شنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۳ |۱۲ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 14, 2024

اگر عیب‌های دیگران را بپوشانیم،‌ خداوند نیز عیب‌های ما را خواهد پوشاند،‌ عفاف،‌ پاکی باطنی است، اما ستر، پوشش عیب‌هایی است که از خدا میخواهیم تا معایب ما را بپوشانند.

به گزارش سرویس علمی-فرهنگی خبرگزاری حوزه، آیت‌الله گرامی در ادامه شرح دعای روزهای ماه مبارک رمضان، در شرح دعای روز دوازدهم آورده است:

اللَّهُمَّ زَيِّنِّي فِيهِ بِالسِّتْرِ وَ الْعَفَافِ وَ اسْتُرْنِي فِيهِ بِلِبَاسِ الْقُنُوعِ وَ الْكَفَافِ‏ وَ احْمِلْنِي فِيهِ عَلَى الْعَدْلِ وَ الْإِنْصَافِ وَ آمِنِّي فِيهِ مِنْ كُلِّ مَا أَخَافُ بِعِصْمَتِكَ يَا عِصْمَةَ الْخَائِفِين « إقبال‏الأعمال ص : 142»

اى خدا، در اين روز مرا به زيور ستر و عفت نفس آراسته کن، به جامه‌ی قناعت و كفاف بپوشان، به كار عدل و انصاف بدار و از هر چه ترسانم مرا ايمن ساز، به نگهبانى خود، اى نگهدار و عصمت بخش خدا ترسان عالم.

اللَّهُمَّ زَيِّنِّي فِيهِ بِالسِّتْرِ وَ الْعَفَافِ

خدايا، در ماه رمضان مرا با دو چيز زينت ده؛ يكي: ستر و ديگري؛ عفاف؛ "ستر" يعني؛ عیب‌های من پوشیده باشد و یا این‌که علاوه‌بر این، عیب‌های دیگران را هم، من بپوشانم، اگر عیب‌های دیگران را بپوشانم، خدا نیز که ستار العیوب است، عیوب مرا خواهد پوشاند.

"عفاف" پاکی باطنی خود شخص است، اما «ستر»، پوشش بر اشکالات و عیب هاست؛ خدایا مرا با عفاف زینت بخش تا عیوبی نداشته باشم و اگر هم عیب‌هایی دارم پوشیده باشد.

وَ اسْتُرْنِي فِيهِ بِلِبَاسِ الْقُنُوعِ وَ الْكَفَافِ

خدايا؛ مرا در پوشش خودت قرار ده، با پوشش قناعت و کفاف ؛ چون بسیاری از گناهان از طمع بوجود می‌آید و تعرض به حقوق دیگران، همه از طمع ناشی می‌شود. در حديثى از پيامبر(ص) مى‏خوانيم:

 «القَنَاعَةُ مَالٌ لَايَنْفَدُ؛ قناعت سرمايه‏اى فناناپذير است؛ بحار الانوار، ج 74، ص 289».

و در كلمات قصار نهج البلاغه مى‏خوانيم:

 «لَا كَنْزَ أغْنَى مِنَ القَنَاعَةِ؛ هيچ گنجى پرمايه‏تر از قناعت نيست؛ نهج البلاغه، حكمت 371».

و «كَفَا بِالقَنَاعَةِ مِلْكاً؛ قناعت ملك مهّمى است؛ نهج البلاغه، حكمت 229».

تفاوت قناعت و ولع

«قناعت»، نقطه مقابل «حرص و ولع» است كه مفهوم آن را به قرينه مقابلش مى‏توان شناخت. «حرص»، يك نوع تضادّ ميان روح و جسم از نظر اشباع نيازهاى مادّى است، و «حريص»، به كسى مى‏گويند كه به اندازه كافى جسم او در برابر نيازهاى مادّى اشباع شده، اما روح او همچنان فقير و گرسنه است، پس بدون دليل، در پى ثروت‌اندوزى بيشتر، انحصارطلبى احمقانه‏تر، و حتّى در پى غصب سهم و حقّ ديگران است.

حريص گاهى چنان به مرحله‌های بحرانى حرص مى‏رسد كه در اين راه، تمام خواب، استراحت و حتّى اخلاق و ايمان خود را از دست مى‏دهد تا درآمد مادّى بيشترى از هر طريق كه ميسّر شود، به دست آورد و سرانجام به موجودى ناتوان و بى‏اراده، كه همه چيز خود را از دست داده، تبديل شود، در حالى كه وی هنوز از نظر روحى اشباع نشده است، زيرا، آن چه را يافته است، از نظر اشباع روحى، سرابى بيش نبوده است.

ولى «قانع»، كسى است كه در ميان جسم و روح او هماهنگى برقرار شده، و هنگامى كه به مقدار كفايت و نياز بيابد، روح و جسم او اشباع مى‏گردد، پس بى‏جهت حرص نمى‏زند و به حقوق كسى تجاوز نمى‏كند. در حقيقت «قناعت»، يك نوع بى‏نيازى روحى و برخوردارى از سرمايه اعتماد به نفس و قدرت‌هاى اخلاقى است.

وَ احْمِلْنِي فِيهِ عَلَى الْعَدْلِ وَ الْإِنْصَافِ

خدايا؛ مرا اهل عدل و انصاف قرار ده؛ قانون عدل و انصاف یکی از قواعد فقهی می‌باشد که روایات ما هم بر آن تاکید دارند. «عدل»، همان قانونى است كه تمام نظام هستى بر محور آن مى‏گردد. و به معنى واقعى كلمه، آن است كه هر چيزى در جاى خود باشد؛ بنابراين، هرگونه انحراف، افراط، تفريط، تجاوز از حد تجاوز به حقوق ديگران، بر خلاف اصل‏ «عدل» است.

وَ آمِنِّي فِيهِ مِنْ كُلِّ مَا أَخَافُ

خدايا؛ از هرچيزي كه از آن مي‌ترسم در امانم بدار؛ در دنیا حوادث طبیعی فراوانی هستند مثل؛ زلزله ها؛ و بلایایی زمینی؛ در قیامت نیز که «فزع اکبر» است و خلق اولین و آخرین هستند نیز، بلایایی فراوانی است که از خدا می خواهیم ما را از آن بلایا هم محفوظ دارد.

بِعِصْمَتِكَ يَا عِصْمَةَ الْخَائِفِين‏

به عصمت خودت؛ به حفظ خودت ؛ به نگهباني خودت قسم كه مرا از امور مورد ترس نگهداري كن و دعاهاي امروز را در حق من مستجاب كن.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha