به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه»، حجت الاسلام مرتضی کربلایی امروز در نشست علمی « بسترها، ریشهها و علل شکلگیری تصوف در ایران» که در ساختمان خبرگزاری تسنیم در قم برگزار شد، اظهارکرد: تصوف و عرفان با مشایخ، کتاب و آثار فراوانی که داشتند و هم چنین تعالیم و آموزههایی هم چون عشق، کشف و شهود معنوی، فنا و بقاءبالله و وحدت وجود در قرن سوم هجری قمری در عالم اسلام ظهور کرد.
استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به اینکه وقتی پژوهشهایی که در زمینه خاستگاه تصوف و عرفان انجام شده است بررسی میکنیم، به وجود دو نگاه برون دینی ودرون دینی پی میبریم، افزود: برخی پژوهشگران غربی خاستگاه برون اسلامی و دینی برای تصوف بیان می کردند و قد و قامت آن را بالاتر از اسلام میدانند و لذا ریشه تصوف را برخی در عرفان ایرانی، برخی در مکتب عرفانی هندی، برخی در مسیحیت و برخی در فلسفه نوافلاطونی بیان کردند.
این محقق و استاد عرفان اسلامی با اشاره به تعبیر علامه طباطبایی مبنی بر اینکه دلیلی ندارد که اصل انتساب تصوف و عرفان را به اهلبیت و قرآن تکذیب کنیم، گفت: تصوف و عرفان دچار آسیب و انحرافات جدی شدهاست، اما قابلیت اصلاح و پالایش دارد.
حجت الاسلام کربلایی با اشاره به اینکه مراد بنده از تصوف و عرفان یک نوع رویکرد باطنی به دین است، بیان کرد: در آغاز اسلام شاهد شکلگیری جریانهای فرهنگی مانند محدثین، متکلمین، فلاسفه و صوفیه بودیم و البته تصوف مانند جریانهای فرهنگی دیگر در اسلام نقاط قوت، نقاط ضعف و انحرافات نیز دارد.
وی افزود: شخصیت هایی مانند شهید مطهری، استادجلال الدین همایی ، دکتر زرین کوب و برخی عالمان ربانی مانند علامه طباطبایی اعتقاد دارند که تصوف و عرفان ریشه درون دینی دارد و برگرفته از کتاب و سنت است؛ در چند دهه اخیر برخی از عالمان دینی که مخالف با حکمت و تصوف هستند منشا و خاستگاه تصوف را برون دینی و گاهی نتیجه تدابیر خلفای عباسی در مقابل مکتب اهل بیت(ع) تعریف می دانند.
این استاد حوزه اظهار کرد: بعضی از دیدگاه ها خاستگاه تصوف را مسیحیت مطرح میکنند و مستند آنها را برخی آموزههای تصوف مانند زهد، محبت، توکل، پشمینهپوشی و سکوت میدانند که در گذشته در مسیحیت وجود داشتهاست؛ برخی دیدگاهها ریشه تصوف را به استناد مساله وحدت وجود، به آیین هندو و بخاطر آموزه فنا در تصوف و تاثیرپذیری از اندیشه نیروانا به بودیسم نسبت میدهند.
وی با بیان اینکه برخی دیدگاهها خاستگاه تصوف را به فلسفه نو افلاطونی نسبت میدهند، ادامه داد: عدهای دیگر خاستگاه عرفان و تصوف را جریان های دینی ایرانیها همچون آیین مانویت میدانند و اعتقاد دارند که برخی از تعالیم و سنت تصوف ریشه در آداب و رسوم ایران دارد.
حجت الاسلام کربلایی بیان کرد: مشایخ تصوف خاستگاه و ریشه خود را قرآن و سنت معرفی میکنند؛ مشایخ صوفیه در بیان حالات معنوی و تعالیم خود از کلمات قرآنی همچون تجلی، فنا، صعقه و... استفاده میکردند و لذا بیان مشایخ صوفیه صراحت دارد مبنی بر این که هر آنچه از معارف و حقایق عرفانی بیان میکنند در اثر پیروی از کتاب قرآن و سنت است.
وی افزود: در قرآن و روایات نکات فراوانی مانند توحید، ولایت ، جهان شناسی و معادشناسی به لحاظ عرفانی داریم و زمانی که اندیشهها و اصطلاحات صوفیه را بررسی میکنیم متوجه میشویم که برگرفته از کتاب و سنت است.
حجت الاسلام کربلایی افزود: همچنین در قرآن کریم سخن از تسبیح موجودات است؛ مولوی میگوید «ما سمیعیم و بصیریم و هشیم با شما نامحرمان ما خامشیم»؛ عارفان میگویند در جهان هستی تسبیح موجودات را میشنویم و میبینیم.
این استاد دانشگاه با اشاره به مسئله خلوت و چلهنشینی که در عرفان و تصوف وجود دارد، اظهار کرد: پیامبراکرم(ص) پیش از این که معبوث به رسالت شوند در غار حراء عبادت می کردند و بعد از بعثت نیز ده روز آخر ماه رمضان در مسجد معتکف میشدند؛ طعام امام علی(ع) نان و نمک یا نان و سرکه بودهاست و لذا جزء آداب ریاضت اهل عرفان گوشت نخوردن و ترک حیوانی است البته اینگونه مسایل در حوزه تصوف باید با میزان شریعت و عقل سنجیده شود.
وی با تاکید بر اینکه تصوف و عرفان نیاز به ارزیابی و آسیبشناسی جدی دارد، یادآوری کرد: وقتی به سیره پیامبر و اهل بیت(ع) و متون دینی نگاه میکنیم متوجه می شویم که بسیاری از این تعالیم که در مکتب عرفان و تصوف است در اسلام وسیره پیامبراکرم (ص) ریشه دارد.
انتهای پیام 313/17