به گزارش مرکز خبر حوزه، معظمله در پاسخ به این سئوال که تثلیث چگونه وارد آیین مسیحیت شده است مرقوم داشتهاند.
فـريـد وجـدى( [1]) از دايـرة المعـارف «لاروس» نقـل مى كنـد به طـور مسلْم، شاگردان نخستين مسيـح كه از نـزديك او را شناخته بودند از ايـن عقيـده (مسيـح يكى از اركـان تشكيـل دهنده ذات آفريدگـار است) دور بـودند، مثلاً پطرس حوارى، مسيح را فقط مـردى مى دانست كه بـه او وحى مى شـده است، ولى پـولس با عقيـده شاگردان نخستيـن مخالفت كـرد و گفت: مسيـح از انسـان بالاتـر است، او نمونـه اى از انسان تــازه اى است كه از خداوند متولد شده است. تاريخ نشان مى دهد پس از در گذشت پيامبران راستين يا در دوران غيبت آنان، گروهى از پيروان وى بر اثر اغواى ضلالت گران، به بت پرستى روى آورده و توحيد و يگانه پرستى را كه هدف اساسى اعزام پيامبران است ترك مى گفتند. گرايش بنى اسراييل به پرستش گوساله و ترك آيين يكتا پرستى از نمونه هاى بارز اين موضوع است كه تاريخ و قرآن ( [2]) آنرا براى آيندگان ضبط نموده است.
بنابر اين تعجب نخواهيم كرد كه پس از رفتن حضرت مسيح از ميان پيروان خويش، موضوع سه گانگى به محافل دينى مسيحيان راه يابد و با خون و گوشت آنان آميخته شود.
مرور زمان آنچنان موضوع تثليث را در قلوب مسيحيان، راسخ و استوار نموده است كه بزرگترين «رفورميست» آنان«لوتر» كه آيين مسيح را از بسيارى از خرافات و افسانه ها پاك ساخت و فرقه اى را بنام «پروتستان» پايه گذارى كرد، نتوانست آيين مسيح را از چنگال سه گانگى آزاد سازد.
نظر قرآن درباره تثليث
قرآن مجيد موضوع تثليث را مربوط به اديان پيشين مى داند، معتقد است كه مسيح به خداى يكتا دعوت مى كرده است چنانكه مى فرمايد:
( لَقَدْ كَفَرَ الَّذِيَن قَالُوآ إِنَّ اللّهَ هُوَ الْمَسِيحُ بنُ مَرْيَمَ وَ قَالَ الْمَسِيُح يَـبَنى إِسْرائيلَ اعْبُدُواللّهَ رَبّىِ وَ رَبَّكُمْ اَّنِهُ مَن يُشْرِكْ بِاللّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللّهُ عَلَيْهِ الجَنَّة... ) .( [3])
«آنان كه مى گويند: خدا همان مسيح فرزند مريم است، كافر شده اند، (در حاليكه) مسيح مى گفت؛ خدا را كه پروردگار من و شما است بپرستيد، هركس براى خدا شرك ورزد بهشت بر او حرام است».
اين مسيحيان هستند كه به تقليد از اديان ديگر، آنرا به آيين مسيح وارد ساختند. چنانكه مى فرمايد:
( ...وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُمْ بِاَفْواَهِهِمْ يُضاهِؤنَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ، قَتَلَهُمُ اللّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ ).( [4])
«مسيحيان مى گويند: مسيح فرزند خداست، اين سخنى است كه آنرا در زبان مى گويند (و در باطن به آن ايمان ندارند) آنان تظاهر به گفتار كسانى مى كنند كه پيش از آنان (با داشتن چنين عقيده اى) كفر ورزيدند، از رحمت خدا دور باشند چگونه با ديدن دلايل يگانگى خدا، از راه حق منحرف مى شوند.»
بررسى هاى اخير دانشمندان، نظريه قرآن را به روشنى ثابت كرده است، زيرا در قرن ششم پيش از ميلاد مسيح، اصلاحاتى در آيين برهمنها پديد آمد و در نتيجه آيينى به نام «هندو» به وجود آمد. در اين آئين خداى ازلى و ابدى در سه مظهر و سه خدا تجلى نمود، به نامهاى.
1. برهما(پديد آورنده).
2. ويشتو (نگهدارنده).
3. سيفا(كشنده).
و هم اكنون ثالوث مقدس (هندوها) به صورت سه جمجمه ى بهم چسبيده در نمايشگاه هند موجود است، آنان در كتب مذهبى اين سه اصل را چنين توضيح مى دهند.
«بر همن» پديد آورنده و آغاز گر پيدايش است و هميشه آفريدگار لاهوتى است و آنرا پدر مى گويند.
«ويشتو» نگهدارنده ايست كه آنرا پسر خدا مى دانند كه از سوى خداى پدر آمده است.
«سيفا» پديد آورنده و نابود كننده و برگرداننده جهان است.
مؤلف كتاب «العقائد الوثنية فى الديانة النصرانية» با بررسى همه جانبه در ديگر خرافات مسيحيت، ثابت كرده است كه ثالوث مقدس، صدها سال پيش از ميلاد مسيح در آيين برهمنها و هندوها و ديگر آيين هاى خرافى وجود داشته است و در اين باره به كتابهاى ارزنده و تصاوير زنده اى استناد جسته كه هم اكنون در پرستش گاهها و معبدها و موزه ها موجود است و اين خود، سند زنده اى بر گفتار قرآن مى باشد.
گستاولبون مى نويسد: مسيحيت در پنج قرن اول، با جذب عوامل فلسفى، مذهبى، يونانى و شرقى به حيات خود ادامه داد و به همين ترتيب مخلوطى گرديد از معتقدات شرقى مخصوصاً معتقدات مصرى و ايرانى كه در اويل قرن اول ميلادى در سرزمينهاى اروپايى انتشار يافته بود و در نتيجه مردم، تثليث تازه اى به نام پدر، پسر، روح القدس بجاى تثليث قديمى «نروپى تر» و «ژنون» و «نرو» پذيرفتند.
________________________________________
[1] . دايرة المعارف فريد وجدى ماده (ثالوث).
[2] . طه/85ـ 99.
[3] . مائده/72.
[4] . توبه/30.