گزارش خبرگزاری حوزه از شیراز، در امتداد استحاله فرهنگی است که دشمن با ایجاد دو قطبی های فرهنگی در دستور کار خود قرار داده است و آن تحریک حساسیت های اجتماعی و قرار دادن مردم در مقابل یکدیگر است و البته مسئولان محترم نیز به این توطئه دشمن واقف بوده و مقابله با آن را در دستور کار خود قرار داده اند لکن لااقل دو روش در خنثی کردن این توطئه وجود دارد؛
روش اول که مسئولان تاکنون آن را در دستور کار قرار داده اند این است که مسئولان حاکمیتی با هدف کم کردن حساسیت های رسانه ای معاندین و جلوگیری از تحریک عواطف هنجارشکنان، از یک طرف به متدینین توصیه به عدم برخورد با هنجار شکنان می کنند و از طرف دیگر اعمال قانون و انجام عملیات پرحجم فرهنگی، انتظامی و امنیتی را وانهاده اند و در حوزه فرهنگ دل به چند برنامه سطحی و مقطعی مثل جشن ده کیلومتری بسته اند و در حوزه انتظامی و قضایی هم به چند اقدام ویترینی اکتفا نموده اند به امید اینکه شاید با چنین کارهایی سرعت توطئه استحاله فرهنگی دشمن را اندکی کمتر کنند و التهابات اجتماعی را هم کنترل نمایند و البته در میان مجاهدت عده ای از مسئولان امر، نفس راحت طلب برخی دیگر نیز این روش به مذاقشان بیشتر خوش می آید غافل از اینکه جریان اباحه گر که به دنبال اندلسیزه کردن کشور است همین مناسک به ظاهر دینی را به بستری پرغوغا برای فعالیت های شوم خود تبدیل می کند.
روش دوم: تمرکز بر اجرای قانون حجاب و عفاف و استفاده از همه ابزارهای فرهنگی، انتظامی، قضایی و حقوقی و همچنین استفاده از ظرفیت بزرگ مردم مؤمن و مذهبی در قالب فعال کردن هسته های بسیج مردمی و نشان دادن اقتدار اسلامی در مقابل هنجار شکنانی که امروز بدون هیچ تردیدی تبدیل به پیاده نظام دستگاه سلطه برای به تاراج بردن بزرگترین سرمایه های جامعه ایرانی که همان هویت، کرامت، عزت، طهارت و پاکدامنی آنان است شده اند.
سال هاست که مسئولان محترم کشور شیوه اول را در دستور کار خود قرار داده اند تا جایی که نه تنها گشت ارشاد را در عمل تعطیل کردند بلکه پلیس امنیت اخلاقی که وظیفه کنترل و هنجار بخشی اخلاقی جامعه را بر عهده داشت نیز پس از اغتشاشات سال گذشته به شدت محدود کردند اگرچه قبل از اغتشاشات نیز این نیرو از امکانات و نیروی انسانی متناسب و کافی برخوردار نبود و عملا کار موثری در برخورد با اهل گناه نمی توانست انجام دهد.
آنچه که حادثه نارنجستان شیراز شاهد واضح آن شد این بود که ادامه این سیاست منفعلانه نه تنها دو قطبی های اجتماعی را کم نمی کند بلکه به دلیل اینکه بخشی از جامعه احساس کرده حاکمیت، اولویت هنجار بخشی به مسائل اخلاقی اجتماعی را از دستور کار خود خارج کرده و فقط گاهی اوقات برای خاموش کردن قشر مذهبی جامعه، برخوردهای ویترین گونه ای با متجاهران به فسق انجام می دهد که بازدارندگی موثری ندارد، به همین دلیل پدیده شوم اباحه گری، معصیت و دهن کجی به مقدسات با سرعت زیادی در حال شیوع و فراگیری است لکن این مساله موجب نمی شود که مؤمنان جامعه که به احکام اسلام و قرآن معتقدند، و به آرمان های مکتب اهل بیت علیهم السلام و خون شهدا وفادار هستند، در مقابل گناه، معصیت و قانون شکنی سکوت کنند و این یعنی شدت یافتن دو قطبی های اجتماعی و قرار دادن مردم در مقابل یکدیگر.
لذا تنها راه حل برای کم کردن این دو قطبی ها بازگشت به قانون الهی و اعمال قانون عفاف و حجاب و ملزومات آن مثل مدیریت صحیح فضای مجازی، برخورد جدی با مروجان بی حجابی و نظارت بر تولید پوشاک و بازار توزیع آن است و این، فقط اراده و اقدام دستگاه های حاکمیتی است که علی رغم تلاش رسانه های معاند می تواند در کم کردن دو قطبی های اجتماعی موثر باشد .
محمد استوار میمندی
