اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي فِيهِ الذِّهْنَ وَ التَّنْبِيهَ وَ بَاعِدْنِي فِيهِ مِنَ السَّفَاهَةِ وَ التَّمْوِيهِ وَ اجْعَلْ لِي نَصِيباً مِنْ كُلِّ خَيْرٍ تُنْزِلُ فِيهِ بِجُودِكَ يَا أَجْوَدَ الْأَجْوَدِينَ.
خدايا در اين روز مرا هوش و بيدارى نصيب فرما و از سفاهت و جهالت و كار باطل دور گردان و از هر خيرى كه در اين روز نازل مىفرمايى مرا نصيب بخش؛ به حق جود و كرمت اى جود و بخشش دارترين عالم.
بیداری و آگاهی جز با رهیدن از بند نفس و حصار شهوت امکان پذیر نیست و چگونه می تواند از تعلق مادیات برهد آنکه اسیرِ زندان خود است؟!
قالَ علیٌّ ( علیه السّلام ) :
هیچ دشمنی برای انسان٬ ستمگرتر از نفس او نیست.
(منبع : غرر الحکم٬ ج ٢ / فصل ٨۶ (لا)٬حدیث٣٢۴)
و نفس، شیطان درون است و ابلیس، دیو بیرون. و این نفس سرکش و غفلت مدار است که هوش و بیداری را از کالبد و روان انسان می زداید و سفاهت و جهالت را جایگزین آن می سازد.
پس آنگاه که دل آدمی جایگاه تاریکی و پلشتیِ غفلت و جهل گردید، دیگر نه راهی برای سرازیرشدن رحمت الهی باقی می ماند و نه نایی برای رفتن و رها شدن از بند تعلق.
«هوش» از «هوس» می رمد و «بیداری» از «غفلت» می گذرد تا به بارگاه خیر و خدا نائل آید و از تاریکی جهالت و عدمِ بی خبری، آزاد گردد و آزادگی را برای انسان به ارمغان آورد.
پس آنگاه که مولا «نفس» را سرمنشأ و آبشخور همه «ستم»گریها می شمارد و آن را دشمن بشر می نامد میتوان دّر حکمت را در دیدة واژه های ناب و تابناک او صیقل داد و از خرمن اندیشه و عمل او یافت که دوری از نفس، عین بیداری است و زدایش سفاهت و جهل، نتیجه اش و بدین طریق، در حصن حصین معرفت، سکنی گزید.
بیداری، هم با فراق پلکها از هم در کالبد سر و هم با وصل جان و روان به آیینه ایمان، در عرصة دل، امکان پذیر است و ماه رمضان، برترین و والاترین آوردگاه این مصاف ایمانی است.
امید آنکه با گردآمدن زیر شمع محفل رمضان، صدف وجود خویش را با گوهر علم و حقیقت، کامل نماییم و از تبار بیداران و بری شدگان از جهل و غفلت بشمار آییم.
آمین یا رب العالمین!