حضرتآیتالله سبحانی، از اعضای ثابت هیئت تحریریه مکتب اسلام که هماکنون نیز صاحبامتیاز این مجله وزین و بابرکت میباشد، در گفتگو با خبرنگار مرکز خبر حوزه، دلایل انتشار، برخورد رژیم طاغوت با آن و نیز رمز ماندگاری آن را در پنجاه سال گذشته تشریح کرد.
*لطفاً در خصوص چگونگی آغاز انتشار مجله مکتب اسلام توضیح دهید، اینکه انتشار آن توسط چه کسی پیشنهاد شد و هسته اولیه گردانندگان آن چگونه شکل گرفت؟
زمان آغاز انتشار مجله به اواسط دهه چهل بر میگردد، واقعیت این است که در آن زمان، هیچ مجله دینی منتشر نمیشد و یک استبداد عجیبی از طرف رژیم در مطبوعات کشور حاکم بود، به حدی که تمام مجلات و روزنامهها در اختیار دستگاه و نظام طاغوت بود و همه روزنامهها و نشریات ثناگوی شاه و اعمال دربار بودند.
قبل از مجله مکتب اسلام، فقط یک روزنامه دینی بود با عنوان «ندای حق» که توسط مرحوم عدنانی منتشر میشد و هیچ نشریه دینی دیگری نبود، به همین خاطر مؤمنین و متدینین میآمدند و اظهار میکردند که همه گروهها و جوامع برای خودشان نشریه دارند، ولی حوزه، هیچ ارگان مطبوعاتی ندارد؛ لذا درخواست میکردند حوزه هم برای خودش نشریه و مجله داشته باشد.
بنابراین، انتشار نشریه از سوی حوزه، امر ارزشمندی بود. ولی بحث اینجا بود که این گام توسط چه کسی برداشته شود که هم موثر واقع شود و هم شخص متهم نشود؛ چرا که در آن دوره، اسباب تهمت فراوان بود و با توجه به سوابق نشریات آن دوره، انتشار مجله و روزنامه کار ناپسندی به شمار میآمد.
گروهی از بازرگانان متدین تهران که متاسفانه اکثرشان فوت کردهاند، در این راه پیشگام شدند، هزینه مالی راهاندازی مجله را تامین کنند و برای شروع کار قرار شد 9 نفر از فضلای حوزه علمیه قم به عنوان هیات تحریریه نشریه انتخاب شوند که از جمله آنها آیت الله مکارمشیرازی، آیت الله نوریهمدانی آیت الله حاج سید عبدالکریم اردبیلی و جناب آقای واعظزاده، حفظهمالله در قید حیات هستند، علاوه بر اینها جناب آقای مجدالدین شیرازی و جناب آقای سید مرتضی جزائری و مرحوم آقای دوانی هم عضو هیئات تحریریه بودند که به رحمت حق پیوستهاند و دیگری هم زنده یاد امام موسیصدر بودند و بنده هم در این جمع بودم و مجموعاً هیأت تحریریه اولیه مجله محسوب میشدیم. در این میان یک نفر از علما و مراجع بزرگ قم هم توانست نظر موافق مرحوم آیت الله العظمی بروجردی را جلب کند.
البته مرحوم آیت الله العظمی بروجردی نظرش متوقف بر این بود که چند شماره منتشر شود و ایشان نظرشان را بعداً اعلام کنند.
لذا بعد از اینکه 6 شماره از مجله منتشر شد؛ مرحوم دوانی را که با ایشان ارتباط نزدیک داشت احضار کرده و خیلی تشویق و ترغیب کرده بودند. بعد از اعلام موافقت آیت الله بروجردی انتشار مجله مکتب اسلام جا افتاد و اعضای آن با اشتیاق بیشتری به کار خود ادامه دادند.
*استقبال حوزویان و عامه مردم در مورد انتشار مجله چطور بود؟
شماره اول را فقط هزار نسخه چاپ کرده بودیم، ولی استقبال زیاد مخاطبین سبب شد شماره اول را مکرر تجدید چاپ کنیم؛ استقبال از این مجله در بین دانشگاهیها، مجامع علمی و عامه مردم به قدری زیاد بود که به تدریج بر تیراژ آن افزوده میشد به حدی که تیراژ مجله به 120 هزار نسخه هم رسید.
و در هر ماه این تعداد در اختیار مخاطبین قرار میگرفت.
*بفرمایید چه عواملی باعث اقبال عمومی نسبت به مجله مکتب اسلام بود؟
علتش این بود که این مجله در خط اسلام، تشیع و مرجعیت و حوزه بود و به هیچ مقام یا فردی منتسب نبود و از شخص خاصی تعریف و تمجید نمیکرد، در حقیقت زبان گویای حوزه بود و کلیات دین را به طور شفاف ارائه میداد.
*نظام و دربار طاغوت در مقابل انتشار مجله چه عکسالعملی داشتند و آیا از سوی دربار، در این باره مخالفتی صورت میگرفت یا نه؟
دستگاه طاغوت با انتشار مجله مکتب اسلام مخالف بود، ولی چون این مجله مورد تایید مرحوم آیت الله العظمی بروجردی بود و ایشان با انتشار مجله موافق بودند، رژیم کمتر میتوانست به آن صدمه بزند، ولی در عین حال گاه و بیگاه صاحب امتیاز را احضار کرده و تذکر میدادند و به طور مکرر تهدید میکردند.
حتی در برخی موارد که مقالات را ضد نظام و حکومت و شاهنشاهی تشخیص میدادند، مجله را توقیف و از انتشار آن جلوگیری میکردند.
یک بار به خاطر مقالهای که در مورد واقعه 17 دی و جریان کشف حجاب در مجله چاپ شده بود، مجله را توقیف کردند که این توقیف یک سال ادامه داشت و در نهایت با تلاش علما و مراجع قم دوباره انتشار خود را از سر گرفت در آخر حکومت شاه، یکبار دیگر نیز مجله حدود یک سال در توقیف بود که با تضعیف حکومت شاه دوباره آن را منتشر ساختیم.
بالاخره مجله مکتب اسلام ]چندین بار[ در زمان طاغوت توقیف شد، چرا که راضی نبودند یک مجله ایرانی- که برد جهانی دارد- کلمهای از شاه و دربار شاه تحریر نکند و این برایشان سنگین میآمد.
اگر در مجله اشکالی هم پیدا نمیکردند، ایراد میگرفتند که شما سخنی از نظام شاهنشاهی نمیگویید.
*تامین هزینه مالی مجله چگونه بود؛ درآمد فروش نشریه با توجه به تیراژ بالایی که داشته هزینه انتشار آن را کفاف میکرده یا نه؟
هزینه انتشار اولیه و راهاندازی مجله توسط 9 نفر از بازرگانان تهران از جمله آقایان حاج اسماعیل سیگاری، حاج مجید پرکار، حاج محمد کلاهی و ... تأمین شد مسئولیت هیات مالی نشریه را بر عهده داشتند؛ با توجه به شناختی که از اینها در طول 50 سال ارتباط به دست آوردم، اعلام میکنم آنها انسانهای متدین و وارستهای بودند. هزینه مالی مجله را تامین میکردند؛ البته در میان آنها حاج مجید پرکار و حاج اسماعیل سیگاری نسبت به بقیه موثرتر بودند.
این نکته را متذکر شوم که مجله در ادامه انتشارش، توانست روی پای خود بایستد و همان سرمایه اولیه کافی بود و در ادامه درآمدی که از فروش مجله به دست میآمد نه تنها برای تامین هزینه انتشار کافی بود، بلکه هیات تحریریه هم از درآمد آن برای مایحتاج خود استفاده میکردند.
*در پایان اگر مطلبی هست که لازم میدانید به آن اشاره شود بفرمایید.
استمرار انتشار مکتب اسلام چیزی را به ما میآموزد که عبرت آموز است. مرحوم امام خمینی(ره) به کسانی که دعوا و جنجال به پا میکردند، فرمودند؛ دعوای من و شما برای خدا نیست اگر به خاطر خدا بود که دعوا نمیکردیم.
اگر مجله بیش از 50 سال است منتشر می شود، به خاطر این است که پایه گذاران و نویسندگانش مخلص بودند و برای خدا قدم برمیداشتند و به خاطر این اخلاص است که تا امروز، انتشار آن الحمدلله ادامه پیدا کرده است. البته گاهی یک اختلاف سلیقههایی پیش میآید، ولی اختلاف سلیقه غیر از اختلاف در جوهر کار است.
تداوم انتشار این مجله به ما نشان میدهد، اگر کار برای خدا باشد، دوام پیدا میکند؛ تیراژ مجله به مقدار سابق نیست. چرا که در آن موقع، مجله مکتب اسلام منحصر به فرد بود ولی امروزه در ایران شاید صدها مجله منتشر میشود که اکثر آنها رنگ دینی دارند و هر گروهی برای خودش نشریه خاص خودش را دارد، ولی با این حال، مجله مکتب اسلام باز هم به راه خودش ادامه میدهد و مخاطبان خودش را به همراه دارد.
*از اینکه اجازه دادید برای انجام مصاحبه خدمتتان برسیم ممنون و سپاسگزاریم.
من هم از عنایت مرکز خبر حوزه نسبت به مجله مکتب اسلام به عنوان نشریهای که بیش از 50 سال در این کشور روشن است و فعالیت دارد تشکر میکنم.
تصاویر مرتبط