به گزارش خبرگزاری حوزه، سریال های نوروزی امسال تلویزیون حتی سریال پرمدعای "پایتخت" حقیقتاً آن چیزی نبودند که به ویژه برای پخش در بازه زمانی ویژه آغاز سال انتظار می رفت؛ چه از حیث محتوایی و چه از منظر جذابیت های فرمی و بصری.
البته نه امسال که متاسفانه چندسالی است به جز معدودی آثار، اکثریت سریال های تولیدی تلویزیون، محصولاتی کلیشه ای و تکراری هستند که به نظر می رسد که نه تنها مخاطب عام امروزی را چندان راضی نمی کند، بلکه به خصوص از جنبه محتوا و پیام در قاموس رسانه ملی نیز در چنته چیزی به آن صورت ندارند.
از سوی دیگر برخی از این آثار در زمینه تبیین سبک زندگی ایرانی و اسلامی و ایضاً نقد برخی از ایرادات و ضعف های جامعه ما در این باره، بسیار خنثی عمل می کنند به گونه ای که حتی از منظر سرگرم سازی مخاطب نیز به جهت یکنواختی و فقدان قصه و درام خوب و نیز ضعف در شخصیت پردازی، نمره قابل قبولی دریافت نمی کنند که سریال های نوروزی امسال تلویزیون، شاهد مثال بارزی بر تأیید این ادعاست.
گرچه تولید سریال برای رسانه ای چون تلویزیون، تفاوت ها و در عین حال محدودیت هایی در قیاس با سینما و شبکه نمایش خانگی دارد و کسی منکر این مساله هم نیست اما با این حال شک نباید داشت که برای تبیین سبک زندگی و فرهنگ سازی در رسانه ای که به فرموده امام راحل باید دانشگاه عمومی ملت باشد، بعد از دغدغه مندی نیاز به خلاقیت و ابتکار وجود دارد، ضمن آن که از سوی دیگر گویا عده ای فکر می کنند که جسارت داشتن در بیان حرف نو و ابتکار عمل در این زمینه به معنای زیر پا گذاشتن خط قرمزها و هنجارشکنی از قاب تلویزیون است و حال آن که به هیچ وجه این طور نیست و نباید باشد.
بازنگاهی به سریال های اخیر تلویزیون نشان می دهد که به علت نگاه کلیشهای به سوژه ها و شخصیت پردازی های ناقص و ابتر، بیشتر با آثاری شاهد هستیم که گرچه ممکن است برخی سکانس های نسبتاً خوب و مفید و جذاب هم داشته باشند، اما بیشتر کارکردی در راستای پرُ کردن آنتن تلویزیون دارند و گرنه اصرار بر بیان یکسری حرفهای تکراری و به تصویر کشیدن رفتارها و ماجراهای کلیشه ای، نه با متر و معیارهای طرفداران نظریه محتوامحور در رسانه همخوانی دارد و نه با چارچوب ها و ضوابط دوستداران فُرم.
از آن سوی ماجرا، امسال در سریال" پایتخت ۶ "که انصافاً همچنان در قیاس با دیگر سریال ها و برنامه های صدا و سیما پرمخاطب است، شاهد برخی ایرادات غیرقابل اغماض بودیم که البته شرح آن در مطالب پیشین گفته شده و این مساله نشان از نوعی افراط و تفریط در پرداختن به سوژه ها و موضوعات در سریال های تلویزیونی دارد که امید است مسئولان و مدیران مربوطه به دور از سیاست کتمان سازی و نفی ایرادات به دنبال اصلاح وضع موجود باشند.
توجه به این دغدغه به این خاطر باید بیشتر مورد نظر و اهتمام تصمیم گیران و تصمیم سازان رسانه ملی باشد که در روزگار کنونی دیگر تلویزیون بی رقیب یا کم رقیب نیست، چه آن که فضای مجازی و شبکه های اجتماعی و به خصوص رشد تلویزیون های اینترنتی کار را برای صدا و سیما از حیث حفظ و جذب مخاطب سخت کرده است و لذا اگر خلاقیت و نگاه توأمان به فرم و محتوا در کار نباشد، چه بسا وضعیت در آینده حتی دشوارتر از این هم بشود.
سید محمد مهدی موسوی