شنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۳ |۱۲ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 14, 2024
فضای مجازی

حوزه/ کسب تجربه در چهل سال گذشته که با فراز و فرودهای بسیاری نیز همراه بوده است، همگی تجربه ای است تا رسانه در گام دوم انقلاب اسلامی رویکرد جهانی شدن را پیش بگیرد و درصدد ایجاد تمدنی اسلامی و پایدار برآید.

خبرگزاری حوزه | امروزه با رشد تکنولوژی، به خصوص رسانه، شاهد تغییرات چشمگیری در زندگی افراد جامعه هستیم. همچنین افراد، ابزارها را با تغییرات گسترده تری به کار می گیرند. این مسئله نشان می دهد رسانه ها و مطبوعات همچنان بر زندگی افراد اثرگذارند. در دیدگاه برخی از اندیشمندان غربی، رسانه صرفاً انتقال دهنده ی پیام است؛ اما در دیدگاه مقابل، تکنولوژی و رسانه همچون معجونی با زندگی انسان، ترکیب یافته است. در این میان، برخی بر این باورندکه افراد به وجودآورنده ی رسانه به آن، جهت و سو می دهند. بنابراین، رسانه ها توانایی انطباق با هر فرهنگی راندارند و تنها اندیشه و فرهنگی ترویج می شود که رسانه در آن متولد شده است؛ ازاین رو، رسانه فرهنگ دینی را نیز نمی تواند انتقال دهد.

باتوجه به این دیدگاه رسانه های غربی، فرهنگ اسلامی ایرانی را تهدید کرده و با اصرار و تحرکات موذیانه درصدد براندازی این فرهنگ برآمده اند. از اینرو، تأثیرگذاری رسانه ها بر فرهنگ دینی جامعه ی ایران را می توان در دولایه بررسی و تحلیل کرد.

لایه ی اول: کارکرد رسانه در رشد و تعالی جامعه دینی؛ در این لایه، پوشش گسترده ی رسانه در سطح ملی و فراملی، دسترسی آسان و سریع به انواع پرسش و پاسخ ها، جلوگیری از شست وشوهای مغزی، سانسور اطلاعات،پاره حقیقت گویی و همچنین پرهیز از نسبت دادن منافع افکار عمومی به اشخاص و گروه های حقیقی، تصدیق تناقضات، فرافکنی ها، مستندساز ی ها، مظلوم نمایی ها، شایعات و... سبب شده تا نیروی جوان و انقلابی جامعه از غفلت و سردرگمی خارج شود و از سوگیری های رسانه ای رهایی یابد. همچنین باعث شده تا گروه ها و تیم های جوان و انقلابی با یادگیری روش های تولید محتوای رسانه ای و به کارگیری تکنیک های ضدسوگیری رسانه ای درصدد پاسخ به سؤالات و شبهات رایج در این فضا برآیند.

لایه ی دوم: آسیب های رسانه ای بر فرهنگ دینی در جامعه معاصر ایران؛ براساس نظریه اقتضاگرایانه، رسانه هامانند هر تکنولوژی و ابداع بشر یکسری امکانات، اقتضائات و محدودیت های خاصی دارند که می توان با شناخت و البته مدیریت و مهندسی آنها، نهایت بهره برداری را برای ارسال و انتقال پیام از آنها برد. در این میان، انتقال پیام از رسانه های غربی و القای آموزه های ناشایست آنها به جوامع اسلامی و به خصوص فرهنگ دینی جامعه معاصر ایران، آسیب های بعضاً جبران ناپذیری را داشته است که جبران و تصحیح آنها زمانبر خواهد بود. زیرا رسانه برذهن اثر می گذارد و سوگیری های رسانه ای ذهنیت انسان را دچار تغییر می کند. چنان که می توان برخی از آسیب های رسانه ای و اثر ذهنی آنها بر فرهنگ دینی معاصر ایران را این موارد دانست :

۱ . ایجاد دوگانگی و تضاد؛ پالایش نکردن محتواهای رسانه ای غربی و سپس تزریق آنها به جامعه اسلامی که هیچگونه سازگاری اعتقادی، اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی با جامعه اسلامی ندارد، سبب دوگانگی و تضاد بین تفکر ناب اسلامی ایرانی و تفکر غربی شده است. ازاینرو، جلوه های نمادین و پرزرق و برق تفکر ناسیونالیستی غربی جامعه‌ی اسلامی را دچار تشتت و تضاد عقیدتی کرده است.

۲ . ایجاد نااعتماد؛ ضعف مبانی ساختاری، عقیدتی، دینی و وطندوستی کشتزار مطلوبی برای کاشت تخم نفاق، بی دینی، تزویر و ضدوطنی است. ازاینرو، پس از آنکه استعمار کهنه به پایان رسید و استعمار نو در دو قرن اخیر به وجود آمد، رسانه ها، مهمترین ابزار تسلط بر فرهنگها و اذهان مردمان کشورهای جهان سوم شدند. آنها با انجام تبلیغات (پروپاگاندا) سیاسی و اقتصادی کوشیدند تا با خوب جلوه دادن تمدن و دنیای غربی، اعتماد مردم جامعه را از مسئولان سلب نمایند و تفکری اومانیستی را گسترش دهند.

۳ . القای تفکر خوب، بد، جلف؛ رسانه ها کوشیدند تا با خوب جلوه دادن تمدن غرب و رسانه ی غربی، بدجلوه دادن اسلام و دین و جلف نشان دادن رسانه ی دینی، تفکر جامعه و فرهنگ اسلامی را از آموزه های اصیل اسلامی دور کنند و آن را به سمت پرتگاه بکشانند.

۴ . القای تفکر تجملگرایی؛ نظام تمدنی غرب کوشید تا طبل توخالی خود را با نظام سرمایه داری تزیین کند تا با به صدا درآوردن آن بتواند مردمان جوامع اسلامی را به رویکردهای مادیگرایانه سوق دهد. در این میان، رسانه نقش اول را داشت. در اختیارداشتن فضای رسانه ای، ظاهر نظام تجملی غرب را به تمام دنیا مخابره کرد و آن را بهترین جامعۀ عصر مدرن معرفی و خود را به عنوان یک پارادایم برای کشورهای جهان سوم معرفی کرده است.

این موارد تنها بخشی از آثاری است که رسانه ها بر فرهنگ دینی معاصر ایران برجای گذاشتند. رسانه ها همواره در تلاش اند تا با انواع جهت گیری ها و سوگیر ی های شناختی تفکرات خود را به جوامع جهان سوم القا کنند.به همین خاطر، آنچه در این میان مهم است پیش بینی تحولات رسانه های جمعی و فرهنگ اسلامی است. براساس مبانی سناریونویسی، سه رویکرد، پیشروی رسانه های جمعی و فرهنگ اسلامی خواهد بود:

رویکرد اول، رویکردی خنثی است. رسانه بخش جدایی ناپذیر جامعه و فرهنگ اسلامی شده و هرکدام بر دیگری اثر متقابل دارند و یکدیگر را کنترل می کنند.

رویکرد دوم ، رویکردی متلاشی شونده است. در این رویکرد، رسانه ماهیت دینی را کامل ازبین می برد و اندیشه هایش را به عنوان یک خرده فرهنگ بر جامعه مسلط می کند.

رویکرد سوم، رویکردی برتری طلبانه است. در این دیدگاه، جامعۀ دینی براساس انطباق پذیری های دین بافرهنگ های مختلف، رسانه ی دینی را تأسیس و با کسب تجربه در این راستا، نظام اجتماعی دینی را برای رسیدن به سعادت بازسازی می کند.

در پایان باید گفت، هرچند آسیب های رسانه بر فرهنگ دینی معاصر ایران اسلامی غیرقابل انکار است، اما کسب تجربه در چهل سال گذشته که با فراز و فرودهای بسیاری نیز همراه بوده است، همگی تجربه ای است تا رسانه در گام دوم انقلاب اسلامی رویکرد جهانی شدن را پیش بگیرد و درصدد ایجاد تمدنی اسلامی و پایدار برآید.

    

محمدمهدی حکیمیان

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha