به گزارش خبرگزاری «حوزه» از اصفهان، حجت الاسلام محمد قطبی در یادداشتی با عنوان «کرونا؛ جنگ جهانیِ حاکمیت و قدرت» آورده است: از یک سو صنعت بلاک چین در حال رشد است در این صنعت به شدت مرکز گریزی دنبال میشود و پایگاه اصلی آن اشتراک و نظارت همگانی در همه امور است به گونهای که در قالب یک دفتر کلِّ گسترده هر کس از هر جایی می تواند به تبادل پرداخته و یا بر تبادلات نظارت کنند و دیگر چیزی به نام حکومت های مرکزی برای اداره و نظارت امور لازم نیست از سوی دیگر علوم همگرا و با عنوان شزان که برآمده از چهار عرصه علمی: دانش های شناختی، اینفورمیشن و اطلاعات، علوم زیستی و نانوتکنولوژی است پا به عرصه واقعیت گذاشته و در حال رقم زدن یک عالم جدیدی در حوزه زیست بشری می باشد.
اکنون دنیا بر سر یک دو راهی قرار گرفته است یک راه انتخاب یکپارچگی و همرویه شدن همه جانبه زندگی انسانها در کل جوامع که منجر به کاهش قدرت های لوکال محلی خواهد شد و نظامهای جغرافی محور رنگ خواهند باخت و نظام اداره و نظارت جامعه بر پایه علوم همگرا و با قدرت صنعت بلاکچین به همگان واگذار خواهد شد و قدرت اصلی در دست همه بشریت خواهد بود البته قدرت پنهان در ید بنگاه های کلیدیِ اطلاعات و صاحبان تکنولوژی های برتر خواهد بود که البته لزوماً حکومت ها نیستند بلکه می تواند شرکتها و اشخاص حقیقی باشد.
در این حالت اراده انسان تضعیف شده و همرویهگی و مکانیکی شدن رفتارهای انسان ها رقم خواهد خورد به گونهای که اکثریت انسانهای جوامع به مثابه ربات ها تحت نظارت و مدیریت الگوهای محوری و مرکزی خواهند بود.
تصور کنید وقتی شما در حال تماشای محصولات یک فروشگاه هستید بی اختیار بر اساس تکنولوژی نوروساینس مغز شما به سَمت انتخاب یک محصول پیش برود یا در هنگام قدم زدن در یک پارک آنچه می اندیشید و در خیال خود می پرورانید به بانک مرکزیِ داده ها اطلاع رسانی شود و چند قدم جلوتر پاسخی بر اساس همان اندیشه و خیال به شما پیشنهاد شود یا هنگامی که در یک کلاس درس به سخنان استاد گوش میدهید به ناگاه استاد به شما اخطار دهد که به چیزی غیر از درس می اندیشید یا زمانی که در خواب عمیق فرو رفته اید به ناگاه گوشی تلفن شما فعال شده و به شما اخطار می دهد که خواب خوبی نمی بینید و نباید ادامه پیدا کند با این توضیح که همه این گونه موارد خارج از عهده قدرت های محلی باشد و به صورت رویّه واحدِ جهانی شکل بگیرد، این یک مسیر است که کرونا در حال رقم زدن آن است.
از اقدام دولت ها برای استفاده از دستبند بیومتریک گرفته تا سامانه های هوشمند و استفاده از اینترنت اشیا و تراشه های نانو و بایو که برای مدیریت بحران کرونا از آنها استفاده شده، همگی در حال شکل دادن جهان یکپارچه و همرویّه برای مدیریت تکنیکال و روباتگونه انسان است و این آینده برای انسان شایسته نیست و غیرقابل قبول است.
حالت دومی که میتواند برای انسان رقم بخورد تقویت دولت های محلی و قدرتهای لوکال است اگرچه بهره گیری از تکنولوژی های روز و پر قدرت برای زندگی امروز بشر لازم و ضروری است و نمی توان از آنها دور شد ولی مسئله این است که اگر این تکنولوژی ها منجر به تضعیف قدرت های محلی و لوکال بشود آینده بشریت به مخاطره خواهد افتاد بر این اساس به نظر میرسد باید راهبرد خلاقانهای در پیش گرفت و آن هم تقویت دولت های محلی است ضمن بهره گیری از تکنولوژی روز و پر قدرت.
حال سوال اینجاست که این راهبرد چگونه محقق میشود و چه اقداماتی برای تحقّق آن باید صورت پذیرد؟ به نظر می رسد مهمترین گام، تغییر نگرش در حاکمان و نخبگان جوامع است در واقع حاکمان و نخبگان جامعه باید به این نگرش صحیح دست پیدا کنند و باور داشته باشند که تقویت قدرت های محلی و دولت های مرزمدار و جغرافیمند، مهمترین ضرورت برای مدیریت آینده است. باید نخبگان و حاکمان بفهمند که دعواها و جدال های درونی و حزبی باید در داخل قدرت و حکومت حل شده و خاتمه پیدا کند و منجر به تضعیف مرزهای حاکمیتی کشور نشود، باید نخبگان به این درک برسند که تقویت حاکمیت و مرزهای حاکمیتی کشورشان یک راهبرد سیاسی اجتماعیِ جهانی است و کوتاهی در این زمینه آینده آنها را به مخاطره می اندازد. پس باید مهمترین اقدامات را در قالب بستههای سیاستی و اجرایی تنظیم و همگان نسبت به اجرای آنها پایبند باشند.
علی ایِّ حال، اکنون که کرونا مصاف اصلی جنگ و جدال بین دولتهای محلی و دهکده جهانی است و به نظر میرسد رسالتش تکمیل کردن پازل دهکده جهانی باشد باید کوشید به صورت عاقلانه و حکیمانه همه مسئولین، حکمرانان و نخبگان جامعه دست در دست هم گذاشته با تقویت قوای حاکمه به تقویت نظام جمهوری اسلامی بپردازند و دعواهای خانگی در امور سیاسی را در درون مرزها حل و فصل کنند که با امید به قوّت و قدرت درونخیز و با تکیه بر آرمان ها و عقاید الهی و آسمانی خود در این جنگ نابرابر پیروز شویم. ان شاءالله