خبرگزاری حوزه/ امروز دوشنبه برابر است با سالروز رحلت عالم ربانی و فقیه بزرگوار شیعه حضرت حاج ملا محمد تقی برغانی قزوینی معروف به شهید ثالث که از علمای بزرگ قرن سیزدهم هجری قمری بود و در سال1180 در روستای برغان کرج به دنیا آمد.
این دانشمند برجسته شیعی در شهرهای قزوین، قم و اصفهان به تحصیل علوم مقدماتی و نیز مراتب بالاتر معارف دینی از ادبیات عرب گرفته تا دروس حوزوی پرداخت.
ایشان پس از طی این مراحل، همچون سایر اقران و همروزگارانش برای ادامه تحصیل به عتبات رهسپار شد و به محضر درس عالم جلیل القدر شیخ جعفر کاشف الغطاء رسید.
این عالم ربانی و فقیه نامدار شیعی، به لحاظ زندگانی و شیوه و منش حیاتش بسیار زاهد و با تقوا بود و بیشتر عمر خود را صرف ترویج احکام دین و تبلیغ معارف اسلامی می نمود.
در این راه نورانی تلاش بسیار کرد و شاگردان فراوانی هم تربیت نمود و از آن جمله بودند بزرگانی نظیر میرزا محمّد تنکابنی و سیّد محمّد حسین قزوینی.
تالیفات سترگ و ارجمندش همچون عیون الاصول در اصول فقه، مجالس المتقین در مواعظ، منهج الاجتهاد در شرح شرایع الاسلام جزء آثار برجسته و سودمند برجای مانده در این حوزه علمی است که او سالهای سال، در فهم و تبیین و تدریس و احیایش کمر همت بست و تلاش کرد.
اما یکی از رئوس تلاشهای فرهنگی و مذهبی این عالم بزرگوار، مبارزه ای بود که عليه فرقه ضاله بابيه به انجام رساند.
مبارزهای تمام عیار، جدی و خستگی ناپذیر که ملا محمد تقی، نقش مهمی در آن داشت و با شیخیه و بابیه به مصافی علمی و جهادی تبلیغی مبادرت ورزید.
آنچنان که تاریخ گواهی می دهد، شیخ احمد احسایی به سبب روابط صمیمانهای که با فتحعلی شاه قاجار داشت مورد توجه دربار ایران قرار گرفته بود. وی در اواخر عمر خود به قزوین آمد و در خانه عبدالوهّاب قزوینی مهمان شد و در مدّت اقامتش در شهر، به تدریس و ترویج آرای خود پرداخته و به اقامه نمازجماعت مشغول بود.
حضور وی در شهر باعث شد تا ملامحمد تقی خطر را جدی احساس کند. او بهترین راه را تشکیل جلسه مناظره می بیند، لذا از احسایی برای مناظره علمی دعوت به عمل میآورد. احسایی نیز درخواست وی را اجابت می کند. در این مناظره طولانی که در منزل ملا محمد تقی برگزار می شود ملا محمد تقی اشکالات فراوانی بر عقاید احسایی وارد می کند و بر پاسخ های سست وی خط بطلان می کشد. به نحوی که احسایی مغلوب می گردد.
با این وجود احسایی به نظرات غیر مستند خود پافشاری می کند، لذا ملا محمد تقی به کافر و مرتد بودن احسایی فتوا می دهد. تأثیر حکم شهید ثالث آن چنان سریع بود که هیچ فردی پشت سر احسائی جز عبدالوهّاب قزوینی نماز نمی خواند. از همان زمان مورد کینه و نفرت فرقه ضاله بابی و بعدها بهائی قرار گرفت.»
ثمره این مبارزات و تلاشهای مهمی که این مرد ربانی و عالم روشن ضمیر علیه این فرقه ضاله ادامه داد، این بود که سرانجام به دست یکی از دست نشاندگان این فرقه تاریک اندیش و گمراه کننده در هنگام نماز مورد سوءقصد قرار گرفت و سرانجام بر اثر همان جراحت در 17 ذیقعده سال 1263 هجری قمری به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
ماجرا از این قرار بود که شبی به حسب عادت معمول به مسجد رفت و مشغول فریضه نماز شد هنگامی که به مسجد رفت، چند نفر از بابیها به وی هجوم آوردند و هشت نقطه از گردنش را به نیزه مجروح کردند و متواری شدند و حاج ملامحمد تقی برغانی پس از انتقال به منزلش، بعد از دو روز به رحمت ایزدی پیوست و در جوار شاهزاده حسین قزوین به خاک سپرده شد.
فرقه ضاله بابیت و بهائیت در تواریخ خود ساخته شان از امیر کبیر، ملا محمد سعید العلمای مازندرانی و بالاخره ملا محمد تقی برغانی قزوینی که هر سه از بزرگان و علمای شیعه هستند با نفرت و انزجار یاد می کنند. چرا که این سه بزرگ با تیزبینی به نقشه های استعماری و تفرقه انگیزانه آنها پی برده با کیاست و تدبیر مقتضی نیات شیطانی آنها را نقش برآب کرده اند.»
درود و رحمت خدا بر روح پاکش؛ یادش گرامی و راهش زنده و پر رهرو باد!