به گزارش ترجمۀ خبرگزاری حوزه، دکتر سید هادیرضا تقوی، استادیار گروه شیعهـالهیات دانشگاه علیگر هند، در گفتوگوی با خبرنگار خبرگزاری حوزه، به بررسی «حمایت از محیط زیست در قانون و فقه اسلامی» پرداخت.
در ادامه، شرح این گفتوگو را می خوانید:
پیش از ورود به بحث اصلی، خواهشمندیم توضیح دهید مسیر علمی و پیشینۀ تحصیلی شما چگونه شکل گرفت. تحصیلات حوزوی را از کجا آغاز کردید و تجربهتان از شرکت در درس خارج، دورههای تربیت اجتهاد و مراحل رشد علمی چه بوده است؟
دکتر سید هادیرضا تقوی: مسیر علمی من ترکیبی از آموزشهای سنتی حوزوی و تحصیلات آکادمیک دانشگاهی است. پس از طی مراحل اولیه و مقدماتی دروس حوزوی، برای ادامه مسیر علمی وارد حوزه علمیه قم شدم؛ جایی که توفیق حضور در عرصه درس خارج و بهرهمندی از دورههای تربیت اجتهاد را پیدا کردم. در این دوران، تحت راهنماییهای علمی و معنوی آیات عظام و استادان برجسته، دروس فقه و اصول را بهصورت عمیق و مبنایی دنبال کردم.
اقامت من در قم و تحصیل در جامعةالمصطفی العالمیة فرصت ارزشمندی بود تا با نظام آموزشی بینالمللی حوزه و شیوههای دقیق پژوهشی آن آشنا شوم. فضای علمی قم، حضور استادان بزرگ و ارتباط نزدیک با طلاب و پژوهشگران از کشورهای مختلف، نگاه مرا به فقه اسلامی، مسئولیت دینی و مسائل اجتماعی بسیار گستردهتر کرد.
در کنار تحصیلات حوزوی، مسیر آکادمیک خود را نیز دنبال نموده و در دانشگاه علیگر تحصیل دانشگاهی را ادامه دادم. نتیجه این مسیر، نگارش و دفاع از رساله دکتری با عنوان «حمایت از محیط زیست در قانون اسلامی» بود؛ موضوعی که امروز یکی از نیازهای جدی و جهانی بشریت بهشمار میرود و فقه اسلامی ظرفیتهای گستردهای برای پاسخگویی به آن دارد.
ترکیب این دو حوزهی معرفتی یعنی عمق و اصالت مطالعات حوزوی از یکسو و روششناسی علمی و پژوهشی دانشگاهی از سوی دیگر به من کمک کرد تا مسائل نوپدید را با نگاه دقیق، مستند و روزآمد بررسی کنم. بدون تردید، دعای خیر استادان، همراهی علمی بزرگان و تجربههای ارزندهام در قم و علیگر، در شکلگیری این مسیر نقشی تعیینکننده داشته و به من آموخته است که هرچه میآموزیم، تازه آغاز راه فهم و کوشش علمی است.
در رسالۀ دکتری خود با عنوان «محافظت محیطزیست در قانون اسلامی» بر چه مبانی و نکات علمی تأکید کردهاید؟ در این پژوهش کدام محورها را برجستهتر یافته و به چه نتایج مهمی دست یافتهاید؟
دکتر سید هادیرضا تقوی: هدف اصلی من در این رساله آن بود که تعالیم فقه امامیه و قانون اسلامی درباره حفاظت از محیط زیست را بهصورت منسجم، روشمند و مبتنی بر منابع اصیل، تبیین و تحلیل کنم. یکی از مباحث مهمی که در آغاز تحقیق با آن روبهرو شدم، دیدگاه برخی اندیشمندان غربی بود که ادیان توحیدی بهویژه اسلام را متهم میکنند که با تأکید بر انسانمحوری، زمینه تخریب طبیعت را فراهم کردهاند.
در بخش نخست رساله، با تحلیل گسترده آیات قرآن و روایات نبوی و علوی، این شبهه را بررسی و رد کردم و نشان دادم که نگاه اسلام نهتنها بر سلطهگری انسان بر طبیعت استوار نیست، بلکه بر تعادل، مسئولیت، پرهیز از فساد و اصلاح زمین تأکید دارد. قرآن کریم بارها از فساد فیالأرض نهی میکند و اعلام میدارد که خداوند مفسدان را دوست نمیدارد؛ این خود نشان میدهد که هرگونه تخریب طبیعت، تجاوز به نظام آفرینش و نقض مسئولیت انسان بهعنوان خلیفه الهی است.
رساله من بر این اساس چند نتیجه و محور اصلی را دنبال کرده است:
۱.مبانی نظری و اصول فقهی برای حفاظت محیط زیست
در پژوهش نشان دادم که قواعد مسلم فقهی مانند قاعده لاضرر، قاعده اتلاف، قاعده سلطنت، قاعده احسان و قاعده حفظ نظام قابلیت آن را دارند که بنیان نظری و حقوقی محکمی برای حفاظت از محیط زیست فراهم کنند. این قواعد، مسئولیت انسان را در برابر هرگونه آسیبرسانی به طبیعت اثبات میکنند.
۲. آیات و روایات بهعنوان منشور محیط زیست در اسلام
نصوص اسلامی دارای رهنمودهای صریح درباره محیط زیست هستند؛ از جمله نهی از اسراف منابع طبیعی، لزوم حفظ آب و خاک، ممنوعیت آلودهسازی، و تأکید بر عمران و آبادانی زمین. این مجموعه متون یک چارچوب عملی و اخلاقی جامع ارائه میدهد.
۳. آموزههای اهلبیت(علیهمالسلام) و تبیین فلسفه احکام زیستمحیطی
در بخش مستقل رساله، به نقش اهلبیت(علیهمالسلام) پرداختهام که چگونه با توضیح حکمت و فلسفه احکام، نگاه عمیقتری نسبت به حفظ طبیعت ارائه کردهاند. سفارشهای آنان درباره حقوق حیوانات، اقتصاد منابع و پرهیز از تخریب زمین، بیانگر این نگرش است.
۴. تحلیل بحرانهای محیط زیست در پرتو مفهوم قرآنی «فساد فیالأرض»
بر اساس آموزههای قرآن، بسیاری از بحرانهای محیط زیستی معاصر را میتوان مصداق فساد فیالأرض دانست؛ بنابراین مقابله با آنها صرفاً یک اقدام مدیریتی یا علمی نیست، بلکه یک واجب دینی و اخلاقی محسوب میشود.
۵. حمایت اسلام از حقوق حیوانات و گیاهان
در پژوهش ثابت کردهام که اسلام تنها به حقوق انسانها محدود نمیشود؛ بلکه حیوانات و گیاهان نیز از نگاه اسلام دارای حق و حرمتاند. سوءرفتار با آنها، قطع بیمورد درختان یا تخریب زیستبومها از نظر اخلاقی و فقهی مذموم و ممنوع است.
۶. پیوند مسئله محیط زیست با اصل «عدل الهی»
از زاویه کلامی، حفظ محیط زیست نوعی پاسداشت عدالت الهی است؛ زیرا عالم بهمثابه امانت الهی در اختیار انسان قرار گرفته و تضییع این امانت با عدالت سازگار نیست. انسان موظف است تعادل در نظام آفرینش را رعایت کند.
۷. ظرفیتهای اجتهاد برای حل مسائل زیستمحیطی جدید
با توضیح ظرفیت پویا و زمانمند فقه امامیه، نشان دادهام که اجتهاد، قادر است برای مسائل نوپدید مانند آلودگی هوا، بحران آب، تغییرات اقلیمی و تخریب جنگلها راهحلهای حقوقی معتبر از دل متون دینی استخراج کند.
۸. امکان ارائه الگوهای حقوقی و سیاستگذاری بر اساس فقه اسلامی
در بخش پایانی رساله، پیشنهاداتی ارائه کردهام برای اینکه چگونه میتوان اصول اسلامی را در قانونگذاری، سیاستگذاری محیط زیست و برنامهریزی توسعه پایدار به کار گرفت. این چارچوب میتواند مبنای شکلگیری یک نظریه اسلامی کارآمد در حوزه محیط زیست باشد.
اصول محیطزیستی در فقه امامیه
از دیدگاه فقه امامیه، اصول بنیادین محیطزیست را چگونه تبیین میکنید؟ همچنین کدام قواعد و ضوابط فقه جعفری را برای حفاظت از محیطزیست کارآمدتر و اثرگذارتر ارزیابی مینمایید؟
دکتر سید هادیرضا تقوی: فقه امامیه در ذات خود دارای مجموعهای غنی از اصول و قواعد است که بهطور مستقیم یا غیرمستقیم با حفاظت از محیط زیست ارتباط پیدا میکنند. این اصول اگر در چارچوب اجتهاد روزآمد و با نگاه مسئلهمحور مورد استفاده قرار گیرند، میتوانند پشتوانهای قوی برای حل بسیاری از بحرانهای زیستمحیطی امروز جهان باشند.
۱.قاعده «لاضرر و لاضرار»
نخستین و شاید مهمترین قاعدهای که در این حوزه مطرح میشود، قاعده «لاضرر و لاضرار» است؛ یعنی هیچکس حق ندارد به خود یا دیگران ضرر برساند. این قاعده، در مسائل محیط زیست کاربردی بسیار وسیع دارد؛ زیرا هر اقدام فردی یا سازمانی که به آب، هوا، خاک یا منابع طبیعی آسیب وارد کند، در واقع به مردم و جامعه ضرر رسانده است. مثلاً فعالیت صنعتی که موجب آلودگی آب یا هوا میشود، از نگاه فقهی مصداق «اضرار» است و مشروعیت ندارد. این قاعده نشان میدهد که منافع شخصی هرگز مجوز آسیبرسانی به محیط زیست و حقوق عمومی نیست.
از دیگر مباحث مهم، مفهوم حقوق مخلوقات و حرمت تعدی به آفرینش الهی است. فقه امامیه تأکید میکند که تجاوز به طبیعت، ظلم به خلقت الهی و تضییع حقوق موجوداتی است که خداوند به آنان حیات بخشیده است. در نگاه اسلامی، طبیعت بیصداست اما بیحق نیست.
۲. مفهوم «انفال»
در ادامه، باید به مفهوم «انفال» اشاره کنم که در فقه شیعه جایگاهی بنیادین دارد. انفال شامل جنگلها، معادن، رودها، دریاها، مراتع و زمینهایی است که مالک خصوصی ندارند. اینها اموال عمومی و الهیاند که در اختیار پیامبر(ص)، امام(ع) و در عصر غیبت، در اختیار نایب امام یعنی حکومت عادل قرار میگیرند.
هدف از این حکم، صیانت از منابع طبیعی، جلوگیری از بهرهکشی بیرویه و تضمین عدالت اجتماعی است. بنابراین استخراج بیحساب، تخریب جنگلها یا نابودی منابع آبی به بهانه مالکیت خصوصی، در نگاه فقه جعفری محدود و قابل کنترل است. حکومت شرعی وظیفه دارد بهرهبرداری از این منابع را به گونهای تنظیم کند که منجر به فساد، تخریب یا بیعدالتی نشود.
۳.باب «احیاء موات»
یکی از مباحث بسیار مهم دیگر، باب «احیاء موات» است، یعنی آبادسازی زمینهای بایر. هرچند فقه آبادسازی را تشویق میکند، اما با این شرط که به حقوق دیگران آسیب نرساند و منجر به تخریب طبیعت یا فساد در زمین نشود. توسعه مکانی باید با اصول عدالت، تعادل و مسئولیت همراه باشد، نه با اسراف در منابع و آسیب به محیط زیست.
۴. احکام مربوط به آب و حقوق مشترک آبی
در بخش دیگری از این بحث، احکام مربوط به آب و حقوق مشترک آبی مطرح است. فقها تصریح کردهاند که افرادِ بالادست در رودخانه یا قنات حق ندارند با برداشت افراطی یا آلودهسازی، حقوق ساکنان پاییندست را تضییع کنند. این حکم نشاندهنده یک اصل کلیدی در فقه امامیه است: حفظ عدالت در بهرهبرداری از منابع طبیعی.
۵. امر به معروف و نهی از منکر
همچنین، امر به معروف و نهی از منکر نیز در حوزه محیط زیست جایگاهی عملی و راهبردی دارد. اگر فرد یا نهادی در جامعه کاری انجام میدهد که موجب تخریب محیط زیست میشود، جلوگیری از آن و مطالبه اصلاح، وظیفه دینی و اجتماعی است. آلودگی گسترده، قطع بیرویه درختان، شکار غیرقانونی یا تخریب جنگلها مصداق منکر و مقابله با آن مصداق معروف است.
بهطور کلی، اصولی مانند عدالت، امانتداری، رعایت مصالح عمومی، منع ظلم، حفظ نظام، مسئولیتپذیری و پرهیز از افساد، مجموعاً یک چارچوب اخلاقی و حقوقی کامل برای حفاظت از محیط زیست در اختیار ما میگذارند. شریعت اسلامی تنها به حفظ جان و مال انسان بسنده نمیکند؛ بلکه بر مسئولیت انسان نسبت به زمین، آسمان، حیوانات، منابع طبیعی و همه جلوههای خلقت الهی تأکید دارد.
۶. هدف این تحقیق
هدف من در این تحقیق آن بود که این اصول را با زبان امروز و در برابر چالشهای معاصر از آلودگی هوا گرفته تا بحران آب، تغییرات اقلیمی و نابودی تنوع زیستی بازخوانی و تبیین کنم تا روشن شود که فقه جعفری ظرفیت کامل برای پاسخگویی به مسائل زیستمحیطی عصر جدید را دارد.
در تحلیل شرعی نصوص، روش کار شما چه بوده است؟ بر اساس آیات قرآن و روایات معصومان(علیهمالسلام) چه آموزهها و رهنمودهایی دربارۀ محیطزیست به دست آوردید و این متون را از چه زاویهای مورد مطالعه قرار دادید؟
دکتر سید هادیرضا تقوی: در روند پژوهش، تلاش من بر این بود که نگاه اسلامی به محیط زیست را از خودِ متن دینی استخراج کنم؛ از همین رو قرآن کریم و متون روایی را با دقت، طبقهبندی موضوعی و تحلیل مفهومی مورد بررسی قرار دادم تا دریابم که اسلام چه اصول و پیامهایی درباره طبیعت، منابع طبیعی، و مسئولیت انسان ارائه میدهد.
۱. قرآن؛ نهی قاطع از فساد و تأکید بر تعادل در طبیعت
در قرآن کریم آیات فراوانی وجود دارد که به انسان دستور میدهد درباره آفرینش بیندیشد و طبیعت را نشانهای از قدرت و حکمت الهی بداند. این آیات نهتنها معرفتیاند، بلکه مبنایی اخلاقی و حقوقی نیز برای رفتار انسان با طبیعت ایجاد میکنند. بهعنوان نمونه:در سوره قصص آمده است: «وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِی الْأَرْضِ إِنَّ اللّٰهَ لَا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ» «در زمین درصدد فساد نباشید؛ خداوند مفسدان را دوست ندارد.»
این آیه صریحاً هرگونه تخریب، آلودگی و برهم زدن نظم طبیعی را ممنوع میکند.
در سوره روم آیه ۴۱ میفرماید: «ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ…» «فساد در خشکی و دریا بهسبب اعمال انسانها آشکار شد…»
این آیه بهروشنی نشان میدهد که بسیاری از بحرانهای زیستمحیطی امروز—مانند آلودگی اقیانوسها، فرسایش خاک و گرمشدن زمین—مصادیق همان فسادی است که انسان خود ایجاد میکند.
در مجموع، قرآن انسان را «خلیفه» مینامد اما خلافت را همراه با مسئولیت، احتیاط و پرهیز از افراط و تخریب تعریف میکند، نه سلطه و بهرهکشی بیحد.
۲. سنت پیامبر(ص) و اهلبیت(ع)؛ پیوند پاکیزگی، طبیعت و معنویت
در تحلیل روایات، روشن شد که پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) توجه ویژهای به طبیعت، پاکیزگی و رعایت حقوق موجودات داشتهاند.
سه محور مهم در این بخش قابل ذکر است:
الف) طهارت و پاکیزگی؛ بنیان سلامت انسان و محیط زیست
فقه اسلامی نخستین باب خود را «طهارت» قرار میدهد. احکام طهارت از وضو و غسل گرفته تا نظافت محیط زندگی عملاً یک نظام کامل برای حفظ بهداشت، پیشگیری از بیماریها و جلوگیری از آلودگی محیط به شمار میرود.
پیامبر(ص) فرمودند: «الطُّهُورُ شَطْرُ الْإِیمَانِ» پاکیزگی نیمی از ایمان است.
این بیان، ارزش اخلاقی و دینیِ تمیزی محیط را نشان میدهد.
ب) پیوند عبادت با طبیعت
نماز که عالیترین صورت بندگی است بهطور مستقیم با عناصر طبیعی گره خورده است: سجده باید بر خاک، سنگ، چوب یا برگ غیرخوراکی باشد؛ یعنی بر عناصر طبیعی. این امر نوعی یادآوری است که انسان در اوج بندگی باید به خاک و طبیعت متصل شود. آب برای وضو و غسل، سرمایهای الهی است که اسراف در آن در کنار رود جاری نهی شده است. اگر آب در دسترس نباشد، اسلام تیمم بر خاک را مقرر کرده است؛ یعنی همان خاکی که زمین را زنده نگاه میدارد، در مقام عبادت نیز وسیله طهارت قرار میگیرد.
اینها پیامهایی روشن دارد: آب و خاک صرفاً مواد فیزیکی نیستند؛ بلکه بخشی از مسیر تقرب انسان به خدا هستند و حرمت دارند.
ج) مدیریت طبیعت در شرایط جنگ
حتی در سختترین شرایط یعنی جنگ اسلام اجازه تخریب بیدلیل طبیعت را نمیدهد. در سیره نبوی و وصایای امیرالمؤمنین(ع) به کارگزاران نظامی آمده است که: درختان بیدلیل قطع نشوند،، مزارع سوزانده نشوند، آبها مسموم یا آلوده نشوند. این دستورها بهروشنی نشان میدهد که حفاظت از محیط زیست حتی از اقتضائات جنگ نیز مهمتر دانسته شده است.
۳. تحلیل جامع نصوص؛ اثبات مسئولیت دینی انسان نسبت به طبیعت
با جمعبندی همه آیات و روایات، من به این نتیجه رسیدهام که: شریعت اسلامی در هیچیک از متون خود مجوز بهرهبرداری بیقید و شرط از طبیعت را صادر نمیکند.
تخریب محیط زیست، اسراف در منابع و ایجاد آلودگی، در متون اسلامی مصداق «فساد» و «اسراف» و گاه حتی «ظلم» شمرده شده است.
قرآن و سنت، انسان را بهعنوان «امانتدار زمین» معرفی میکنند و او را در برابر هر آسیب به آب، خاک، درختان، حیوانات و هوا پاسخگو میدانند.
در یک جمله: نتیجه تحلیل نصوص این است که حفاظت از محیط زیست، نه یک امر تجملی یا صرفاً علمی، بلکه یک وظیفه دینی، اخلاقی و معنوی برای هر مسلمان است.
در پژوهش خود، رابطۀ «عللالشرایع» و «فلسفۀ احکام» را با مباحث محیطزیست چگونه توضیح دادهاید؟ به بیان دیگر، حکمتها و اهداف نهفته در احکام شرعی از چه جهت با ضرورتهای زیستمحیطی پیوند مییابد و این بررسی چه نتایج ویژهای به همراه داشته است؟
دکتر سیّد هادیرضا تقوی: در اندیشۀ اسلامی، هیچ حکم شرعی بدون هدف وضع نشده است؛ زیرا خداوند حکیم است و تشریع الهی بر پایۀ مصلحت، حکمت و نیاز واقعی انسان و جامعه استوار است. در منابع شیعه، بهویژه در آثاری همچون عللالشرایع شیخ صدوق، بخش مهمی از روایات به تبیین فلسفۀ احکام و بیان چراییِ تشریعات اختصاص یافته است. در پژوهش حاضر کوشیدم نشان دهم که اگرچه بسیاری از احکام در ظاهر ناظر به عبادت و مناسک فردیاند، اما با دقت در فلسفۀ آنها درمییابیم که آثار مستقیم و غیرمستقیم زیستمحیطی در پس آن نهفته است.
۱.احکام طهارت ناظر به بهداشت فردی، سلامت عمومی و پیشگیری از آلودگی محیط
برای نمونه، احکام طهارت فقط ناظر به پاکیزگی روحانی نیست، بلکه ناظر به بهداشت فردی، سلامت عمومی و پیشگیری از آلودگی محیط نیز هست. در روایات آمده که نجاستها باید از محیط زندگی دور نگه داشته شوند، آبها نباید آلوده گردند، و جامدات و مایعات آلاینده نباید در مسیر مردم یا در آبهای جاری رها شوند. اینها در حقیقت قوانینی برای پاسداشت محیطزیست، سلامت جامعه و حفظ منابع طبیعی است.
حتی تأکید شدید اسلام بر نظافت، پاکیزگی و جلوگیری از اتلاف، دارای حکمتهای اجتماعی و زیستمحیطی است. اسراف در منابع، از جمله آب، بهشدت نکوهش شده است؛ تا آنجا که پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «در وضو گرفتن حتی اگر کنار نهر جاری باشی، اسراف مکن.» این نگاه دقیقاً با اصول امروزین حفاظت از منابع طبیعی هماهنگ است.
۲.حکمتهای زیستمحیطی
یکی از بخشهای مهم پژوهش من بررسی حکمتهای زیستمحیطی در احکام حرام بود. بسیاری از چیزهایی که شریعت حرام کرده، زیانهای آشکار یا پنهان برای سلامت انسان، حیات جانوری و تعادل طبیعی دارند. حرمت خون، گوشت فاسد یا حیوانات خاص، علاوه بر آنکه جنبه پزشکی و بهداشتی دارد، نشان میدهد که نظام تشریع، سلامت و پاکیزگی را بهعنوان بخشی از مسئولیت انسان نسبت به زمین در نظر گرفته است.
نمونهای بسیار آموزنده، فلسفۀ احکام حج است. حج در ظاهر عبادتی توحیدی و آیینی ریشهدار است، اما وقتی احکام حالت احرام را تحلیل میکنیم، با یک نظام دقیق آموزشی برای احترام به طبیعت و موجودات زنده روبهرو میشویم. در حال احرام:
شکار هر حیوانی ممنوع است، قطع درخت و آسیبرساندن به گیاهان ممنوع است، آزار حشرات و حتی کندن علف در برخی مناطق ممنوع است.
این ممنوعیتها تنها برای ایجاد حالت معنوی یا تمرین انضباط نیست، بلکه آئینۀ یک پیام روشن است: انسان وقتی به حضور الهی وارد میشود، باید حرمت مخلوقات الهی را نیز نگه دارد. حرم مکه و مدینه بهمثابۀ یک زیستمنطقۀ الهی تعریف شدهاند؛ جایی که گیاه، پرنده و حیوان در پناه امنیت الهی قرار میگیرند. این خود نشان میدهد که شریعت، نگاه سازگار، محبتآمیز و اخلاقی نسبت به طبیعت را در متن عبادت جای داده است.
از رهگذر این مطالعه، به این نتیجه رسیدم که فلسفۀ احکام اسلام، در سطحی عمیق، بر عدالت، رحمت، حکمت و مصلحت عمومی استوار است؛ و یکی از ابعاد مصلحت عمومی، همان حفاظت از محیطزیست، جلوگیری از فساد در زمین و مدیریت پایدار منابع طبیعی است. بنابراین، اگر فلسفۀ احکام را با دقت تحلیل کنیم، روشن میشود که شریعت میخواهد انسان بر زمین «خلیفه» باشد؛ یعنی موجودی که زمین را آباد کند، به آن نظم ببخشد و آن را برای نسلهای آینده سالمتر تحویل دهد موجودی که تخریب، آلودگی و فساد را گسترش دهد.
به همین دلیل، نتیجهگیری من در مقاله این بود که محیطزیست در اسلام یک موضوع حاشیهای نیست، بلکه بخشی از حکمتهای بنیادین شریعت و از ارکان اخلاق دینی به شمار میرود.
سخن پایانی
پژوهش حاضر نشان میدهد که فقه امامیه و منابع اصیل اسلامی نه تنها در امور عبادی و فردی، بلکه در حفظ و صیانت از محیطزیست نیز آموزهها و راهنماییهای ارزشمند ارائه میکنند. قرآن کریم، سنت پیامبر(ص) و احادیث اهلبیت(ع)، فلسفه احکام و عللالشرایع، همگی بر این نکته تأکید دارند که انسان به عنوان خلیفه الهی بر زمین، مسئولیتی جدی در قبال طبیعت، منابع طبیعی و مخلوقات دارد و باید در تمام تصمیمات و رفتارهای خود پیامدهای زیستمحیطی و اجتماعی را مدنظر قرار دهد. بسیاری از احکام، از طهارت و نظافت گرفته تا مناسک حج و احکام احرام، علاوه بر اهداف عبادی، حکمتهای عملی مؤثری برای حفاظت از محیطزیست دارند و انسان را به رعایت عدالت، اعتدال و احترام به خلقت فرا میخوانند.
بنابراین، محیطزیست در اسلام نه یک موضوع فرعی، بلکه بخشی جداییناپذیر از وظایف اخلاقی، اجتماعی و دینی انسان است. آموزههای اسلامی امروز بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارند، زیرا بحرانهای زیستمحیطی معاصر نیازمند راهکارهایی علمی، اخلاقی و دینی هستند که هم با اصول دین و هم با مصالح جامعه همخوانی داشته باشند. پژوهش حاضر نشان میدهد که فقه جعفری با ظرفیت اجتهادی خود توان پاسخگویی به مسائل نوظهور محیطزیستی را دارد و میتواند چارچوبی مستدل و عملی برای حفاظت و بهرهبرداری پایدار از منابع طبیعی ارائه کند، به گونهای که دین، اخلاق، علم و محیطزیست در کنار هم بتوانند به سلامت زمین و تداوم منابع کمک کنند.
دکتر سید هادیرضا تقوی، استادیار الهیات شیعه در دانشگاه علیگر، نشان میدهد که فقه امامیه، حفاظت از محیطزیست را بخشی از مسئولیت اخلاقی و دینی انسان میداند و آموزههای اسلامی انسان را به پاسداری از طبیعت فرا میخوانند.










نظر شما