اللهمّ حَبّبْ الیّ فیهِ الإحْسانَ وکَرّهْ الیّ فیهِ الفُسوقَ والعِصْیانَ وحَرّمْ علیّ فیهِ السّخَطَ والنّیرانَ بِعَوْنِکَ یا غیاثَ المُسْتغیثین.
خدایا در این روز خیر و نیکی را مورد علاقه و زشتی و نافرمانی را ناپسند من قرار ده، در این روز خشم و آتش عذابت را بر من حرام کن، به یاری خود، ای فریادرس فریادخواهان.
*فراز اول دعا
خدایا، احسان را در این روز، برای من محبوب گردان.
مرحوم آیتالله بهاءالدینی میفرمود: دعا کنید خدا مبداء میل ما را عوض کند، یعنی کانون تمایلات ما را عوض کند.
آیتالله شیخ عبدالکریم حائری فرموده بود: از آسیای میانه، تاجری به سامرا آمده بود و این تاجر، میل شدیدی به خوردن چای داشت که هر مرتبه، چند فنجان، چای پررنگ را مینوشید، آبدارچی میرزای شیرازی گفت: ما توان، تامین چای خوردن او را نداریم، یکی از علما گفت: من چای او را تامین میکنم و او را به منزل خود میبرم، روزی تاجر به خانه آن عالم میرود و متوجه میشود کسی در خانه نیست به خانه میرزای شیرازی میرود آنجا نیز او را پیدا نمیکند با آن علاقه شدید به چایی با حالت ناراحتی توسل به حضرت ابوالفضل العباس پیدا میکند و با این توسل، مبدا میل به چای، در او تغییر میکند بهطوری که نسبت به استکان چای، تنفر پیدا میکند.
* ماجرای جوانی که عاشق گوهرشاد شد
بانو گوهرشاد، زمانی که مسجد گوهرشاد در مشهد را میساخت، کارگری ساده، عاشق وی شد، عشق کارگر به خانم گوهرشاد، آنقدر شدید بود که او را از آب و غذا خوردن انداخت و در بستر بیماری افتاد، قضیه را به گوهرشاد خبر دادند و او گفت: من حاضرم با او ازدواج کنم به شرطی که او، چهل شبانهروز در این مسجد اعتکاف کند، کارگر نیز چهل شبانهروز در مسجد اعتکاف کرد، روز چهلم، خانوادهاش با شادی آمدند تا وی را از مسجد برای خواستگاری گوهرشاد ببرند، ولی او جواب داد، بروید و مزاحم من نشوید من «گوهرشاد» را نمیشناسم.
در حقیقت به واسطه انس با خدا و نماز شب، خداوند مبداء میل این جوان را عوض کرده است و از عشق مجازی به عشق حقیقی کشانده است این یکی از بهترین درسهاست برای جوانان ما که در روند زندگی خود تأمل و تفکر کنند.
در فراز دیگری از این دعا میخوانیم « اللهمّ حَبّبْ الیّ فیهِ الإحْسانَ »: خدا در این روز احسان را محبوب من قرار بده.
«احسان»، نیکی کردن فراتر از قانون و عقل را میگویند.
« إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ ...» همانا خداوند به عدل و احسان امر میکند. (سوره نحل آیه 90)
زن حق دارد برای شیر دادند طفل، از شوهر پول بگیرد این عدل است. ولی از سوی دیگر خداوند فرمان به احسان هم داده است، پول گرفتن، عدل است ولی احسان نیست.
آثار احسان
نخستین اثر احسان محبوبیت در نزد خداست. « إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ » خداوند احسان کنندگان را دوست دارد. (بقره آیه 195)
دومین ویژگی احسان، اجر عظیم و بسیار است «... فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنْكُنَّ أَجْرًا عَظِيمًا » (احزاب آیه 29)
سومین ویژگی احسان اصلاح ناهنجاریهای اخلاقی، احسان به دشمن و مخالف باعث، اصلاح او خواهد شد.
* امام موسی کاظم (ع) و فرد هتاک
شخصی به خاطر دشمنی با امام کاظم(ع) به حضرت ناسزا میگفت: تا جایی که اطرافیان حضرت عرض کردند اجازه بفرمایید او را بکشیم، حضرت، اجازه ندادند و در مقابل ناسزاگویی، به او احسان کردند همان کسانی که میخواستند، آن فرد هتاک را به قتل برسانند، دیدند که او در مسجد حاضر شده و پشت سر امام، نماز میخواند.
امیرالمومنین(ع) میفرماید: « الاِحْسانُ اِلی المُسئِ یَسْتَصْلِحُ الَعُدوَّ » نیکی به مجرم، دشمن را اصلاح میکند. (تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص388)
* رفتار پیامبر(ص) با اسیر
اسیر کافری را نزد پیامبر(ص) آوردند تا او را اعدام کنند در حالی که به او غذا نداده بودند، پیامبر(ص) فرمود: چرا به او غذا ندادید؟ گفتند چون دشمن و در حال اعدام شدن است و در ضمن در خوردن، خیلی پرخوری میکند و با یک وعده، سیر نمیشود. حضرت فرمودند: اگر با یک وعده غذا، سیر نمیشود، غذای مرا به او بدهید تا این جمله را از پیامبر(ص) شنید، اسلام آورد و از قهرمانان لشکر اسلام شد.
* ماندگاری نام صاحب احسان
اثر دیگر احسان این است که باعث ماندگاری نام احسان کننده میشود.
حضرت علی(ع) فرمودند: « المُحْسِنُ حَیٌّ وَ اِنْ نُقِلَ اِلی مَنازِلِ الامْواتِ ». انسان نیکوکار، زنده است گرچه در منازل اموات باشد. (تصنیف غررالحکم و درر الکلم ص386)
همه مردم، مدرسه فیضیه را با نام مرحوم فیض کاشانی میشناسند و یا مدرسه علمیه خان با نام آیتالله بروجردی (ره) عجین شده است.
دیگر از آثار احسان، محبوبیت بین مردم است.
حضرت علی(ع) فرمودند: « سَبَبُ المُحَبَّةِ الاِحْسانُ ». یعنی سبب محبت، احسان است. احسان رشته محبت و دوستی را بین افراد مختلف خانواده و جامعه تقویت میکند.
مشمول رحمت خدا شدن نیز از آثار احسان میباشد خداوند میفرماید: «... إِنَّ رَحْمَةَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ » رحمت خدا به نیکوکاران نزدیک است. (سوره اعراف آیه 56)
آثار دیگر احسان، معیت خدا است
معیت در قرآن و معارف اسلام دو قسم است؛ معیت خاص و عام، اما معیت عام یعنی، خدا با همه است.
« هو مَعَكُمْ أَيْنَ ما كُنْتُمْ » هر جا باشید او با شما است (سوره حدید آیه 4)
اما معیت خاص، به فرمایش خداوند اینگونه است: « وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ » (سوره عنکبوت آیه 69) و خداوند با نیکوکاران و احسانکنندگان است.
احسان درهای عظیم رحمت خدا را میگشاید
* سید شفتی و نتیجه احسان او
سید محمد باقر شفتی(ره) یکی از علمای بزرگ شیعه بعد از تحصیل در نجف اشرف، در نهایت فقر، به ایران و اصفهان مهاجرت میکند، مرحوم آیتالله کرباسی از ایشان خواهش میکنند در منزل وی بمانند، اما سید شفتی قبول نمیکنند و جایی را برای سکونت معین میکنند، بعد از چند روز گرسنگی، پولی فراهم شده و مقداری جگر خریداری میکنند در حال بازگشت، سگی را با بچههایش میبیند که در اثر خشک شدن شیر، تولههای سگ در حال جان دادن هستند، سید شفتی مینشیند و جگر را خرد کرده و به سگ میدهند، تا بخورد وقتی این عمل از سید شفتی انجام داد، خداوند درهای رحمت خود را برای او باز کرد که در حالات ایشان گفتهاند، هیچ عالم شیعی مثل سید شفتی ثروتمند نشد، آیتالله بهجت(ره) میگفتند: یک روز عید غدیر، دهها سال بیست هزار تومان عیدی میدهند، به عبارتی پول دویستهزار نفر استاد کار، در آن زمان بوده است ثروت ایشان آنقدر بود شخصی که به حضورشان رفته بود، میگفت: آنقدر طلا و جواهر جلویش ریخته بود که نزدیک بود من ایشان را نبینم، اعلان کردند فقرای اصفهان بیایند و به آنها کمک میکرد.
آیتالله بهجت میفرمود: از هندوستان، برای سید شفتی وجوهات و نذورات را با فیل میآوردند در تاریخ نقل شده است که در زمان فتحعلیشاه قاجار زمانی که بین ایران و روس جنگ اتفاق افتاد و خزینه بیتالمال خالی شد گفتند؛ برویم و از سید شفتی برای جنگ با روس پول فرض کنیم، همچنین درهای معنوی را نیز خداوند برای او باز کرد و همه این مسایل نتیجه احسانی بود که سید شفتی(ره) انجام داد.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته