمن انسان به یاد روزهای غرورآفرین و فداکاریهای ایثارگران و شهدا میافتد، در روزهایی که نمیتوان از رشادتها و دلاوریهای با صلابت مردم بیرجند و استان در سال 57 غافل ماند.
مردمی که همواره در هر صحنهای حضور دارند و به خوبی میدرخشند و با حضور آنها نام بیرجند به خوبی در تقویم خاطرات به ثبت رسیده و بدون شک مردم با صلابت این خطه در تمام صحنهها پشت ولایت فقیه هستند.
لغو سفر محمد رضا پهلوی به بیرجند
قرار بود محمدرضا پهلوی بعد از سفر به مشهد، 10 خرداد 57 به بیرجند که آن زمان زیرمجموعه خراسان بزرگ بود سفر کند، به همین دلیل چند طاق نصرت از سوی برخی جیره خواران رژیم در خیابان جمهوری اسلامی فعلی و حکیم نزاری برپا می شود. برخی جوانان انقلابی بیرجند از جمله شهید محمدحسن موهبتی که دل خوشی از رژیم نداشتند و همپای سایر مردم در تلاش بودن، تا کار رژیم پهلوی را تمام کنند، طی اقدامی خودجوش شبانه طاق نصرت خیابان حکیم نزاری که در فاصله 20 متری ژاندارمری قرار دارد را به آتش می کشند.
خبر اعتراض مردم بیرجند به حضور شاه در این شهرستان و به آتش کشیدن طاق نصرت به سرعت در کشور می پیچد، به طوری که رادیو لندن در اخبار شامگاهی خود اعلام می کند؛"در بیرجند عده ای از جوانان که رژیم به آنها خرابکار می گوید طاق نصرت ورود شاه را آتش زدند و باعث شدند تا سفر محمدرضا پهلوی به بیرجند لغو شود".
روزهای انقلاب 57 در خراسان جنوبی به برکت حضور علمای بزرگی همچون آیت الله عبادی، عارفی، آیتی، ربانی و شهاب و مردمان مومن و انقلابی، در شهرهای مختلف استان شور و حال خاص خود را داشت، نوجوانان و جوانان اعلامیه های امام خمینی(ره) را در سطح وسیعی در بیرجند در بین نمازگزاران توزیع می کردند، یکی از کانون های برنامه ریزی تظاهرات و تجمع علیه رژیم پهلوی، مسجد آیت الله آیتی بود، که در بین دو نماز با سخنرانی تند علمای بزرگ استان علیه پهلوی همراه می شد.
حوادث 17 شهریور 57 در خراسان جنوبی مصادف شده بود، با زلزله خانمان سوز طبس، به همین دلیل مراسم بزرگداشتی برای دانشجویانی که در زلزله جان خود را از دست داده بودند در مسجد محمدیه برگزار شد، دانشجویان بیرجندی که این مراسم را فرصت خوبی برای اعتراض به کشتار جمعی از جوانان در میدان ژاله دیده بودند، بعد از اتمام مراسم تکبیرگویان از مسجد بیرون آمدند و شعارهایی همچون «نصر من الله و فتح قریب، مرگ بر سلطنت پر فریب» سر دادند، این اعتراض ها به همین جا ختم نشد و دانشجویان بعد از سخنرانی اعتراضی حجت الاسلام زین العابدین در حالی که هوا رو به تاریکی می رفت، با شعارهای کوبنده تر «بگو مرگ بر شاه» به سمت خیابان حکیم نزاری حرکت کردند که با حمله وحشیانه شهربانی و ضرب و جرح مردم مواجه شدند.
بیداری مردم بیرجند در اواخر انقلاب
هر چه بهمن ماه نزدیک تر می شد، شور و حال اعتراض ها بالاتر می رفت و تعداد بیشتری از مردم به انقلابیون می پیوستند، در 7 مهر 57 جوانان بیرجندی با هدف اطاعت از دستور امام راحل دست به راهپیمایی زدند و با شعارهای کوبنده « تا شاه کفن نشود، وطن وطن نشود» چندین عکس و تابلوی شاه در جلوی مدارس را شکستند.
تظاهرات در روز اول آبان 57 از مقابل هنرستان کوروش شروع شد و به سمت حسینیه صاحب الزمانی بیرجند ادامه پیدا کرد، در این راهپیمایی علاوه بر نواجوانان و جوانای دانش آموز، معلمان مدارس مختلف نیز حضور داشتند، در این راهپیمایی شهید شریفی پناه نقش مهمی داشت، بعد از سخنرانی آیت الله ربانی مردم به سر دادن شعارهایی از جمله « بیا خمینی وطن انقلاب است، نقش مخالفین تو بر آب است، جان ما فدایت، همچو مصطفایت، نفرین بر این شاه، نفرین بر این شاه» سر می دادند.
محرم 57 که رنگ و بوی انقلابی گرفت
کم کم محرم از راه رسید و هیات های عزاداری راه افتاند، اما امسال حال و هوای هیات ها و نوحه ها فرق داشت، تاسوعای حسینی 57 تبدیل به رفراندمی بر علیه شاه شد، هیات ها همه با هم یک صف مشترک را تشکیل داده بودند و از سمت مسجد جامع پایین شهر با شعارهای انقلابی به راه افتادند و در پایان در میدان حکیم نزاری بعد از عزاداری، شهید شهاب به ایراد سخنرانی بر علیه شاه پرداخت.
در روز عاشورای حسینی هیات های حسینی متحدتر و منسجم تر به تظاهرات علیه رژیم پهلوی پرداختند، حسینیه دختر آخوند و مسجد عاشورا کانون تجمع مردم و تظاهرات علیه رژیم بود، حجت الاسلام دهقانی و عندلیب در این روز رژیم پهلوی را نظام یزیدی و جلاد خطاب کردند که در مقابل اراده مردم هیچ کاری نخواهند توانست انجام دهند. مردم در این روز بعد از عزاداری به خیل عظیم تظاهرکنندگان علیه رژیم پیوستند تا یک تظاهرات بزرگ علیه رژیم برگزار کنند.
10 دی ماه 57؛ هنوز چند روز بیشتر از چهلم شهید شریفی پناه و تیرخوردن سه نفر از جوانان انقلابی بیرجند نگذشته بود که مردم به اتفاق آیت الله ربانی در یک اقدام اعتراضی به سمت پادگان 04 بیرجند حرکت کردند و اعلامیه های امام راحل خطاب به ارتش را از میان نرده ها به داخل پادگان انداختند، تعدادی از سربازان با شنیدن شعارهای حمایتی مردم از پادگان فرار کردند و این باعث خشم فرمانده ارتش شد، او دستور داد تا سربازان با قنداق تفنگ به مردم حمله کنند و تعدادی را داخل کانال خیابان ارتش انداختند، هجوم مردم باعث شد تا سربازان به سمت مردم تیراندازی کنند که در اثر تیراندازی جوان 18 ساله ای به نام «محمد تقی خاکشور» به شهادت رسید.
۷ بهمن ۵۷؛ روز خاطرهانگیز مردم بیرجند
7 بهمنماه روز خاطرهانگیز مردم بیرجند است، روزی که مردم در تظاهرات گستردهای شرکت کردند و شعارهای کوبندهای بر علیه رژیم ستمشاهی سردادند.
تظاهرات در این روز با استقبال باشکوه مردم رو به رو شده بود و از سمت خیابان 6 بهمن(میدان امام) به سمت خیابان فرح(خیابان طالقانی) مملو از جمعیت شده است.
در این تظاهرات که همراه با تیراندازی نیروهای ژاندارمری بود، شهید «علی سندروس» و شهید «سورگی» در آن به شدت مجروح و پیش از رسیدن به بیمارستان به شهادت رسیدند.
آری مردم این خطه از کشور اعتقاد دارند که گذر زمان نه تنها یاد و خاطرات انقلاب را محو نمیکند بلکه هر روز بر شکوه این روزهای غرورآفرین و فخرآفرین افزوده میشود.
ناگفتههای مادر شهید سندروس؛ شهیدی که عشقش شهادت بود
مادر شهید سندروس با اشاره به خاطرات آن روز، اظهار کرد: هر چه که به علی میگفتم انجام میداد و اخلاق بسیار خوبی داشت.
وی ادامه داد: یک روز ساعت 7 صبح از خواب بیدار شد و بعد از اینکه صبحانه را خورد از ما خداحافظی کرد و قصد داشت که به تهران برای مراسم استقبال امام برود.
مادر شهید با بیان اینکه علی عاشق شهادت بود تصریح کرد:در آن روز ها که امام می خواست به ایران بیاید،علی خوش حال بود که می خواست به دیدار امام برود که به او گفتم با چه کسی میخواهید به تهران بروید که گفت میخواهم با دوستانم بروم و باید حتما این سفر را بروم.
وی عنوان کرد: فرزندم میخواست در تظاهرات و راهپیمایی که در بیرجند بود، شرکت کند و میگفت باید برای دین و ریشهکن کردن ظلم این مسیر را بروم.
این مادر شهید با بیان شرح حال هفتم بهمن 57 ادامه داد: در تظاهراتی که انجام شد نیروهای ژاندارمری به سمت تظاهرکنندگان تیراندازی کردند که با این این تیراندازی انگار قلبم تکان خورد و در راه برگشت به خانه بودم که گفتند دو نفر از جوانان بیرجندی به شهادت رسیدند.
وی تصریح کرد: علی قبل از شهادتش در تشییع پیکر شهید خاکشور شرکت کرده بود و وقتی که ساعت 15 عصر به خانه برگشت گفت مادر نبودید که ببینید چه تشییع پیکر باشکوهی بود و آرزو دارم خدا شهادت را نصیب من نیز بکند.
مادر شهید با بیان تحقق آرزوی فرزندش افزود: هنوز چهلم شهید خاکشور نشده بود که علی به آرزویش رسید و خداوند شهادت را نصیب فرزندم کرد.
تداعی کردن وقایع هفتم بهمن ماه از زبان برادر شهید سورگی/غسل قبل از شهادت
برادر شهید محمود سورگی با اشاره به وقایاع سال 57 در بیرجند گفت: محمود در 7 بهمنماه 57 توسط مأموران ستمشاهی به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
وی ادامه داد: محمود با پدر و مادر در روستا زندگی میکرد و من نیز به علت ادامه تحصیل در بیرجند بودم و در روز ۴۸ محرم که همه جا تعطیل بود و حکومت نظامی برقرار شده بود میخواست راهپیمایی برگزار شود، که آن روز شهید تصمیم گرفت به بیرجند بیاید و در راهپیمایی شرکت کند.
سورگی با اشاره به غسل قبل از شهادت توسط برادرش تصریح کرد: صبح روز بعد از آن محمود به حمام رفت تا غسل کند و سپس با لباس تمیزی که پوشید میخواست به بیرجند بیاید و به مادرش قول برگشت داده بود.
سورگی اظهار کرد: برادرم با پای پیاده چند کیلومتری رفت و سپس با موتور سیکلت خود را به شهر رساند؛ آغاز راهپیمایی از مسجد آیتالله آیتی به سمت میدان خوسف به سمت خیابان شهدا بود و مأموران نظامی نیز در آمادهباش قرار داشتند.
وی ادامه داد: این راهپیمایی از قبل برنامهریزی شده بود و مردم استقبال خوبی کردند و مأموران ژاندارمری نیز به صورت مسلح در تمام خیابانها حضور داشتند.
برادر شهید با بیان اینکه تظاهرات گسترده ای به راه افتاده بود،خاطرنشان کرد: مردم در این تظاهرات شعارهای کوبندهای سر دادند و آن زمان تیراندازی نیز آغاز شد و عدهای از مردم به سمت خیابان 17 شهریور و عدهای نیز به سمت خیابان حکیمنزاری فرار کردند.
سورگی با اشاره به نحوه شهادت برادرش عنوان کرد: من و برادرم خود را به خرابهای رساندیم و وقتی برادرم مشاهده کرد، یکی از مأموران ستمشاهی به امام توهین میکند با مشت محکمی به صورت مأمور زد و مأمور ژاندارمری نیز با سرنیزه خود محکم به صورت محمود زد.
وی بیان کرد: محمود که صورت خونآلودی داشت، با مأمور ستمشاهی گردنآویز شد و این مأمور به سمت محمود تیراندازی کرد و در یکی از جویهای آب افتاد و سربازی آنجا گذاشته بودند، که کسی برادرم را به بیمارستان نرساند.
سورگی با بیان اینکه برادرم اخلاق بسیار خوبی داشت و هرگز نماز خود را ترک نمیکرد، اضافه کرد: در زمان تشییع جنازه محمود مردم استقبال خوبی کردند و تشییع طولانی شد .
هفتم بهمن ماه 57 حماسه ی عظیم مردم بیرجند برای پیروزی انقلاب
مجید کریمیان رئیس حوزه هنری خراسانجنوبی با اشاره به حماسه هفتم بهمنماه اظهار داشت: در روز هفتم بهمن 6 نفر جانباز و دو نفر شهید شدند.
وی با بیان اینکه حماسههایی که مردم جنوب خراسان بزرگ در خلق پیروزی ، افزود: از اوایل سال 57 اتفاقات علنی و آشکاری برای مقابله با رژیم پهلوی در بیرجند قوت گرفت و تظاهرات متعدد و سخنرانیهای ضد رژیم پهلوی انجام شد.
رئیس حوزه هنری خراسانجنوبی با بیان اینکه رویکرد مردم بیرجند مثبت و مؤثر در عرصه انقلاب اسلامی بوده است، ادامه داد: در آن سال فضاهای امنیتی حاکم شهر بیرجند بود و با توجه به کوچک بودن بیرجند هر فعالیت انقلابی سریع شناسایی میشد تا مردم پا به عرصه میدانی نگذارند.
کریمیان با اشاره به اثرگذاری مردم بیرجند در انقلاب خاطرنشان کرد: یکی از بزرگترین حماسههای مردم بیرجند در 7 بهمنماه 57 رخ داد و در آن روز مردم از سمت رژیم پهلوی تهدید به تیراندازی مستقیم شدند.
کریمیان عنوان کرد: اما در این روز هزاران نفر از مردم به صورت علنی پا به عرصه تظاهرات گذاشتند و راهپیمایی از مسجد آیتی آغاز و به سمت خیابان فرح و میدان کوروش ادامه داشت و مردم شعارهای کوبندهای سر میدادند و با توجه به این تظاهرات گسترده رژیم پهلوی تحمل نکرد و تیراندازی را آغاز کردند و در همان لحظات اولیه علی سندروس به شهادت رسید.
وی ادامه داد: همچنین محمود سورگی با برادرش در ادامه تظاهرات در یکی از خرابهها پناه گرفته بود که شناسایی شد و توسط مأموران مورد اصابت گلوله قرار میگیرند و به درج رفیع شهادت نائل آمد.
رئیس حوزه هنری خراسان جنوبی نپرداختن به افتخارات این مرز و بوم در خصوص حماسه های انقلاب اسلامی را یکی از مشکلات استان دانست و افزود: بازگو نکردن خاطرات و حماسه های مردم بدون شک به ضرر خراسان جنوبی است و که باید در این زمینه بیشتر کار کنیم .
فراموشی بیرجند در ورق های کتاب انقلاب
در تاریخ وقایع ایران اگر ورق های کتاب انقلاب را مرور کنیم، متوجه فراموشی تظاهرات هفتم بهمن ماه 57 مردم بیرجند می شویم که در تاریخ کمتر به آن پرداخته شده است.
تاریخ این ملت هیچگاه یاد و خاطره این فداکاریها را از یاد نخواهد برد، فداکاریهایی که پشتش یک مادر خونین دل شده و یا زن گریسته است.
امروز باید قدر داشته هایمان را قبل از نابودی و فراموشی بگیریم و به آنان پرداخته شود تا روزی نرسد که پشیمان این روز ها باشیم.
گزارش : مسعود نوفرستی