حجت الاسلام و المسلمین محمد ملکزاده در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری«حوزه»، با اشاره به حماسه بی نظیر ملت ایران در راهپیمایی حماسی 22 بهمن امسال اظهار داشت: انقلاب اسلامی مرهون خون هزاران شهید و زحمات صدها ساله آزادیخواهانی است که در تاریخ معاصر ایران برای رسیدن به آزادی و استقلال قیام کردند.
وی افزود: نظام جمهوری اسلامی در عمر 40 ساله خود با مقاومت ملت مسلمان ایران و برای مقدمهسازی قیام حضرت صاحبالزمان(عج) بهوجود آمده و مردم مسلمان ایران به خوبی آگاهند که دفاع از ارکان این انقلاب بر همگان واجب است و لذا همواره با حضور هوشمندانه خود در صحنههای مختلف انقلاب، موجب خواری و ناامیدی دشمنان گردیدهاند.
عضو انجمن مطالعات سیاسی حوزه علمیه قم همچنین گفت: البته سالهاست که دشمنان استقلال و آزادی و عزت ملت ایران به ویژه دولت مستکبر آمریکا خواب به زیر سلطه کشیدن مجدد ملت ایران را در سر میپرورانند.
وی اضافه کرد: دکترین آمریکا پس از پیروزی انقلاب اسلامی از ابتدا بر مبنای براندازی جمهوری اسلامی ایران تنظیم شده بود و برای شکست انقلاب اسلامی نقشههای زیادی را به مرحله اجرا درآورد؛ به گونه ای که باید گفت تهاجم مستقیم آمریکا در جریان طبس و تلاش برای کودتای نافرجام، دو اقدام آشکار اولیه در این روند بود که با شکست مواجه شد، سپس در دوره نومحافظه کاران، تلاش ها برای تغییر نظام تشدید شد و عملاً در دستور کار دولت بوش پسر قرار گرفت و به یکی از اهداف اصلی استراتژی خاورمیانهای وی تبدیل شد.
وی ادامه داد: در این دوران گرچه برخی مانند دیک چنی، معاون وقت رئیس جمهور آمریکا معتقد بودند که گزینهای جز حمله نظامی و استفاده از قدرت سخت برای براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران وجود ندارد اما سیاست براندازی از طریق قدرت نرم و ابزارهای غیر نظامی نیز مانند انقلاب مخملی، تقویت و گسترش نیروهای داخلی مخالف نظام و فشارها و تحریمهای اقتصادی هم در دستور کار دولتمردان آمریکا قرار گرفت.
حجت الاسلام و المسلمین ملک زاده همچنین گفت: هر چند در دوره جدید با روی کار آمدن دونالد ترامپ، اقدامات خصمانه آمریکا علیه ایران جلوه آشکارتری به خود گرفت که عناصر اصلی آن را فشارها و تحریمهای حداکثری و تهدید به استفاده از گزینه نظامی تشکیل میدهد اما پیش از این نیز همین سیاست اما نه چندان به صورت آشکار دنبال می شد، به طوری که حتی دولت باراک اوباما و وزیرخارجهاش جان کری نیز آمال اصلی اشان براندازی جمهوری اسلامی بود گرچه به صراحت این مساله را به زبان نمی آوردند.
وی بیان داشت: تفاوت دولت جدید آمریکا با حاکمان قبلی این است که این آرزوی قلبی خود را بارها و بارها به طور آشکار بیان نموده و به صورت مکرر براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران را به عنوان یک اولویت اساسی مطرح و خواهان حمایت سایر کشورها و متحدانش از چنین ایدهای شده است. اظهارات کوته فکرانی مانند شخص ترامپ، جان مککین، رکس تیلرسون، جان بولتون و دیگران که به طور تکراری جملاتی مانند «تغییر نظام در ایران حیاتی است»؛ «تنها راه حل طولانیمدت برای رفع تهدید ایران در منطقه خاورمیانه، تغییر رژیم در این کشور است» و زیاده گوییهایی از این دست را به زبان آوردهاند، نشان میدهد دولت جدید آمریکا مذبوحانه تلاش میکند شکست دولتهای قبلی در براندازی نظام جمهوری اسلامی را جبران کند و در دوره ترامپ به زعم باطل خویش تغییر نظام ایران را عملی سازد.
این محقق و پژوهشگر حوزوی یادآور شد: این در حالی است که اگر این به اصطلاح سیاستمداران امریکایی اندکی از قوه عاقله برخوردار بودند از شکست دولتمردان قبلی درس میگرفتند، زیرا سیاستمداران قبلی آمریکا هم همواره همین هدف را دنبال کردهاند اما با شکست مواجه شدند، چه آن که به تعبیر رهبر معظم انقلاب واقعاً چه زمانی بوده که شما نمیخواستید نظام اسلامی را تغییر دهید، اما همواره سرتان به سنگ خورده است و از این پس هم همینگونه خواهد بود.
وی افزود: بنابراین روشن است که هدف آمریکاییها برای براندازی حاکمیت سیاسی در ایران هیچ گاه به عنوان یک هدف دسته دوم نبوده است و همواره از هر فرصتی برای عملی ساختن این هدف بهره بردهاند، چنان که هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه دولت باراک اوباما در کتاب خاطرات خود به صراحت از حمایت دولت این کشور از اغتشاشگران ایرانی در سال 88 و در جهت براندازی نظام اسلامی سخن به میان آورده و حتی تاکید می کند دولت اوباما در سالهای بعد از اغتشاشات انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 در ایران با صرف دهها میلیون دلار به آموزش بیش از 5 هزار نفر از مخالفان ایران در سراسر دنیا پرداخت.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی همچنین ابراز داشت: بنابراین حتی دولتمردان به ظاهر صلح طلب آمریکا هم چیزی از دشمنی در مسیر براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران کم نگذاشتهاند که دولت فعلی بخواهد آن را جبران کند، اما آنچه مشهود میباشد و دولتمردان آمریکایی به ویژه سران جدید کاخ سفید نمیتوانند یا نمیخواهند آن را باور کنند، این نکته اساسی است که انقلاب اسلامی ایران به عنوان یک پدیده شگرف در قرن 20 نه تنها قابل حذف نیست بلکه قدرت گفتمانی روزافزون آن نیز اکنون جهانی شده و قابل کنترل نمیباشد.
۳۱۳/۸