خبرگزاری حوزه | خودکشی، قتل، خشونت و افزایش خشم کلیدواژههای پرتکرار در سالهای اخیر است که تأثیرات گسترده و عمیقی بر روان جامعه میگذارد. متأسفانه این روزها خشونت به عنوان پدیدهای مخرب و پیچیده اجتماعی، با زندگی فردی و اجتماعی انسانها عجین شده است. انسان معاصر از افزایش فزایندهی این پدیده رنج بسیاری را تحمل کرده و این امر، ضرورت پردازش این موضوع را دوچندان میکند.
دین اسلام در همه روابط اجتماعی بهشدت با خشونت مخالفت کرده، رفتار رحمتآمیز را جایگزین رفتار خشونتزا نموده و رفتار مهربانانه را بر خشونت و تندخویی برتری میدهد.
چنانکه قرآن خطاب به پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم میفرماید: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ ...؛ [ای پیامبر!] پس به مهر و رحمتی از سوی خدا با آنان نرمخوی شدی ...» (آلعمران، آیهی ۱۵۹).
خشونت، استفاده از زور یا قدرت به نحوی غیرقانونی یا غیرموجه در گفتار و رفتار است و زمانی در فرد به منصه ظهور میرسد که خشم به بالاترین سطح ممکن خود رسیده باشد.
خشونت به انواع خانگی، اجتماعی و ساختاری قابل تقسیم است که بر طبق آمارهای عینی موجود، خشونت اجتماعی بیشترین سهم را از آن خود کردهاست.
زمانی که همهپذیری اجتماعی فرد دچار آسیب میشود، در نتیجه محرومیت و محدودیتهای اجتماعی، فرد را به حاشیهنشینی و انزوای اجتماعی سوق میدهد. بیم از افول جایگاه اجتماعی که حاصل تفکر اعمال قدرت و نیروهای کنترلگر است، میتواند فرد را با فشارهای عصبی مواجه کند و خشونت همچون آتشی از اعماق وجودش زبانه کشد. بیکاری، فقر و تحولات اقتصادی نظیر تورم فزاینده، کاهش رفاه عمومی و تبعیض جنسیتی نیز از دیگر عوامل تحریککننده خشونت بهشمار میآیند که میتواند فرد را به ورطه نابودی بکشاند.
بیهیچ اغماض و بینیاز از اثبات و استدلال، خشونت پدیدهای پیچیده و چندوجهی است و ریشه در عوامل ریز و درشت بیشماری دارد که رفع آنها ضروری است. یکی از اصلیترین عوامل آن، ضعف فرد در مدیریت هیجانات و احساساتش است. تا زمانی که افراد فاقد مهارت تنظیم هیجاناتی نظیر ترس، عصبانیت، اضطراب و بیزاری باشند، دوری از رفتارهای خشمآلود و خشونتآمیز دور از انتظار خواهد بود.
عامل مؤثر دیگر در بروز خشونت، ضعف در فرهنگ گفتوگو و تعامل سازنده است. بسیاری از افراد توانایی لازم برای حل و فصل مشکلات فردی و تعارضات بینفردی از طریق گفتوگو، گوشدادن فعال و همفهمی را ندارند.
وجود این خلأ مهارتی منجر به تشدید تنشها میشود. بعلاوه، کاهش تراز فضیلتهای اخلاقی باعث بروز و جولانگاه ویژگیهایی همچون خودمحوری، کاهش سطح مدارا، کاهش توانایی قدرت بخشش، فروتنی و خودکنترلی است که زمینهساز رفتارهای خشن و واکنشهای افراطی میگردد.
همچنین ضعف در تابآوری روانی و پایین آمدن سطح آستانه تحمل، باعث میشود فرد کوچکترین نقد یا مخالفتی را تهدید تلقی کرده و با واکنشهای خشمآلود و خشونتآمیز پاسخ دهد.
بر این اساس، بنیادیترین عامل خشونت در زندگی انسان معاصر، افزایش بیحد و حصر کاربرد رسانههای اجتماعی در زندگی افراد است که در ایجاد ضعف در مدیریت هیجانات، فرهنگ گفتوگو، تابآوری روانی و ... نقش اساسی داشتهاست. به همین دلیل، بهرهمندی از رسانههای اجتماعی، به عنوان فضای دوم زندگی واقعی، نیازمند فرهنگسازی است. منظور از فرهنگ رسانههای اجتماعی، فرهنگی است که از سوی شبکههای اجتماعی تحمیل میشود. عدم کنترل و تسلط بر این فرهنگ باعث تعارض ارزشها، بحران هویت و اختلال در شکلگیری شخصیت، شکاف نسلها، انحرافهای اخلاقی و جنسی، افسردگی و انزوای فردی و اجتماعی، گسست بنیان خانواده و در نتیجه افزایش رفتارها و تعاملات خشونتزا شدهاست.
برای رسیدن به مدینه فاضلهی عاری از خشونت و برهنگی روانی در افراد، با بروز رفتارها و گفتارهای خشونتآمیز، باید فرهنگ بهرهمندی صحیح از این فضا از همان سنین آغازین زندگی توسط والدین از طریق مهارتهای ارتباط مؤثر بینفردی نهادینهسازی شود.
افراد باید برای ورود به دنیای مجازی اطلاعات کافی در اختیار داشته باشند تا دچار مشکلات اخلاقی و اجتماعی نشوند. ارتباطات سالم در رسانههای اجتماعی و لزوم هوشیاری جوانان و خانوادهها در خصوص تهدیدات آن، در درجه نخست اولویت قرار دارد. چنانچه خانوادهها در سبد فرهنگی خود در مورد شیوههای جدید ارتباط فرزندان و ایجاد فضاهای اجتماعی سالم، خودآگاهی و شناخت کافی و لازم را لحاظ کنند، از بروز بسیاری از آسیبها جلوگیری خواهد شد.
خشونت رفتاری مخرب از ضعف انسان در ابعاد مختلف است. در نهایت، اگر افراد جامعه در راستای تقویت فضیلتهای اخلاقی و مهارتهای خودتنظیمی هیجانی و آموزش ارتباط مؤثر رشد یابند، شاهد کاهش قابل توجه بروز خشونت و افزایش امنیت روانی، ذهنی و اجتماعی خواهیم بود، و بستر نشاط جمعی شکوفا خواهد شد.
معصومه احمدیان علیآبادی
۱۱:۲۸ - ۱۴۰۴/۰۵/۱۰










نظر شما