دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۲۰ شوال ۱۴۴۵ | Apr 29, 2024
به نام یونس

حوزه/ " به نام یونس"، عنوان رمانی است جذاب و خواندنی به قلم یکی از حوزویان موفق در عرصه نگارش داستان و رمان که در این اثر، ماجراها و دردسرهای تبلیغ دین در روستایی دوراُفتاده را روایت می کند.

به گزارش خبرگزاری حوزه، سال ۱۳۹۶ از سوی انتشارات شهرستان ادب رمان "به نام یونس" نوشته حجت الاسلام علی آرمین به چاپ رسید و در این سال ها نیز البته به جهت استقبال خوب مخاطبان، چند بار تجدید چاپ شده است.

داستان این رمان بدین قرار است؛ "یونس یک روحانی است که نذر می‌کند به خاطر شفای دخترش سفری تبلیغی برود؛ آن هم به روستایی دور افتاده و با آداب و رسومی خاص. او در این روستا و در میان برف‌ها، ماجراهایی سخت و پر داستانی دارد و با حادثه‌هایی عجیب و طاقت‌فرسایی که با آن روبرو می شود، عملاً ماه رمضان متفاوتی را تجربه می‌کند. "

در بخشی از متن این رمان می خوانیم:"اولین دست، دست کمال بود که بالا آمد. بعد از او دست‌ها مثل مردگانی که سر از قبر بیرون می‌آورند، یکی پس از دیگری بالا می‌آمد. همه دستشان بالا بود به جز نادر و یونس. نادر دستش را به آهستگی بالا آورد. یونس هم دستش را آرام بالا آورد. نادر، اسم همه را نوشت. فقط کل‌جواد که سنّش بالا بود را ننوشت. موقعی که می‌خواست اسم یونس را بنویسد، زارحیدر مانع شد و گفت: ما خودمان بَچِه‌یَ روستاییم و با دَشتکان و کوه و کمر و چاه، کَلان گشته‌ایم؛ حَج‌آقا بچه‌ی شهرند و غریب. اگر موافقید ایشان از قرعه مُعاف بواَن".

حجت الاسلام علی آرمین، نویسنده اثر درباره انگیزه هایش از نگارش این رمان در مصاحبه ای می گوید: "ده سال پیش که آغاز دوره طلبگی‌ام بود، برای تبلیغ دین به روستایی دور افتاده رفته بودم. در آن زمان هیچ گاه فکر نمی‌کردم این سفر زمینه‌ای برای نوشتن رمانم شود...حال و هوای آدم‌هایی که در رمان به آن‌ها اشاره می‌شود، در آن روستا حضور داشتند وگرنه اتفاقات و داستان بیشتر تخیلی است. کلیت فضای روستا خوب و بکر بود و من با سفر مجدد به آنجا بیشتر سعی کردم لهجه، فرهنگ، شخصیت و فضای روستا را در رمان منعکس کنم. "

از ویژگی های برجسته این رمان آن است که داستان از زبان سوم شخص مطرح می‌شود، ضمن آن که البته محدود به شخص یونس نیست بلکه گاه قصه از نگاه افراد دیگر نیز روایت می شود، اما با این حال نویسنده توانسته در چنین اثری با مخاطب خود ارتباط مناسب را برقرار سازد.

نویسنده خود در مصاحبه دیگری می گوید: "شاید برخی از افراد تصورات دیگری از اهدافم داشته باشند، ولی کلیت آن این است که می‌خواستم به این نکته اشاره کنم که یک روحانی در سفر تبلیغی‌اش ممکن است با مشکلات زیادی روبه‌رو شود، ولی این دلیل نمی‌شود که محل تبلیغش را ترک کند. در واقع در این کتاب می‌خواستم بگویم یک روحانی نباید قومش را رها کند و فکر کند، چون دیگران وی را آزار و اذیت می‌کنند، تبلیغش برای مردم تاثیری ندارد. "

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha