زندگی شهید مطهری آنچنان پربار و رشک برانگیز است که حقیقتا انسان را به تأمل و حیرت و تحسینی تمام عیار وا میدارد.
این استاد شهید که براستی و درستی باید گفت، ستاره ای درخشان در آسمان علم و خرد اسلام و ایران است چه در آوردگاه علم و آموختن و آموزگاری و چه در میدان عمل و حضور ناب و تابناک در سالهای نهضت و روزهای جهاد علیه نظام ستمشاهی، هماره می درخشید و روشنی می بخشید.
اما تردیدی نیست که مهم ترین بعد شخصیتی و ساحت وجودی این مرد تمام عیار، تلاشهای علمی و کارهای خطیر و پرعظمت اوست که ارمغانی همچون جمله ماندگار امام امت را برای خویش به همراه آورد که فرمود کارهای استاد شهید تماما مورد قبول است و صد در صد ارزشمند.
و نیز در بیانی دیگر مطهری را «پاره تن اسلام» و «حاصل عمر» خویش دانست و این همه، گویا و جویای این نکته است که شهید معلم انقلاب، تمام عمر خویش را در راه انتشار مجد و عظمت اسلام و احیای معارف دین مبین و بیدار کردن فطرت به خواب رفته انسان امروزین نموده است.
*زندگی شهید مطهری ابعاد متنوعی دارد.
از سالهای تحصیل و طلبگی که اتفاقا دوران مرارت بار و سخت و پرمشقتی برای مرتضای جوان بود تا دوران تدریس و پژوهش در امر فلسفه و کلام اسلامی در دانشگاه تهران و از روزهای مبارزه و پیروزی انقلاب تا لحظات آخر که به فاجعه ترور و از دست رفتن یکی از گنجینه های غنی اندیشه و اخلاص اسلامی از کاروان سبز و سرخ انقلاب نوپای اسلامی در آن سالهای سخت و مهیب و شیدایی منجر شد.
اما حیات علمی و مجاهدتهای اجتماعی و تلاشهای فرهنگی شهید مطهری را می توان در چند عرصه به نظاره نشست:
تلاش برای فهم صحیح و اصولی و جامع و مانع از اسلام
مبارزه با التقاط و کج فهمی و کژبینی گروههای مختلف در برابر اسلام ناب
احیای مفهوم مبارزه با استکبار، خصوصا تلاش در جهت همراهی با مبارزان فلسطینی
پژوهش و تألیف در عرصه علم و فکر ناب اسلامی و دغدغه نسبت به پاسخگویی به شبهات با انتشار کتابهای غنی و متنوع در موضوعات مختلف اسلامی و حضور پر رنگ و تابنده در عرصه قلم خاصه در نشریات عمومی
شاید بتوان یکی از مواقف جدی و تلاشهای مهم شهید مطهری را در حضور موثر و دغدغه مند ایشان در عرصه پاسخگویی به شبهات در دوران پیش از انقلاب دانست.
به نحوی که ایشان حتی در نشریه ای مانند پیام زن که وضعیت آن به لحاظ نوع مطالب و مخاطبان مشخص و صبغه اش روشن بود، حضور قلمی می یافت و در مورد حجاب مطلب می نوشت و میدان را از تجلی منویات اسلامی و حضور اسلام شناسان واقعی خالی نمی گذاشت و این اقدام در آن دوران هم بار معنایی قابل ملاحظه ای داشت و هم گویای بصیرت و فهم بالا و موقعیت شناسی این استاد فرزانه بود.
کتابهای ایشان همانطور که اشاره شد، حیطه های متنوع و حوزه های مختلفی در بر میگیرد و از فلسفه و کلام تا قیام حسینی و از داستان راستان گرفته تا حافظ شناسی را در برمی گیرد.
عجبا از دانشمند فیلسوفی در حد مطهری بزرگ که «داستان راستان» می نویسد و حتی در این عرصه نیز احساس ضرورت را با حضوری قابل و ارزشمند پاسخ می دهد.
نکته آنکه، همه این عرصه ها و مواقف و مواضع چه آنجا که از غزلیات حافظ و رشحات معنوی و عرفانی منتشر در آن می گوید و چه آنجا که برای کودکان داستان می نگارد و چه آنجا که «خدمات متقابل اسلام و ایران» را برمی شمارد و... و هر جای دیگر که قدم می گذارد و قلم می زند، می توان نور ناب و تشعشعات معنوی و ایمانی تابناک و بارقه های فهم دینی او را دید و پی گرفت.
تمام این آثار گرچه در معنا و مضمون و موضعشان متفاوت و متنوعند، اما در حقیقت از یک آبشخور می نوشند و از یک سرمنشأ پدید می آیند که همان اسلام حقیقی و فطرت انسانی و دغدغه های ایمانی نویسنده بزرگ و متفکرشان است.
و زندگی شهید مطهری آنچنان پربار و رشک برانگیز است که حقیقتا انسان را به تأمل و حیرت و تحسین تمام عیار وامی دارد.
با چشم دل و دیده جان که می نگریم به یادمان می آید که این روزها چقدر جای او خالی است و جامعه ما و جان و جهان چقدر نیازمند فکر ناب و اندیشه زلال و خرد برتر اوست.
درود و رحمت خدا بر او باد و براستی و درستی که بهار ایران بی حضور تابناک او، خزان زدة ابر کبود فقدان است!
محمدرضا محقق