یکشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ |۱۳ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 15, 2024
شهید روحانی

حوزه/ طلبه شهید شهاب الدین ادریس آبادی حقیقتاً به سان شهاب ثاقبی بود در سپهر ایثار و شهادت که با آسمانی شدنش در والفجر ۸ و در منطقه فاو، راه سعادت حقیقی را به همه نشان داد.

به گزارش خبرگزاری حوزه، هفته دفاع مقدس فرصت بسیار ارزشمندی است تا نگاهی دیگربار داشته باشیم به زندگی نامه شهدای والامقام و البته بازخوانی وصیت نامه عزیزانی که حقیقتاً به تأسی از ارباب و مولای بی کفنشان حضرت سیدالشهدا(ع)، جاودان همیشگی تاریخ و عند ربهم یرزقون اند.

در این بین، شهدای طلبه و روحانی که مزین به دو گوهر والای علم و جهاد فی سبیل الله هستند، الگوهای وارسته ای می باشند که نگاهی به زندگی و وصیت نامه هایشان، حاوی درس های ماندگار عزت و افتخار و مقاومت و سربلندی است.

طلبه شهید شهاب الدین ادریس آبادی در سال ۴۱ در شاهرود دیده به جهان گشود. در دبستان پروین اعتصامی و گوهرشاد این شهر تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را گذراند تا این که به زمانه ی اوج گیری مبارزات مردم علیه رژیم ظالم پهلوی رسید. از همان دوران نوجوانی در وجودش فهم و بصیرت وجود داشت و انقلاب نیز همچون بسیاری دیگر با او کاری کرد که در این جریانات، بینش و درک بیشتری پیدا کند و راه سعادت و رستگاری ملت را در پیروی از نهضت حضرت امام (ره) بداند.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز وقتی جنگ تحمیلی شروع شد، در میدان مجاهدت حضور پیدا کرد و به عنوان دانش آموز دبیرستانی در جبهه حاضر شد.

ناقوس جنگ که به صدا درآمد، چون شهاب ثاقبی راهی میدان نبرد گشت و در میانه ی همین رفت و آمدها به جبهه بود که توفیق پوشیدن لباس دین را پیدا کرد و شاگرد مکتب امام باقر(ع) و امام صادق(ع) شد.

چندی بعد رهسپار حوزه علمیه قم شد. در دوران تحصیل به خصوص به نماز شب و روزه داری، اهمیت بسیاری می‌داد و از این رهگذر، روح پاک و بی آلایش خویش را متعالی می ساخت.

همین مراقبه ها او را فردی بسیار مهربان ساخته بود که همیشه یار فقرا و نیازمندان بود و در حلال و حرام بسیار جدی و عمیق بود، به طوری که از دوره نوجوانی حساب سال دقیقی برای خویش تعیین کرد.

در هنگام تحصیلات حوزوی در جبهه نیز حاضر می شد و در عرصه جهاد اصغر و اکبر خوش درخشید تا این که قسمت این بود که در چهارمین روز از تیرماه سال ۶۵ و در جریان عملیات والفجر ۸، شربت شهادت را در منطقه فاو بنوشد.

این شهید والامقام، وصیتنامه خود را با این بیت زیبا آغاز می کند که؛

ما زنده از آنیم که آرام نگیریم// موجیم که آسودگی ما عدم ماست

در بخشی از همین وصیت نامه بعد از حمد و سپاس خدای متعال و مدد گرفتن از حضرات معصومین(ع) می نویسد:"

خدایا! به پدر و مادرم صبر عظیم عطا کن تا در موقع مرگ من دشمنان اسلام را با گریه‌هایشان خوشحال نکنند و به خواهران و برادرم رشد فکری ده تا در راه تو کوشش کنند و حق سپاسگزاری را در پیشگاهت بجای آورند.

و خدایا! به برادران عزیز پاسدارم، مسئولیت و تعهد در قبال اسلام و قدرت و شکوه عظیمی در مقابل دشمنان اسلام عطا کن که با هر یورششان خصم را عقب زده و به سوی کربلایت و تمام مکان های مقدست که در سیطره دشمنند، پیش بروند..."

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha