شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۱۰ شوال ۱۴۴۵ | Apr 20, 2024
آینده پژوهی

حوزه/ نشست تخصصی«آینده‌پژوهی در رابطه با پیشران‌های سیاسی و آینده سرمایه اجتماعی در ایران» به همت موسسه آموزش عالی طلوع مهر برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری حوزه،دکتر محمدرضا اخضریان کاشانی در سومین نشست از سلسله نشست‌های علمی آینده‌پژوهی در رابطه با پیشران‌های سیاسی و آینده سرمایه اجتماعی در ایران که به همت دانشگاه طلوع مهر برگزار شد، بیان کرد: از رابطه بین حکومت و مردم و نهادهای سیاسی اجتماعی به عنوان سرمایه اجتماعی یاد می‌شود که این موضوع در سه دهه گذشته به طور جدی وارد علوم اجتماعی شده و فعالیت‌ها رو تحت تاثیر خودش قرار داده است.

وی افزود: یکی از اندیشمندان اثرگذار در این حوزه از سه نوع سرمایه یاد می‌کند؛ اول سرمایه اقتصادی است که مفهومی با معنای قابلیت تبدیل شدن به پول دارد، دوم سرمایه فرهنگی است که شامل شرایط فرهنگی، خانوادگی و مجموعه تعالیمی است که افراد در زندگی شخصی یاد می‌گیرند و به کیفیت آموزش باز می‌گردد وسرمایه سوم که مهمترین نیز می‌باشد سرمایه اجتماعی است که مجموعه‌ای از منابعی مادی و اجتماعی است که باعث ایجاد تعامل و ارتباط میان افراد می‌شود.


عضو هیئت علمی دانشگاه تهران ادامه داد: چیزی که این سرمایه را شکل می‌دهد ارتباطات بین نهادها و تراکم روابط بین آن‌ها است به عبارت دیگر بین یه فرد با مجموعه یا میان خودمجموعه‌ها اتصالاتی وجود دارد که اگر تعدادشان زیاد شود می‌توانند در راستای ارزش‌های مورد نیازشان مانند زمان انتخابات یا دیگر تجمعات بسیج شده و به سرمایه اجتماعی تبدیل شوند.


وی در رابطه با اشکال گوناگون سرمایه اجتماعی توضیح داد: یکی از اشکال ذکر شده برای سرمایه اجتماعی تعهدات یا توقعاتی است که بین افراد یا مجموعه‌ها ایجاد می‌شود و به میزان ارتباط و اعتماد میان آن‌ها بستگی دارد. شکل بعدی ظرفیت داده‌ها و اطلاعاتی است به که با یکدیگر شریک می‌شوند که این مسئله ناشی از پیوندهای میان آن‌ها است و به تعداد افراد و میزان اطلاعات تبادلی بستگی دارد.


اخضریان کاشانی شکل دیگر سرمایه اجتماعی را هنجارها و ضمانت‌های اجتماعی دانست و گفت: این نوع از سرمایه اجتماعی به چارچوبی که برای افراد تعیین می‌شود بستگی دارد. نوع دیگر سرمایه اجتماعی نیز روابط قدرت است یعنی دولت یا حکومتی، زمانی که قصد نشان دادن قدرت خود را دارد از سرمایه اجتماعی استفاده می‌کند.


وی نوع دیگر سرمایه اجتماعی را قابلیت تطبیق با شرایط بیان کرد و اظهار کرد: بدیهی است که نهادی که بتواند با توجه به شرایط موجود تغییر کرده و خود را به سرعت با آن تطبیق دهد می‌تواند سرمایه اجتماعی خود راحفظ کرده و حتی آن را افزایش دهد.


استادیار دانشگاه تهران سپس در اشاره به عناصر بنیادین سرمایه اجتماعی تشریح کرد: اولین عنصر بنیادین سرمایه اجتماعی ارتباطات است که اگر وجود نداشته باشد سرمایه اجتماعی نیز وجود ندارد. دومین عنصر اعتماد است یعنی به میزان اعتمادی که بین فرد یا نهاد یا مجموعه وجود دارد سرمایه اجتماعی برقرار است. عنصر بعدی مشارکت است که می‌تواند رسمی یا غیررسمی باشد و اگر وجود نداشته باشد یا موضوع مورد نظر برای سرمایه اجتماعی بی‌اهمیت باشد سرمایه اجتماعی کاهش پیدا می‌کند.


وی عنصر بعدی را ساختار شبکه‌ای دانست و ادامه داد: ساختار شبکه‌ای بدین معنا است که روابط فقط میان افراد نیست بلکه مجموعه‌ای بوده و هر اقدامی تأثیر متقابل دارد؛ به تبع بر هر کدام از این شبکه‌ها هنجارهایی حاکم است که باعث تضعیف یا تقویت سرمایه اجتماعی می‌شود.
اخضریان کاشانی با اشاره به اینکه ترکیب بین این اشکال و عناصر سرمایه اجتماعی را شکل می‌دهد اظهار کرد: اینجا مشخص می‌شود سرمایه اجتماعی یک پدیده مقطعی نیست بلکه یک فرایند و مجموعه‌ای از اقدامات، تعهدات، باورها و رفتارهایی است که که می‌تواند توسعه یا کاهش پیدا کند پس اگر می‌گوییم پس از چهل سال سرمایه اجتماعی فلان میزان است یعنی این عوامل سبب نشان دادن این عدد شده است.
وی همچنین به وضعیت سیاسی داخلی نیز اشاره کرد و گفت: وضع سیاسی داخلی ایران چهار سطح دارد؛ سطح اول ارتباط مردم با مردم است و همه جا قابل شکل گرفتن است که می‌تواند بر پایه اعتماد یا بی‌اعتمادی باشد. سطح دیگر بین مردم و نظام سیاسی و ساختارهای اجتماعی هست مثلا مردم و جمهوری اسلامی ایران.
اخضریان کاشانی ادامه داد: سطح سوم میان نهادهای کلان سیاسی، اقتصادی یا اجتماعی جامعه است و سطح آخر میزان ارتباط و اعتماد از طرف نظام نسبت به مردم است؛ این سطوح با ایجاد پنج ساختار یا پیشران سیاسی در کشور می‌تواند میزان سرمایه اجتماعی را تعیین کرده و آن را افزایش یا کاهش دهد.
وی در تشریح این پنج ساختار ابراز کرد: ساختار اولی رهبری نظام است؛ در اینجا منظور شخص رهبری نیست بلکه مجموعه چیزهایی است که به عنوان رهبری نظام از آن‌ها یاد می‌کنیم. مورد بعدی قوه‌های کلان کشور و ساختار دیگر نهادهای اجرایی خرد مانند شهرداری، سازمان آب، گاز و برق و در کل نهادهایی که به طور مستقیم با مردم هستند می‌باشد.


عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در ادامه گفت:ساختار مؤثر بعدی احزاب و جریان‌های سیاسی وساختار آخر عموم مردم هستند که فراتر از ارتباط به وسیله رسانه‌های ملی می‌توانند با یکدیگر ارتباط داشته و در کاهش یا افزایش سرمایه اجتماعی تأثیرگذار باشند. به طور کلی کنش متقابل بین این اجزاء و سطوح، سرمایه اجتماعی این روزها را تعیین می‌کند.


وی در ادامه به عوامل کاهش و افزایش سرمایه اجتماعی پرداخت و گفت: یکی از این عوامل پیشران‌ها هستند. مورد بعدی از دست رفتن انحصار اطلاعات هست یعنی در گذشته ارتباطات در حد چند شبکه رسانه ملی بوده اما در حال حاضر ارتباطات به حدی گسترده شده که انحصار از دست رفته و دولت‌ها نمی‌توانند برای آن مانعی ایجاد کنند.


اخضریان کاشانی مورد بعدی را هنجارهایی دانست که به مرور زمان دستخوش تغییراتی می‌شوند که نظام موظف است خود را با آن هماهنگ کند و گفت: نمی‌توان با نسل جدید همانند نسل قدیم صحبت کرد زیرا اولویت‌ها تغییر کرده و این باعث عدم درک نسل جدید از نظام و کاهش سرمایه اجتماعی می‌شود. مورد دیگر ضمانت‌های اجرایی متناسب با قوانین مصوب است؛ در حال حاضر ما شاهد قوانین زیادی هستیم که یا به مرحله اجرا نرسیده‌اند یا اصلا توان رسیدن به آن وجود ندارد.


وی مورد بعدی مؤثر بر میزان سرمایه اجتماعی را چالش سرمایه‌های اقتصادی بیان کرد و توضیح داد: وقتی مدیریت سرمایه اقتصادی کشوری دچار چالش شود سرمایه اجتماعی هم دچار کاهش و چالش می‌شود زیرا این مسئله به میزان تأمین معیشت مردم وابسته است.


استادیار دانشگاه تهران افزود: یکی دیگر از مولفه هایی که می‌تواند سرمایه اجتماعی را به خوبی اندازه بگیرد میزان پاسخگویی نهادها به مردم است و زمانی که مشاهده شود بسیاری از مردم اختیاری عمل می‌کنند یعنی سیستم پاسخگویی نهادها ایراد دارد. بحث بعدی ایجاد انگیزش متقابل بین مردم و ساختارهای کلان کشور است که اگر به وجود نیاید سرمایه اجتماعی دچار چالش می‌شود زیرا یکی از نظریه‌های مهم در این حوزه مسئله بده بستان است یعنی مردم اگر مطابق میل دولت جایی مشارکت می‌کنند در عوض انتظار برآورده شدن مطالبات خود را نیز دارند.


وی مسئله مهم دیگری که در این میان وجود دارد را مسئله امور عمومی دانست و اظهار کرد: در فرایندهای سیاسی، اجتماعی یا فرهنگی مسئله امور عمومی مطرح است یعنی به عنوان مثال وقتی جایی زلزله می‌شود پرداختن به آن فقط وظیفه ستاد بحران نیست و نهادهای کلان دیگری نیز در آن وظیفه دارند اما معمولا مسئولیت امور عمومی به سختی پذیرفته شده و به آن پرداخته می‌شود. امور عمومی باید یک متولی داشته باشد تا بلافاصله واکنش نشان داده و جلوی شایعات، خبرسازی‌ها و دیگر آثار مخرب را بگیرد.


وی دیگر عوامل را توجه به هویت ملی، عمل کردن به جای صرف حرف زدن و به رسمیت شناختن احزاب سیاسی موجود دانست و تصریح کرد: باید قبول کرد که در کشور دو جریان سیاسی اصولگرا و اصلاح طلب وجود دارد و آن‌ها را به رسمیت شناخت؛ به رسمیت شناختن به این معنا است که ساختار قانونی برای فعالیت‌های آن‌ها مشخص کرده و مسئولیت‌پذیری را در آن‌ها به وجود بیاوریم تا در مقابل از آن‌ها توقع درست عمل کردن داشته باشیم.


اخضریان کاشانی با بیان اینکه عامل دیگر بسیار مؤثر در میزان سرمایه اجتماعی کم کاری نظام‌ها در رفع آسیب های اجتماعی مانند اعتیاد، معلولیت، طلاق و غیره است گفت: این مشکلات شاید حل نشدنی باشد اما می‌توان حداقل آن‌ها را ساماندهی کرد تا آثار مخرب آن بر جامعه جلوگیری شود. موضوع مهم دیگر نیز جذب و گزینش نخبگان است؛ روندهای موجود سبب فراری شدن نخبگان در هر زمینه‌ای شده است.


وی اضافه کرد: بخش زیادی از افرادی که در بالاترین سطح یک شغل قرار دارند احساس می‌کنند نادیده گرفته شدند و سرمایه لازم را در کشور خودمان نمی‌توانند داشته باشند.


اخضریان کاشانی تصریح کرد: موضوع بعدی بحث دانشی است به عنوان مثال در حال حاضر ما هنوز یک تعریف واحد از عدالت نداریم و یا یک قانون که تصویب می‌شود برای همه اجرا نمی‌شود بنابراین نمی‌توان صراحتا گفت یک مسئله غلط است یا درست. عوامل گفته شده مهمترین معیارهایی است که در سالیان گذشته بر میزان سرمایه اجتماعی اثر گذاشته و همین روند ادامه دارد.


وی در رابطه با پیش‌بینی و سنجش میزان سرمایه اجتماعی در آینده بیان کرد: سنجش‌ها یکی از مشکلات ما در حوزه علوم اجتماعی است زیرا باید ابزار و سرمایه برای آزمایش وجود داشته باشد اما این امکانات وجود ندارد یا اگرهم وجود داشته باشد و نهادهایی این کار را انجام دهند آن را محرمانه نگه‌داشته و اجازه دسترسی به آن را نمی‌دهند.


استادیار دانشگاه تهران تصریح کرد: با این وجود بدیهی است که شاخصه‌های سرمایه اجتماعی نسبت به دهه گذشته افت داشتند و این ریزش همچنان ادامه دارد حتی اتفاق خارق العاده‌ای هنوز رخ نداده تا به پیشرفت این شاخصه‌ها امیدوار باشیم اما اینکه بگوییم سرمایه اجتماعی را به طور کامل از دست دادیم نیز درست نیست؛ ما دچار چالش شده‌ایم اما هنوز به بحران نرسیده‌ایم.


وی در بیان انتقاداتی نسبت به روند انتخابات اظهار کرد: اتفاقی که در انتخابات رخ می‌دهد سوق دادن جامعه به سمت مطالبات بیشتر است؛ هر نامزد وعده‌هایی به مردم می‌دهد اما در نهایت تنها یکی از آن‌ها رئیس جمهور می‌شود اما مردم توقع انجام تمام وعده‌ها را از او دارند زیرا بر این باورند که اگر این وعده‌ها قابل اجرا نبود نامزدها آن‌ها را بیان نمی‌کردند بنابراین این وضعیت نیاز به بازنگری دارد که البته چندین سال است مطرح است اما توجهی به آن نمی‌شود.


اخضریان کاشانی در رابطه با میزان تأثیر پیشران‌های داخلی و خارجی بر سرمایه اجتماعی گفت: در جامعه‌ای تأثیر پیشران‌ها خارجی بیشتر است که اشغالی باشد اما در جامعه ما اینگونه نیست و بیشترین تأثیر را پیشران‌های داخلی دارند اما رخدادها و حوادث می‌توانند بر افزایش یا کاهش این تأثیر بسیار مؤثر باشند.


وی نکته مهم دیگر در این موضوع را بحث دو قطبی‌های مبتنی بر هویت دانست و ابراز کرد: دهه اول انقلاب ما با چالش هویت افراد که انقلابی یا ضدانقلابی هستند روبه‌رو بودیم اما اینکه در حال حاضر نیز هنوز در برخی افراد با این چالش روبه‌رو باشیم اصلا درست نیست یعنی نباید ابتدا اجازه دهیم کسی وارد کار شود و از چارچوب‌ها عبور کند بعد صفت انقلابی یا ضدانقلابی بودن را به او نسبت دهیم.


عضو هیئت علمی دانشگاه تهران اضافه کرد: الان رقابت‎ها نباید میان برگزیدن اسلام یا آمریکا باشد، رقابت‌ها باید بین مسائل داخلی مانند میزان درصد سود بانکی و نظرات سازنده کشور باشد در غیر این صورت سرمایه اجتماعی را از دست می‌دهیم.
وی تأکید کرد: انتخابات باید در جهت تجدید قوای کشور باشد نه فقط یک رفراندوم همچنین باید یک سطح امتیازی برای افرادی که مایل به شرکت در آن هستند تعیین شود تا آن‌ها برای شرکت تلاش کرده و آن امتیاز را دریافت کنند به این صورت است که نخبگان و افراد مفید در صدر مسئولیت‌ها قرار می‌گیرند. نظام انتخابات و مشارکت ایراد جدی دارد که اگر درک و بازنگری نسبت به آن صورت نگیرد دچار چالش‌هایی می‌شود.

انتهای پیام

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha