خبرگزاری حوزه/ محمد حسن نجفی معروف به صاحب جواهر همان آیت الله شیخ محمد حسن بن شیخ باقر بن شیخ عبد الرحیم بن آقامحمد بن ملا عبد الرحیم شریف اصفهانی متولد 1166 و رحلت نموده در 1228 هجری خورشیدی از فقهای برجسته و بی بدیل شیعه و صاحب کتاب جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام است که نام و یاد او همراه و همردیف عنوان زیبا و جانانه این کتاب شریف و سترگ و شگرف است و شخصیت والاتبار او را بیشتر با عنوان «صاحب جواهر» می شناسند.
این عالم ربانی با شخصیتی متواضع و رئوف و پدرانه نسبت به شاگردان و ملازمانش چهره ای واقعی و حقیقت مدار از یک «روحانی» به نمایش گذاشت.
نسب ایشان از طرف پدر به خانواده ای مذهبی و ایرانی و از مادر به ابوالحسن فتونی از علمای حومة حله میرسد.
از ایشان هشت پسر و چند دختر باقی ماند و تنی چند از آنان برجستگانی در عرصه معرفت و ادب شدند و باقیات الصالحاتی برای آن عالم ربانی و از آن جمله باید اشاره کرد به شیخ محمد، معروف به «حُمیّد» بزرگترین و برجستهترین فرزندان، که مدرس و امام جماعت بود و در زمان حیات پدر در سال ۱۲۱۳ هجری خورشیدی درگذشت شیخ عبدالحسین، فقیه بزرگوار و مشهور به علامه شیخ حسین، ادیب و شاعری ماهر و فاضل، شیخ حسن، از علماء و فقهای برجسته و بزرگوار زمان و زمانة خویش بود.
*آثار علمی صاحب جواهر
از جمله آثار و تألیفات ایشان می توان به الرسالة العملیة، رسالة فی الزکاة والخمس، نجاة العباد فی یوم المعاد رساله عملیه و فتواهای فقهی، هدایة الناسکین رسالهای درباره حج، جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام و آثار الشیعه الامامیه اشاره نمود.
این واقعه گویا و جویای این نکته مهم، خطیر و سترگ و حیاتی است که مردان خدا از هر موقعیتی که شائبه آلودگی به مادیات و دوری و گریز از معنویات را داشته باشد گریزانند هرگز خود را به دام شهوت قدرت و ثروت و مقام و مکنت فانی دنیای دنی نمی اندازند.
این عالم ربانی و طبیب عرفانی از سال1266 تا 1281 ه.ق،پانزده سال تمام رياست و زعامتعلمى حوزه علميه نجف را در اختيار داشت و از برترین و والاترین و نامدارترین و فراگیرترین زعما و مراجع شیعی در اقصی نقاط عالم بود و کتابهای تألیف شده به قلم مبارکش هنوز که هنوز است پس از قرنها، جرعه های نوشین و زلال معرفت آتشین برای اهل عشق و یقین است.
از جمله باقیات الصالحات صاحب جواهر علاوه بر فعالیتهای علمی و یادگارهای معرفتیش می توان به اقدامات عمرانی ایشان برای عموم مردم اشاره کرد. آبيارى نجف اشرفو حفر كانال معروف،به نام«نهر صاحب جواهر» كه از فرات تا نجف كانال بسياروسيع و عميقى بازگشوده شد و با هزينههاى بسيار راهی فراهم گشت تا مردم از بىآبىنجات یابند.
اجراى اين تصميم با همت جمعى از مردم نيكوكار و به هدایت و حمایت و پیشروی این عالم اهل عمل بود و ایشان در جواب افرادی که آن ولی الهی را از اقدام به چنين عمل بزرگ و پرهزينه ای نهی می کردند،گفته بود:
«اگر به اندازه ريگهايى كه از اين نهر بيرون مىآيد.احتياج به صرف طلا و نقرهباشد،باز هم صرف خواهم كرد و دست از اين اقدام نخواهم برنداشت.»
و این نماد و نشانه ای است از عزم راسخ و ایمان جدی و جهاد حقیقی مردان الهی که در مسیر روشن و زلال فکر و عمل خویش از هیچ نمی ترسند و از کوه استوارترند.
اين نهر دو سال قبل از فوت صاحب جواهربه اتمام رسيد و نجف را سيراب نمود،ولى در اثر سهل انگارى مردم رو به خرابى نهاد ودر اثر ضعف صنعت آن روز، ريگها و شنها آن را پر ساخت،تا شاگرد بزرگوارش آية اللهسيد اسد الله اصفهانى به تعمير و مرمت آن پرداخت و شش سال تمام در تعمير وآبادانى آن وقت و مال صرف نمود،تا در سال 1288 مجددا به حالت نخستين خودبازگشت.سپس باز در اثر كوتاهى مردم،باد و طوفان آن را پرساخت و نجف مجددا بهحال عطش خويش بازگشت.
از ديگر باقیات الصالحات ایشان تاسيس ساختمانهاى مجاور مسجدكوفه است.
*علاقه به مسجد سهله
آنطور که در تاریخ آمده ایشان به مسجد سهله علاقه فراوان داشت و حركت به سوى مسجدسهله را چهارشنبه شبها،پايهگذارى نمود و جمعى از شاگردانش با او حركت مىكردندو شب را در آنجا بيتوته و عبادت مىنمودند و احداث اين ساختمان از برکات و نتایج ارزشمند و عام المنفعه این حرکت های معنوی و عبادی بود.
مرحوم محدث نورى درباره صاحب جواهر می گويد:
«شيخ محمد حسن صاحب جواهر،شخصيتى است كه رياست اماميه در عصرخويش به او منتهى گرديد و كتاب او نظير و همانند ندارد و در اسلام كتابى همانند آندر حلال و حرام نوشته نشده است.»
مرحوم شيخ عبد الحسين تهرانى،استاد نورى(ره)گفته است:«اگر مورخ زمانصاحب جواهر، تصميم گيرد كه حوادث عجيبه آن زمان را ثبت اوراق نمايد،هر آينهعجيبتر از تصنيف كتاب«جواهر الكلام»چيز ديگرى را سراغ نتواند كرد.»
صاحب جواهر،در اول شعبان سال1266 هجرى قمرى در نجف اشرف دار فانی را وداع گفت و به دیدار یار شتافت.
درود خدا بر او باد و بر همه بندگان صالحش! یادو نامش زنده و راهش جاویدان!