به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» در اهواز، بیشک بالاترین جهادِ خودسازی و از خودگذشتگی این است که آدمی، در بزنگاههای سخت، خویشتنِ خویش را کنار گذارده و مَرد بلاکَش میدان باشد.
آنقدر گفتهها و ناگفتهها فراوان است که نمیدانم باید از کجا شرح خدمتگزاری بیش از چهلسالهات را آغاز کنم...!
از سختیهای درس خواندن در نجف و زندگی در فقر و نداری که خود انتخاب کرده بودی، میشد فهمید برای زندگی اشرافی آفریده نشدهای...!
از نقشآفرینی در انقلاب و دوشادوش مردم ایستادن و به استقبال خطرها رفتنت پیدا بود که اهل ترس و سازش با ظلم نیستی...
از خطبه خواندنت با لباس نظامی در نماز جمعه که یادآور «یا ایها النبی حرض المومنین علی القتال...» بود تا برقرار کردن جلسهی درس و بحث در سنگرهای جنگ، نشان میداد که اهل نشستن پشت خط و مدیریت از راه دور نخواهی بود.
جنگ که تمام شد، نشان دادی برای حکومت اسلامی هم نقشآفرینی و تنها مرد روزهای انقلاب نبودهای!
از پیش از پایان جنگ، سنگ بنای حوزههای علمیه را در اهواز استوار کرده بودی و شعارت جهاد علمی و عملی توأمان بود.
جنگ که تمام شد، چنان بر تعداد، استعداد و کیفیت حوزههای استان رونق و برکت بخشیدی که خوزستان را صاحبمقام و خوشنام در منظر اهل علم نمودی....
برای ادامه جهاد، سنگر مسجد را رونق بخشیدی و طلاب مدارس علمیهای که خود با دستان خودت ساختی را با جهاد فرهنگی و چشیدن درد مردم و اندیشهی تربیت سرباز برای آینده ملت و مملکت آشنا کردی.
سخن به طول میکشد ولی باید گفت...
باید گفت که شبکه و ماهواره و تبلیغ و ستاد و تربیت مبلغ و رسیدگی به مناطق محروم، تنها تیترهای کوتاهی از فعالیت بلند مدت شما در تقابل با فرقه ضاله وهابیت بود که نشان میدهد در این پیکار هیچگاه ترس و کوتاهی و مماشات نکردید.
مسئولی از دولتهای گذشته و کنونی دولتها و ادوار مجالس نیست که پیگیری و دغدغه و دلسوزی شما را برای استان و منافع و حقوق مردم مستضعف و انقلابی آن بیخبر باشد.
تأسیس دانشگاه امیرالمؤمنین(ع) و ثبت رسمی رشته تخصصی کلام شیعه برای اولین بار در جهان اسلام، نشانگر دغدغههای شما برای مکتب تشیع در افقی به بلندای جهان اسلام ست.
تمام اینها در کنار چهل سال مردمی بودن، چهل سال ناملایمت ها را تحمل کردن، حرفها را، تهمتها را، دروغها را شنیدن و با صبر جمیل و بیان احسن جواب دادن...
راستی! هنوز هم یاد دارند که روزی شیر نفت و بنزین در خانه شما بود؟
راستی هنوز هم به یاد دارند که...
بگذریم، آنهایی که این روزها نیوجرسیها را بهانه کردند برای زدنت، همانهایی هستند که نمیخواهند یادشان بیاید اگر امروز خیابان بیت شما را بستهاند، صرفاً بنا به نظر شورای تأمین استان خوزستان و تهدیدهای مکرر 12 گروه تروریستی نسبت به ترور شخص اول استان بوده است! وإلا سالها تردد از این کوچه بدون کوچکترین بازرسی بدنی و تفتیش آزاد بود، و این تنها نظر شخص شما بود برای آسایش مردم...
آنها که خانهی سادهی شما در آن کوچه را ندیدهاند، با درهای آهنی معمولی! و خودشان در گرانترین محله قم زندگی میکنند! آنها نشستن در فلان سالن را بهانهای برای پنهان شدن پشت ژست عدالتطلبی! تا از قِبَلِ آن اعتبار و آبرویی زودگذر کسب کنند.
مگر نمیدانند عدالتطلب تویی که سالهاست بهجای کسوت علم و مرجعیت به دنبال آب و کشاورزی و فولاد و نیشکر و... هستی برای اشتغال و نان شب مردم استانت.
حالا که حرف به گلایه کشید، بگذار گلایهای هم بکنم از دوستانتان، از یاران دیروز و امروزتان، از شاگردهای شما، از همه آنهایی که امروز آسودهاند در سنگرهایی که شما برایشان فراهم آوردهاید.
سنگرهایی نظیر مساجد، حوزهها، دانشگاه و جایگاههای والای امامت جمعه و اجتهاد و خبرگان رهبری که به لطف دلسوزی و استادی و تلاش شما به دست آوردهاند و شما آنها را با حمایت خویش، محکم کردهاید.
پس چرا امروز که شما در خط مقدم هستید و از سوی داخلیها و خارجیها تیر و ترکش بهسوی شما میآید، هیچکدام از این یاران سنگر نشین دفاعی شایسته و منصفانه نمیکند؟
بهراستی، چرا شما امروز سنگرساز بی سنگر این استان شدهاید؟ پس کجایند آن سربازان خط مقدم خوزستان در دفاع از آرمان ولایتفقیه در خط مقدم جبهه مجازی!؟
یادداشت از: حجت الاسلام مسیح اسکندری