پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۳ |۱۰ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 12, 2024
حمید جهادیان

حوزه/ برای این عرصه، یکی از مهم‌ترین گام‌ها، این است که حکومت و حوزه باهم همکاری داشته باشند. وقتی همکاری نداشته باشند، هم دنیا و هم دین مردم از ریل خارج می‌شود. طلبه فکرهای زیربنایی زیادی دارد، درحالی‌که اگر آنان که امور کشور را در اختیاردارند، به وظیفه خود به درستی عمل نکنند و... این کارهایی که حوزه انجام می‌دهد، دیگر اثر خود را نمی‌گذارد.

خبرگزاری حوزه، رسالتی که حوزه دارد، همان رسالت انبیاست که اگر متولیان حوزه این رسالت را به طلبه‌ها خوب القا کنند، طلبه راه خود را که باید در چه مسیری حرکت کند، پیدا می‌کند و راه را از چاه تشخیص می‌دهد. حوزه نسبت به طلبه‌هایی که جذب می‌کند، این رسالت را دارد که آن‌ها را تفهیم کند که شما هدفتان چطور باشد، چطور حرکت کنید و... . برای تبیین بایسته‌های طلبگی، گفت‌وگویی با حجت‌الاسلام‌حمید جهادیان که ۵ سال درس خارج شرکت می‌کند و سه سال در مرکز فقهی ائمه اطهار علیهم‌السلام حضور دارد انجام داده‌ایم که تقدیم خوانندگان می‌شود.

س) درباره انگیزه ورود خود به حوزه بگویید

هر کس وارد حوزه علمیه می‌شود، انگیزه‌ای دارد که اگر این افرادی که وارد حوزه می‌شوند، خاطرات ورود آن‌ها رصد شود، می‌بینیم که هر کس انگیزه‌ای برای این ورود دارد. اگر کسی این توفیق را به دست آورد که این خاطرات را از گفتار به نوشتار تبدیل کند و از نوشتار تبدیل به فیلم شود، می‌تواند تأثیرگذار باشد. هرکسی ممکن است کشکولی از خاطرات را داشته باشد و این برای کسانی که وارد حوزه شوند، می‌تواند اثرگذار باشد. ما نیز وقتی می‌خواستیم وارد حوزه شویم، خاطره و قصه داشتیم که می‌تواند شنیدنی و اثرگذار باشد.

ما سیکل را تمام کردیم که آن موقع، ایام کار در شالیزارها و برنج‌کاری‌ها بود. من نیز برای کار می‌رفتم و در این مدت ارتباط چندانی با خانواده نداشتیم. در غیاب ما، بدون این‌که من اطلاعی داشته باشم، اسم مرا در حوزه نوشتند. یکی از محصولات کشاورزی که زحمت زیادی دارد، برنج‌کاری است.  از اول روز در سرمای هوا، کار برنج‌کاری را انجام می‌دادیم، مرحله داشت و برداشت آن نیز همچنان دشوار است. بعد از یک ماه کار، زمانی که به منطقه خود برگشتیم، به من گفتند که باید به حوزه بروی. در ابتدا به دلیل این‌که از این خبر شوکه شده بودم، مخالفت کردم و سخن هیچ‌کسی را دراین‌بین گوش نمی‌کردم. دوستی داشتم که از همان ابتدایی تا راهنمایی باهم بودیم که قبل از من تصمیم گرفته بود وارد حوزه شود، عموی من که متوجه این شده بود، همان‌جا به ذهنش رسید که من هم می‌توانم وارد حوزه شوم. تا زمانی که همین دوستم پیش من آمد و با ادبیات خودش، دلایلی برایم آورد و توصیه کرد که به حوزه بیایم. من آزمون ورودی حوزه را از دست داده بودم؛ عمویم نزد امام‌جمعه صفاشهر استان فارس که از روحانیون استان ما بود، رفت و این مشکل را با او در میان گذاشت. وی نیز پی گیری کرد و من بدون آزمون سال اول تحصیل حوزه را مشغول شدم و در سال دوم در آزمون ورودی نام‌نویسی کردم و قبول شدم و درس خود را ادامه دادم.

البته اینجا باید درباره نقش دوست و رفیق انسان بگویم که من برای ورود به حوزه حرف هیچ‌کسی را گوش نمی‌کردم ولی حرف‌های رفیقم بر من تأثیر گذاشت. این‌که در اسلام توصیه‌های زیادی نسبت به انتخاب دوست می‌شود، ازاین‌جهت است که دوست خوب می‌تواند موجبات موفقیت انسان را رقم بزند.

س) در حوزه دنبال چه چیزی بودید؟

رسالتی که حوزه دارد، همان رسالت انبیاست که اگر متولیان حوزه این رسالت را به طلبه‌ها خوب القا کنند، طلبه راه خود را که باید در چه مسیری حرکت کند، پیدا می‌کند و راه را از چاه تشخیص می‌دهد. همان رسالتی که انبیا دارند، حوزه علمیه آن را پیش می‌برد. لذا حوزه نسبت به طلبه‌هایی که جذب می‌کند، این رسالت را دارد که آن‌ها را تفهیم کند که شما هدفتان چطور باشد، چطور حرکت کنید و...، باید ریل‌گذاری کند و مشخص کند، اگر این نشود، آسیب‌هایی بروز می‌کند که متأسفانه پاره‌ای از آن را نیز امروز شاهدیم.

وقتی‌که من وارد حوزه شدم، اساتید ما، این تلقی را برای ما ایجاد کردند که اگر قبل از ورود به حوزه تفکر و ذهنیتی نسبت به حوزه داشتید، بعد از ورود، این دیدگاه فرق کرده است. نگاه ما نگاهی راهبردی به حوزه بود؛ قرار نیست که ما فقط رساله بخوانیم، بلکه قرار است مسائل را به‌صورت زیربنایی دنبال کنیم. ما باید سرباز امام زمان باشیم. این را حوزه باید از همان ابتدا به طلبه تلقین کند تا طلبه راه خود را پیدا کند.

س) انبیای الهی چه رسالتی داشتند که امروز حوزه عهده‌دار آن هست؟

دین برای تمام سطوح زندگی دنیوی و اخروی مردم برنامه دارد. دین تنها نگاه یک‌بعدی به امور مادی یا غیرمادی نیست. دین هم نگاه به زندگی مادی دارد و هم زندگی معنوی مردمی که می‌خواهد دنیا و آخرتشان را آباد کنند. حوزه در این عرصه تا حدودی به رسالت خود عمل کرده ولی در برخی مسائل مسیر زیادی در پیش روی آن است که باید طی کند.

این‌که گفته می‌شود در زمان امام عصر(عج) فقیر یافت نمی‌شود، ازاین‌جهت است که دین به داد مردم رسیده و مردم را ثروتمند کرده است. اگر مردم ثروتمند باشند، در قالبی که امام زمان ایجاد کرده است، از دین‌داری خارج نمی‌شوند. امام زمان دین را در زندگی مردم عملی کرده است. مردمی که گرسنه باشند، دین و قرآن و خدا نمی‌فهمند. اگر نگاه ما به دین فقط امور معنوی باشد، هیچ‌کس زیر بار نمی‌رود، همه فرار می‌کنند. دین مردم را باید محکم کنیم، به‌واسطه این‌که اقتصادی قوی برایشان ایجاد کنیم، از طرف دیگر فرهنگ که زیربنای زندگی ما در عرصه اقتصاد و سیاست و... است، باید حاکم باشد که اگر این نگاه زیربنایی را رعایت کنیم، فرهنگ در کنار آن امور مادی مطرح شود، به حکومت امام عصر نزدیک شده‌ایم.

س) حوزه چه مقدار این مسیر را رفته؟

انقلاب اسلامی ایران مقدمات این مباحث را فراهم کرده است. جرقه‌ای که به‌واسطه انقلاب اسلامی به وجود آمد و نظام شاهنشاهی که نظامی ستمگر و ویرانگر و وابسته که ثروت کشور را خارج می‌کرد و دشمن و کفار را بر دوش مردم سوار کرده بود و کشور کاملاً وابسته شده بود را نابود کرد. از طرف دیگر، وقتی مردم را ازنظر اقتصادی تهی کرده بودند، ازنظر فرهنگی نیز آمدند و آن‌ها را مورد هجمه قراردادند. طاغوت تلاش کرد که دین را از مردم بگیرند و حوزه را از نظام سیاسی کشور جدا کند. مردم فهمیدند که حکومت پهلوی دین و دنیای آن‌ها را می‌گیرد، لذا به‌واسطه انقلاب اسلامی، دست اجانب را از ثروت‌های کشور بسته است. موقعیت خوبی فراهم شد که دنیای مردم آباد شود. استقلال کشور وقتی حفظ شود، اقتصاد کشور خوب باشد، بهترینِ منطقه هم باشیم، می‌طلبد که کشور از نظر مادی تقویت شود و بالتبع از نظر معنوی نیز آباد شود. حوزه می‌تواند در عرصه سیاست، خانواده و دیگر شئون بشر، وارد شود و اثر معنوی خود را بگذارد.

دین باید در کنار دنیا باشد. اگر دنیا بر امور معنوی غلبه پیدا کنند، طغیانگری ها آغاز می‌شود.  حوزه این نقش را دارد که هم دنیای مردم را آباد کند و هم دین مردم را؛ حوزه نیامده که فقط معنویت را درست کند.

س) چطور باید این کار را بکند؟

برای این عرصه، یکی از مهم‌ترین گام‌ها، این است که حکومت و حوزه باهم همکاری داشته باشند. وقتی همکاری نداشته باشند، هم دنیا و هم دین مردم از ریل خارج می‌شود. طلبه فکرهای زیربنایی زیادی دارد، درحالی‌که اگر آنان که امور کشور را در اختیاردارند، به وظیفه خود به درستی عمل نکنند و... این کارهایی که حوزه انجام می‌دهد، دیگر اثر خود را نمی‌گذارد. اگر ما آن‌قدر روایت برای مردم بخوانیم، تئوری‌های مختلف را برای مردم بیان کنیم ولی امور مردم به انحراف برود، دین مردم نیز اصلاح نمی‌شود.

همان‌طور که مجلس قوانینی را وضع می‌کند و این قوانین در راستای آبادانی دین و دنیای مردم می‌باشد، باید این قوانین در تعامل با حوزه تدوین شده باشد و در ادامه نیز اجرای آن را از دولت مطالبه کند. هرکدام که در این مسیر شانه خالی کنند، دنیا و دین  مردم ضرر می‌کند.

حوزه باید در عرصه‌های مختلف نظریات کاربردی داشته باشد و مجلس نیز بر اساس آن قوانین را وضع کرده و دولت نیز آن‌ها را اجرا کند.

س) برخی بر این باورند که فعالیت‌های معنوی دیر بازده هستند، نظر شما در این عرصه چیست؟

فعالیت‌های معنوی وقتی زودبازده می‌شود که دیگران نیز همکاری کنند. وقتی دیگران همواره در حال حاشیه‌سازی هستند، دین به حاشیه می‌رود و درحالی‌که امور هم در دست آن‌ها باشد، موجب نارضایتی مردم و در ادامه بدبینی و ناراحتی مردم می‌شود. نظمی که در کشور داریم در عرصه‌های مختلف در حال رشد است، این‌ها به‌واسطه امام و حوزه است. تمام کشورهایی که در برابر امریکا ایستاده‌اند، همگی حوزوی هستند. حضرت امام(ره)، مقام معظم رهبری، سید حسن نصرالله، آیت‌الله سیستانی، شیخ عیسی قاسم و...، همه فرزندان حوزه هستند که نقش نخ تسبیح رادارند، تسبیحی که مهره‌های آن عرصه‌های مختلف پیشرفت مانند پزشکی، هسته‌ای، موشکی، مهندسی و... می‌باشد. شاید تعداد مهره‌ها رشد کند، ولی نخ تسبیح هست که آن‌ها را در کنار هم نگه می‌دارد.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha