آیا تورات و انجیل تحریف شده است؟ قرآن چه می‌گوید؟

حوزه/ بررسی آیات قرآن کریم نشان می‌دهد که این کتاب آسمانی، ضمن تصدیق حقایق موجود در تورات و انجیل، به صراحت از تحریف‌های لفظی و معنوی توسط برخی از اهل کتاب انتقاد کرده است. آیاتی چون «یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ» و «یَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْکِتَابِ» به تغییر عمدی الفاظ و معانی اشاره دارند.

به گزارش خبرگزاری حوزه، یکی از پرسش‌های مهم در مطالعات ادیان و قرآن‌پژوهی، موضع قرآن کریم در برابر کتاب‌های آسمانی پیش از خود، به ویژه تورات و انجیل است که در این مطلب به انتشار پرسش و پاسخی پیرامون این موضوع می پردازیم:

پرسش:

آیا قرآن انجیل و تورات را تحریف شده می داند؟

پاسخ اجمالی:

آیاتی در قرآن وجود دارد که به تحریف قسمت هایی از تورات و انجیل که باب میل اهل کتاب نبوده اشاره دارد؛ از جمله: «یَسمعُون‏ کَلامَ الله ثم یُحرّفُونه» و «یَلوُونَ‏ ألسِنتَهُم‏ بِالکِتابِ‏ لِتحسبُوهُ من الکِتابِ وَ ما هُو من الکِتابِ» و «یُحرّفُونَ الکَلِمَ عَن مَواضعهِ‏».

همچنین تفاوت اساسی قرآن با تورات و انجیل در نقل داستان انبیاء به تحریف شدگی این دو کتاب در این باره دلالت دارد. با وجود اینها در قرآن شواهدی است که قسمت هایی از این دو کتاب در زمان نزول قرآن تحریف نشده، مانند تعبیر «مُصدّق لِما مَعهُم‏» در آیاتی از سوره بقره و مائده.

پاسخ تفصیلی:

قرآن کریم از تحریف تورات و انجیل صریحا سخن نگفته است، اما آیاتی در قرآن وجود دارد که می توان از آنها نتیجه گرفت برخی از اهل کتاب قسمت هایی از تورات و انجیل را که باب میلشان نبوده تغییر می دادند که در نهایت منجر به تحریف لفظی و معنوی آن دو کتاب گردیده است. از جمله آیاتی که به تحریف کتاب های مقدس توسط اهل کتاب اشاره دارند عبارت اند از:

۱. آیه ۷۵ سوره بقره

در این آیه می خوانیم: «أَ فَتَطْمَعُونَ أَنْ یُؤْمِنُوا لَکُمْ وَ قَدْ کانَ‏ فَرِیقٌ‏ مِنْهُمْ‏ یَسْمَعُونَ‏ کَلامَ اللَّهِ ثُمَّ یُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ ما عَقَلُوهُ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ»؛ (شما چگونه انتظار دارید که این قوم به دستورات آیین شما ایمان بیاورند با اینکه گروهی از آنان سخنان خدا را می‏ شنیدند و پس از فهم و درک آن را تحریف می‏ کردند، در حالی که علم و اطلاع داشتند؟!). این آیه بیشتر به تحریف معنوی دلالت دارد، اما کسی که به تحریف معنوی دست می زند اگر زمینه تحریف لفظی برایش فراهم شود الفاظ را نیز به نفع خود تغییر می دهد؛ چنانکه در مورد سرگذشت بسیاری از پیامبران این تغییر را داده اند و داستان هایی بر خلاف آنچه قرآن بیان می کند نقل کرده اند و حتی گاهی توهین به پیامبران نیز شده است.

اگر یهود به جای تحریف به دنبال واقعیت بودند انتظار می ‏رفت که در ابتدای ظهور اسلام پیش از دیگران به ندای اسلام لبیک گویند؛ چرا که آنها برخلاف مشرکان، اهل کتاب بودند و علاوه بر آن صفات پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) را نیز در کتاب های خود خوانده بودند، ولی قرآن می‏ گوید: با سابقه بدی که آنها دارند انتظار شما مورد ندارد، چرا که گاهی صفات و روحیات انحرافی یک جمعیت، سبب می‏ شود که با تمام نزدیکی به حق از آن دور گردند. آنها به جای ایمان به پیامبر اسلام صفات او را از کتاب های خود محو می کردند؛ چنان که در شأن نزول آیه نیز آمده است که بزرگان یهود می گفتند: صفات محمد(ص) را که در تورات آمده برای مسلمانان بازگو نکنید تا در پیشگاه خدا دلیلی بر ضد شما نداشته باشند.(۱)

۲. آیه ۷۸ سوره آل عمران

در آیه ۷۸ سوره آل عمران نیز آمده است: «و إنَّ مِنْهُمْ لَفَرِیقاً یَلْوُونَ‏ أَلْسِنَتَهُمْ‏ بِالْکِتابِ‏ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْکِتابِ وَ ما هُوَ مِنَ الْکِتابِ وَ یَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ ما هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ یَقُولُونَ عَلَی اللَّهِ الْکَذِبَ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ»؛ (در میان آنها [یهود] کسانی هستند که به هنگام تلاوت کتاب [خدا]، زبان خود را چنان می‏ گردانند که گمان کنید [آنچه را می‏ خوانند،] از کتاب [خدا] است، در حالی که از کتاب [خدا] نیست! [و با صراحت] می‏ گویند: آن از طرف خداست! با اینکه از طرف خدا نیست، و به خدا دروغ می‏ بندند در حالی که می‏ دانند!).

مرحوم طبرسی در «مجمع البیان» از بعضی نقل می‏ کند که این آیه نیز در باره گروهی از علماء یهود نازل شده که با دست خود چیزهایی بر خلاف آنچه در تورات آمده بود درباره صفات پیامبر اسلام می‏ نوشتند و آن را به خدا نسبت می ‏دادند (و با زبان خود حقائق تورات را تحریف می‏ کردند). به عنوان مثال در تورات نبی اکرم به گندم گون بودن چهره و میانه بالا بودن توصیف شده بود؛ در حالی که اینان او را دراز قد معرفی کردند.(۲) در روایت دیگری آمده است که علمای یهود، ‌صفت پیامبر را تغییر می دادند تا مستضعفین یهود دچار شک شوند.(۳) ابو الفتوح رازی نام کعب بن اشرف و حی بن اخطب و بعضی دیگر از علمای آنها را در اینجا به خصوص ذکر می‏ کند که اقدام به تحریف تورات و ذکر اموری می کردند که در تورات واقعی وجود نداشت.(۴)

به هر حال در این آیه سخن از بخش دیگری از خلاف‏ کاری های بعضی از علمای اهل کتاب است. «یلون» از ماده «لی» (بر وزن حی) به معنی تابیدن و کج کردن است(۵) و این تعبیر در اینجا کنایه جالبی از تحریف سخنان الهی است گویا آنها هنگام تلاوت تورات وقتی به صفات پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) که بشارت ظهورش در آیات تورات آمده بود می‏ رسیدند در همان حال آن را تغییر می‏ دادند و چنان ماهرانه این عمل انجام می‏ گرفت که شنونده گمان می‏ کرد آنچه را می‏ شنود متن آیات الهی است. آنها به این کار نیز قناعت نمی‏ کردند بلکه صریحا می‏ گفتند: «این از سوی خدا نازل شده در حالی که از سوی خدا نبود». سپس قرآن بر این امر تاکید می‏ کند که این کار به خاطر این نبود که گرفتار اشتباهی شده باشند بلکه «به خدا دروغ می‏ بندند در حالی که عالم و آگاهند».(۶)

این آیات گرچه صراحت در تحریف متن تورات و انجیل از طرف اهل کتاب آن زمان ندارد اما به این نکته تصریح شده است که آنها الفاظ کتاب هایی که در اختیارشان بود را تغییر می دادند و حقایق را کتمان می کردند و کتمان حقایق و تغییر در آنچه کتب آسمانی بیان کرده، نتیجه اش تحریف در زمان های آینده می باشد؛ چنانکه امروز هیچ اثری از تورات و انجیلی که صفات و ویژگی های حضرت محمد(صلی الله علیه وآله) در آنها باشد یا احکام و داستان های پیامبران قبلی را به درستی بیان کرده باشد، وجود ندارد.

۳. آیه ۴۶ سوره نساء

یکی دیگر از آیاتی که تحریف تورات را می توان از آن برداشت کرد، این آیه است که: «مِنَ الَّذِینَ هادُوا یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ‏ وَ یَقُولُونَ سَمِعْنا وَ عَصَیْنا...»؛ (جمعی از یهودیان سخنان را از محل خود تحریف می‏ نمایند و می گویند: ما شنیدیم و مخالفت کردیم). این تحریف ممکن است جنبه لفظی داشته باشد و یا جنبه معنوی و عملی؛ اما جمله «وَ یَقُولُونَ سَمِعْنا وَ عَصَیْنا» می‏ رساند که منظور از تحریف در اینجا همان تحریف لفظی و تغییر عبارت است؛ زیرا می گفتند: «ما شنیدیم و مخالفت کردیم!» بجای اینکه بگویند «سمعنا و اطعنا»؛ (شنیدیم و فرمان برداریم)، و این درست به سخن کسانی می‏ ماند که گاهی از روی مسخره و استهزاء می‏ گویند: «از شما گفتن و از ما گوش نکردن»! جمله‏ های دیگر آیه نیز شاهد این گفتار است.(۷) بسیاری از مفسرین از جمله فخر رازی و میبدی و... در مورد عبارت «یُحَرّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ» تحریف لفظی را احتمال داده اند.(۸)

در این آیه به تغییر الفاظ آیات الهی توسط یهودیان تصریح شده و وقتی الفاظ با بیان دیگری بیان شود به مرور در کتابت هم تغییر داده خواهد شد؛ زیرا در آن زمان صنعت چاپ وجود نداشت و آیات الهی آن گونه که شنیده می شد گاهی مکتوب شده و به نسل های بعدی منتقل می گردید. حال وقتی برخی از یهودیان الفاظ کتب آسمانی که مورد پسندشان نبود را تغییر می دادند شکی در این نیست که آنها را تحریف می کردند.

۴. آیات ۱۳ و ۴۱ سوره مائده

یکی دیگر از آیاتی که نشان می دهد اهل کتاب بعد از مخالفت با پیامبر(ص) به دنبال محو آثار و صفات آن حضرت از کتابهای خود بودند، عبارتی است که در آیات ۱۳ و ۴۱ سوره مائده تکرار شده است: «یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ‏ وَ نَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُکِّرُوا بِهِ»؛ (آنها کلمات را تحریف می کنند و از محل و مسیر آن بیرون می برند و قسمتهای قابل ملاحظه ای از آنچه به آنها گفته شده بود به دست فراموشی می سپارند).

بعید نیست قسمتی را که آنها به دست فراموشی سپردند همان نشانه‏ ها و آثار پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) باشد که در آیات دیگر قرآن به آن اشاره شده است و نیز ممکن است این جمله اشاره به آن باشد که می دانیم تورات در طول تاریخ مفقود شده، سپس جمعی از دانشمندان یهود به نوشتن آن مبادرت کردند و طبعا قسمتهای فراوانی از میان رفت و قسمتی تحریف یا به دست فراموشی سپرده شد و آنچه به دست آنها آمد بخشی از کتاب واقعی موسی(ع) بود که با خرافات زیادی آمیخته شده بود و آنها همین بخش را نیز گاهی بدست فراموشی سپردند.(۹)

اختلاف قرآن و کتاب های آسمانی ذیگر در نقل داستان برخی انبیاء الهی

موضوع دیگری که هنگام بحث از تحریف آمیز بودن کتاب های مقدس، سخن از آن به میان می آید، چگونگی روایت داستان برخی از انبیای الهی در قرآن است. در قرآن تاریخ انبیاء گذشته بیان شده و شکی نیست که آنچه در این کتاب آمده از ناحیه خداست و مطابق با واقع می باشد. از طرفی برخی از این داستان ها در تورات و انجیل طور دیگری بیان شده که با آنچه در قرآن آمده تفاوت بسیار دارد لذا با توجه به اینکه دو گزارش متفاوت و نقیض از یک جریان هر دو صحیح نمی باشد می توان نتیجه گرفت که قرآن برخی از مطالب تورات و انجیل را تحریف شده و ناصحیح می داند. با وجود این آیات و شواهد و قرائنی که وجود دارد به این نتیجه می رسیم که تورات و انجیلی که در اختیار اهل کتاب می باشد همان چیزی نیست که بر حضرت موسی(علیه السلام) و حضرت عیسی(ع) نازل شده و حتی خود علمای یهود و مسیحیت نیز گاهی به این نکته اعتراف کرده اند.

معنای تصدیق شدن برخی از مفاد کتاب های مقدس در قرآن

آنچه مسلم است در زمان نزول قرآن، تورات و انجیل به صورت کامل تحریف نشده بود و بسیاری از حقایق از جمله نبوت پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و صفات و ویژگی های آن حضرت و حتی برخی از احکامی که حضرت بیان می کردند در اختیار اهل کتاب بود و آنها با وجود علم به حقانیت حضرت با ایشان مخالفت کردند چنانچه در آیات متعددی از قرآن مجید، این تعبیر به چشم می‏ خورد که: «قرآن مفاد کتب پیشین را تصدیق می ‏کند». به عنوان مثال در آیات ۸۹ و ۱۰۱ سوره بقره می‏ خوانیم: «مُصَدِّقٌ لِما مَعَهُمْ» و در آیه ۴۸ سوره مائده می‏ فرماید: «وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ الْکِتابِ»؛ (ما این کتاب را به حق بر تو نازل کردیم در حالی این کتاب کتب آسمانی پیشین را تصدیق می ‏کند).

همین امر سبب شده که جمعی از مبلغان یهود و مسیحی، این آیات را سندی بر عدم تحریف‏ تورات و انجیل‏ بگیرند در حالی که این آیات چیزی جز «تصدیق کردن عملی» قرآن و پیامبر(صلی الله علیه وآله) نسبت به نشانه‏ های حقانیت او که در کتب گذشته بوده است نیست و دلالتی بر تصدیق تمام مندرجات تورات و انجیل ندارد. به علاوه چنانکه بیان شد آیات متعددی از قرآن حکایت از این می‏ کند که آنها آیات تورات و انجیل را تحریف نمودند.(۱۰)

گریزان بودن یهود از احکام تورات

قرآن در آیه ۴۳ سوره مائده در تعبیر دیگری به گریزان بودن یهود از احکام تورات که از زمینه های مهم تحریف است، اشاره شده: «و کَیْفَ یُحَکِّمُونَکَ وَ عِنْدَهُمُ التَّوْراةُ فِیها حُکْمُ اللَّهِ ثُمَّ یَتَوَلَّوْنَ مِنْ بَعْدِ ذلِکَ وَ ما أُولئِکَ بِالْمُؤْمِنِینَ»؛ (آنها چگونه تو را به داوری می‏ طلبند در حالی که تورات نزد ایشان است و در آن حکم خدا هست [وانگهی] پس از داوری خواستن از حکم تو روی می ‏گردانند، و آنها مؤمن نیستند). در این جمله می خواهد شنونده را از رفتار یهودیان به شگفت وادار نماید که می فرماید یهود امتی است صاحب کتاب و شریعت و منکر نبوت و کتاب و شریعت تو. فعلا به واقعه ‏ای بر خورده ‏اند (حکم سنگسار کردن زن و مردی که زنای محصنه کرده‏ اند) که حکمش در کتاب خودشان نیز هست (در تورات کنونی در فصل بیست و دوم از سفر تثنیه آمده است) ولی نمی خواهند آن حکم را که حکم خدا است جاری سازند. با این حال چگونه به حکم تو که آن نیز همان حکم خدا است تن در می دهند؟ معلوم است که تن در نمی دهند اینان از کتاب خدا و حکم آن گریزانند هرگز به آن ایمان نخواهند آورد.(۱۱)

نتیجه اینکه: در تورات موجود، و دائر در بین یهود امروز، مقداری از تورات اصلی که بر موسی(علیه السلام) نازل شده وجود دارد و مقداری هم از مطالب تحریفی وجود دارد. خلاصه در تورات اصلی دستبرد شده که یا چیزهایی به آن اضافه کرده اند و یا از آن انداخته اند و یا لفظ آن را و یا جای آن را تغییر داده اند و یا تصرفاتی دیگر کرده اند(۱۲)، این آن نظریه ای است که از قرآن کریم در باره تورات استفاده می شود و بحث دقیق و مفصل هم به همین نتیجه می رسد.

پی نوشت ها:

(۱). تفسیر نمونه، مکارم شیرازی‏، ناصر، دار الکتب الاسلامیه‏، تهران‏، ۱۳۷۴ هـ ش‏، چاپ سی و دوم، ج ‏۱، ص ۳۱۳.

(۲). مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ‌ طبرسی، ‌فضل بن حسن، ‌مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، ‌۱۴۱۵ هـ ق، ج ۱، ص ۱۹۱ و ۲۳۳.

(۳). ‌التبیان فی تفسیر القرآن، طوسی، ‌ابی جعفر محمد بن حسن، ‌دار احیاء التراث العربی، بیروت، بی تا، چاپ اول، ج ‌۱، ص ۳۲۲.

(۴). روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد، ۱۴۰۸ هـ ق، چاپ اول، ج ‏۵، ص ۱۸۹.

(۵). قاموس قرآن، قرشی، سید علی اکبر، دار الکتب الإسلامیة، تهران، ۱۳۷۱ هـ ش، چاپ ششم، ج ‏۶، ص ۲۲۱.

(۶). تفسیر نمونه، همان، ج ‏۲، ص ۶۳۰.

(۷). تفسیر نمونه، همان، ج ‏۳، ص ۴۰۴.

(۸). ر.ک: مفاتیح الغیب، فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۲۰ هـ ق، چاپ سوم، ج ‏۱۰، ص ۹۳؛ کشف الأسرار و عدة الأبرار، رشیدالدین میبدی، احمد بن ابی سعد، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۱ هـ ش، چاپ پنجم، ج ‏۳، ص ۶۲۱.

(۹). تفسیر نمونه، همان، ج ‏۴، ص ۳۱۲.

(۱۰). تفسیر نمونه، همان، ج ‏۱، ص ۲۱۰.

(۱۱). ترجمه تفسیر المیزان، موسوی همدانی، سید محمد باقر، دفتر انتشارات اسلامی جامعه ی مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۳۷۴ هـ ش، چاپ پنجم، ج ‏۵، ص ۵۶۰.

(۱۲). همان.

منبع: آئین رحمت

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha