یکشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ |۱۳ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 15, 2024

واژه معنویت در ادبیات دینی و محاورات اجتماعی جزو واژه های ارزشی است، اما درباره این واژه ارزشی و مفهوم آن کمتر به بحث پرداخته شده است.

شناخت معنویت و مفهوم قدر، جایگاه انسان و انس با قرآن و شرط بهره مندی از لحظات ماه مبارک رمضان مباحثی است که سرویس علمی و فرهنگی خبرگزاری حوزه در گفت وگو با حجت الاسلام والمسلمین سید علی طباطبایی از اساتید حوزه و دانشگاه به آن پرداخته است.

یکی از واژگانی که در ادبیات دینی و محاورات اجتماعی ما جزو واژه های ارزشی می باشد واژه " معنویت " است، اما اینکه این واژه به چه معناست و راه های رسیدن به آن چگونه است، کمتر مورد توجه قرار می گیرد لطفا توضیحی دراین عرصه داشته باشید ؟

واژه معنویت در  ادبیات دینی و محاورات اجتماعی جزو واژه های ارزشی است،  اما درباره این  واژه ارزشی و مفهوم آن کمتر به بحث پرداخته شده است، اصلا معنویت چیست ؟ در عین حالی که این واژه ارزشی است، اما معنای آن و راه های رسیدن به معنویت مورد بررسی قرار نگرفته است  و کمتر از آن بحث شده است و در این مجال، کمی به این مطلب باید پرداخت.

 به عنوان یک اصل مقدماتی این اصل  مطرح است که انسان  بدون معنویت احساس تنهایی و پوچی می کند، معنویت به زندگی معنا می دهد و انسان را از منجلاب پوچی و بی هویتی نجات می دهد، خصوصا در شرایط دشوار زندگی شخصی که احساس معنویت نمی کند، زندگی او رفته رفته به سوی پوچی می گراید و هویت و  شخصیت انسان گم می شود و در قرون اخیر و دنیای کنونی, تفکر پوچ گرایی و نهلیستی زائیده همین  پدیده می باشد .

بدترین آسیبی که پدیده پوچ گرایی برای انسان به ارمغان آورده است، نبود معنویت است و اگر معنویت باشد

در بلا هم می‌چشم لذات او*****مات اویم مات اویم مات او

در بلا هم می گوید «می چشم لذات او»  یعنی به یک ملجائی رسیده است که اگر سختی هم پیش آید او به آن حقیقت دلخوش است، لذا بابد دید معنویت در زندگی به چه معناست ؟ هر یک از این اصول در جای خود نیاز به قلم فرسایی دارد و ما در اینجا تنها این اصول را فهرست وار نقل می کنیم:

برخی از اصول معنویت:

معنویت یعنی در مسیر جاذبه ربوبی قرار گرفتن .

 معنویت یعنی اسرار عالم را جلوه ایی از تجلی ربوبی دیدن.

 معنویت یعنی فروغ حرارت بخش الهی را در درون یافتن.

 معنویت یعنی بیداری وجدان انسانی.

معنویت یعنی تکاپوی آگاهانه در راه کمال مطلق .

معنویت یعنی تمام جهان را مظهر جلال و جمال الهی دیدن .

 معنویت یعنی انانیت و خود خواهی را متلاشی کردن .

معنویت یعنی تعدیل جوشش غرائز حیوانی و طبیعی .

معنویت یعنی موجودیت را در بعد حیوانی و طبیعی خلاصه نکردن.

معنویت یعنی افق ماورا طبیعی را دیدن و بسوی آن عروج کردن .

معنویت یعنی به ثمر رسانیدن شخصیت انسانی در راه تکامل حقیقی.

معنویت یعنی شادمان بودن دل در طوفان های غم انگیز .

معنویت یعنی روح تازه یافتن و در جهان تازه ای با نشاط انسانی زندگی کردن.  

معنویت یعنی تکراری نبودن زندگی .

معنویت یعنی ابدیت خویش را باور کردن و اینکه بدانی مسافر هستی .

معنویت یعنی به حفر ه های لای و لجن طبیعت انس نداشتن .

معنویت یعنی بند و زنجیر علایق مادی را از خود دور ساختن .

معنویت یعنی رابطه خود را با خدا دریافتن .

معنویت یعنی آگاهی از هندسه تکوین عالم و آدم .

معنویت یعنی هبوط فرشتگان رحمت در حریم قلب انسان .

معنویت یعنی مراقبت جدی از تمام احوال و اطوار خویشتن

معنویت یعنی مواظب واردات و صادرات دل بودن

و مانند این اصول که معنای معنویت است .

اهمیت ایجاد معنویت در روح و جان آدمی تا چه اندازه ای است؟

اگر می گوییم انسان باید معنویت داشته باشد، یعنی او از زندگی حیوانی خارج شده و در منطقه ارزش ها زندگی می کند و اگر کسی به این شکل معنویت دارد، برای او زندگی انسانی معنا پیدا کرده است و اگر اینگونه شد زندگی را شوخی نمی گیرد می فهمد که حیات انسان جلوه ای از ملکوت است و با این زندگی شوخی نمی شود کرد و هر یک از این اصول، خود فصولی است در بیان معنای معنویت و  در ماه رمضان باید این معنویت را در خود ایجاد کند .

بهجت و سرور حاصل از معنویت و عبادت آدمی در چیست و  چگونه به دست می آید  ؟

عبادت و اطاعت واقعی میوه و ثمره ای دارد و آن احساس نشاط و سرور است لذا ماه رمضان ما سرور و بهجت انسان است و اگر انسان از آن جهت که انسان است فهمید بهجت چیست می فهمد بهجت انسانی از خوردن و آشامیدن نیست بهجتی که خوردن و آشامیدن برای انسان می آورد بهجت حیوانی است لذا اهل معرفت این پیام را به ما داده اند : که ای انسان که در پذیرش حکمت،  روح لقمانی داری اسیر لقمه مباش آنان که به مقام وصل رسیده اند و انسان را فهمیدند و معنای زندگی را چشیده اند می گویند اسیر لقمه مباش .

 و دیگر اینکه باز اهل معرفت می فرمایند اگر عبادت با آگاهی و عرفان باشد تحمل گرسنگی و تشنگی به مراتب از خوردن و آشامیدن آسانتر است، کسانی که به حقیقت معرفت رسیدند می گویند : تحمل تشنگی در رمضان و گرمایی تابستان به مراتب شیرین تر از آشامیدن آب است و این ها همه از  آثار معنویت است، یکی از آن اصول و معنای مربوط به معرفت این است که معنویت یعنی در مسیر جاذبه ربوبی قرار گرفتن و اگر این معنا محقق شد زندگی و برخورد او و منش او طور دیگر می شود  و این انسان ها به فکر خود طبیعی نیستند و او را در حد ابزار نگاه می دارد و ایشان کسانی اند که         لب فرو بسته و بدل شورش دريا دارد .

گر مخيّر بكنندم به قيامت كه چه خواهى             دوست ما را و همه جنّت و فردوس شما را

چون در مسیر جاذبه الهی قرار دارند چیزی جز خدا نمی خواهند و به این اصل رسیده اند که تا معبود معروف نشود عبادت منتج نیست اولین شرط عبادت این است که معبود معروف شود و اگر خدا را شناختند و در مسیر جاذبه الهی قرار گرفتند نور توحید در تمام وجودشان پرتو افکن خواهد شد.

دل گفت مرا علم لدنّى هوس است             تعليمم كن اگر تو را دسترست‏

گفتم كه الف گفت دگر، گفتم هيچ             در خانه اگر كسست يك حرف بسست‏

چگونه از  ماه رمضان بیشتر بهره بگیریم  ؟

 ماه رمضان ماه فکر و ذکر است و این مطلب را اگر به عنوان اصل تلقی کنیم که تا معبود معروف نشود عبادت منتج نیست لذا انسان سعی کند در ماه رمضان معرفت الهی پیدا کند و اگر معرفت حاصل شد محبت او بیشتر می شود اگر معرفت بیشتر شد نتیجه های خوبی می گیرد و ادعیه ماه رمضان سراسر توحید و ربوبیت است منتهی اگر انسان, درون آشفته ای داشته باشد حظ کاملی نمی برد دعاهای ماه رمضان زمانی لذت بخش است که معرفت ربوبی حاصل شود چه سعادتمند هستند کسانی که با مناجات های ماه رمضان می توانند درون تفدیده خویش را سیراب کنند لذا کسی که این معانی را چشیده است وداع با این ماه برای او سخت است .

 انسان باید در مقام توحید علمی و جذبه کار کند که بر اثر طهارت جان و مواظبت آن جذبه، حاصل می شود مبارک بودن رمضان محصول مراقبت های ویژه است و اگر مدتی مراقبه داشت از درون آن، جذبه برای انسان به وجود می آید، صرف نخوردن انسان را به به معنویت نمی رساند .

 از سفارشات اساتید و بزرگان در این زمینه برای استفاده بیشتر از ماه رمضان مطلبی به خاطر دارید ؟

انس خاص با قرآن در ماه رمضان از سفارشات مورد تاکید بزرگان بوده است و حلقه مفقوده در جامعه ما  «قرآن شناسی» است و این مطلب خود یک اصل است که چند مطلب نتیجه می دهد ؛ مقدمه نخست: در مباحث فلسفی می گویند : حرکت بر دو نوع است: حرکت طبیعی و حرکت قسری، در حرکت طبیعی شی متحرک به مقصد خود که رسید می آرامد اما در حرکت قسری شی متحرک به جای اول خویش بر می گردد منتهی بعد از اینکه نیروی مخالف تمام شود و این یک اصل فلسفی ثابت شده است .

مقدمه دوم : انسان ذاتا و طبیعتا لذت گرا و دنبال خوشی است و هر جا خوشی بود حرکت او طبیعی است و نیاز به قسر و زور ندارد و اگر حرکت این انسان به سوی معنویت و تلاوت قرآن  با حرکت قسری مانند امر و نهی و شرایط اجتماعی محقق شده چون لذت نمی برد دوباره به جای خود بر می گردد ؛ تلاوت قرآن وحشر ونشر با قرآن باید برای انسان لذت بخش باشد و اگر انسان بسوی قرآن می رود حرکت او طبیعی است اما اگر لذتی احساس نکرد و بر اساس جو و شرایط اجتماعی بسوی قرآن رفت او قرآن می خواند اما بعد از مدتی دوباره بجای اول خویش که لذت های طبیعی و مادی است بازمی گردد؛ حلقه مفقوده این است که این قرآن چیست؟!  اینکه می گویند خواندن قرآن لذت دارد ! حقیقت قرآن چیست که عده ای می گویند در محضر قرآن که هستیم شیرینی و حلاوت دارد ! این قرآن شناسی به معنای خاصی است که از خود قرآن می توان فهمید.

اینکه قرآن نور است یعنی چه ؟ پس تلاوت قرآن چنین واقعیتی است . در ماه مبارک رمضان اگر روی این جهات کار شود نتیجه اش این است که حرکت من اگر قسری است بفهمم مشکل از من است نه اینکه بگویم چیزی نیست ...

چگونه شب قدر را  درک کنیم ؟

یکی از فرمایشات بزرگان اصل شب قدر است اگر کسی بخواهد قدر را درک کند باید شب قدر را درک کند باید معنویات ماه قبل را درک کند ماه رجب ماه تخلیه است و باید غبار روبی کرد و لباس عوض کرد و دعا های ماه رجب و روزه های ماه رجب مستعدند تا انسان روح و باطن خود را تخلیه کند و ماه شعبان ماه تحلیه است و این صلوات شعبانیه و ... مثل عطر است که بر جان انسان می زند کسی که ماه رجب را درک نکرده نمی تواند بر لباس کثیفش عطر بزند  و انسانی که به میهمانی می رود باید در ماه رجب و شعبان خود را آماده سازد  و ماه رمضان ماه میهمانی است و اصل ضیافت شب قدر است و اگر کسی این مسیر را طی کرد شب قدر او می شود شب قدر و الا شب قبر اوست .

گفتگو . تنظیم : حمید کرمی

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha