شنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۳ |۱۲ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 14, 2024

اهل ادب، شعر، شعور و کلام هم در طول قرنهای متمادی بر این عزم بوده‌اند تا برترین و بهترین عصاره‌های جان خویش را در قالب کلمات و ابیات سترگ و شریف و ماندگار و جاودانه به میدان پاک‌بازی راه حسین(ع) اهدا نموده و نام خود را در این جرگه ثبت و ضبط نمایند.

خبرگزاری حوزه/ هفته کتاب و همزمانیش با ایام ماه محرم سبب شد تا با مروری بر کتاب‌های ارجمندی که در این حوزه منتشر گردیده، به بازخوانی و معرفی نمونه‌هایی برجسته و ارزشمند از این دست آثار بپردازیم که هم به دلیل ویژگی‌های متن اثر، هم مختصات زمانه و ضروریات امروز جامعه، به توجه نسبت به این آثار، فحوا و محتوایشان، نیاز بیشتری احساس می شود.

عاشورا منبعی عظیم و عزیز در حوزه اندیشه و عواطف و جریان‌های مهم اجتماعی در طول سده‌های گذشته و در اقصی نقاط جهان اسلام بوده است.

واقعه‌ای که به سان گنجینه‌ای بشکوه، استوار و سرشار از ایمان، اعتقاد، پایمردی و بزرگی، توانسته به برجسته‌ترین تابلوی عاشقانه تاریخ بشریت و والاترین مرتبه پاکبازی در راه خدا تبدیل شود.

هر قشر و صنف و سلکی در جهان اسلام تلاش کرده تا به طریقی، دین خود را به عاشورا، این حقیقت بیکرانه و منبع لایزال هستی بخش ادا کند.

در این میان اهل ادب، شعر، شعور و کلام هم در طول قرن‌های متمادی بر این عزم بوده‌اند تا برترین و بهترین عصاره‌های جان خویش را در قالب کلمات ابیات سترگ، شریف و جاودانه به میدان پاک‌بازی راه حسین(ع) اهدا نموده و نام خود را در این جرگه ثبت و ضبط نمایند.

از گذشته‌های دور تا امروز و از محتشم کاشانی تا اکنونیان، همگی بر این عهد بوده و در این راه با جان و جهان خویش حضور یافته‌اند و تلاش کرده‌اند در حد وسع واژگان و قدر کلمات، به عرضع ارادت در این ساحت مقدس و بارگاه قدسی بپردازند.

در طول تاریخ پس از عاشورا تا امروز هزاران شعر در قالب‌ها، اشکال، زبان‌ها، الحان و بیان‌های گوناگون سروده و عرضه شده است.

اشعاری که گرچه هریک به زبانی و بیانی صفت حمد عاشقان کربلا را سروده‌اند و با نیتی خیر و شریف بر زبان و بنان شاعر جاری شده‌اند، اما گاه از ادبیاتی آن‌چنان که لایق این عرصه باشد، حظ و بهره‌ای تام و تمام نبرده اند.

همین امر موید این نکته است که بایستی کارشناسانی غربال به‌دست، به انتخاب و گزینش گری این آثار پردازند و گوهر‌های تابان و چراغ‌های درخشان را از میانة هزاران شعر که همگی هم انشاالله اجری جزیل برای سرایندگانش در عقبی به دنبال خواهد داشت، برگزینند.

 

* مراثی ارزشمندی برای عاشقان ثارالله

كتاب «من می گویم شما بگریید» که توسط شاعر برجسته و کارشناس معاصر، علیرضا قزوه گردآوری و به‌چین شده، از این دست آثار به‌شمار می رود.

این کتاب که مجموعه‌ای از مرثيه‌هاي عاشورايي است، در 263 صفحه و در پنج فصل چینش گردیده و گردآوری گشته است.

 

* درباره کتاب

مجموعه مرثيه‌هاي عاشورايي این كتاب، از جمع قابل توجهی از شاعران سلف و خلف از گذشته‌گان و کهن‌سرایان تا امروزیان و معاصران را در قالب‌های مختلف غزل و قصیده و رباعی و نوسروده‌های ارزشمندی که در وصف شهدای کربلا، سالار شهیدان و بیان ویژگی‌های ارزشی آنان سروده شده، دربرمی‌گیرد.

گستره‌ای که از سيف فرغاني و مولانا جلال‌الدين بلخي گرفته تا محتشم كاشاني، اقبال لاهوري و دیگر شاعران صاحب اثر معاصر، همچون حميد سبزواري، محمدعلي مرادش و دهها شاعر معروف و مشهور معاصر و شاعران نوقلم را دربر می‌گیرد.

 

* شرح فصل‌های کتاب

علي‌رضا قزوه گردآورنده این کتاب، مجموعه فوق را در پنج فصل تصنیف نموده و فصل اول آن به اين حسين كيست، با كربلا، با حسين، فصل دوم را اي پدر جان همرهان بستند بار... به شهيدان هاشمي، حضرت علي‌اصغر، حضرت علي‌اكبر و حضرت ابوالفضل العباس(ع) اختصاص داده است.

وي در فصل سوم، به ناله عشق است و آتش مي‌زند (دمي با اصحاب وفادار امام حسين(ع)) و فصل چهارم را به گودال قتل‌گاه پر از بوي سيب بود يك شب و روز عاشورا) و فصل پنجم را به (زينب اسيري رفت و ما بر جاي بودمين) بعد از عاشورا اختصاص داده و در هر فصل اشعار برجسته و ماندگار شاعرانی آمده است كه مرثيه‌اي در اين باب سروده‌اند.

 علي‌رضا قزوه در مقدمه‌ای که بر این اثر نگاشته، شرح اشتیاقش برای انجام این کار و زمینه‌های به وقع پیوستنش را اینچنین بیان می کند: اين سال‌هاي آخر، شعرهايي از اين‌جا و آن‌جا از برخي مداحان آشنا و نام‌آشنا مي‌شوم كه به جاي آن‌كه دل را باراني كند، دل را به درد مي‌آورد. برخي نيز داعية خودنمايي دارند، حال آنكه اصل در كربلا گم شدن است و به اصل خويش رسيدن. همين انگيزه‌اي شد تا اين اشعار را در دفتري فراهم آورم و هديه‌اش كنم به مداحان دل‌سوخته به‌خصوص آنان كه به لحن عاشورا تكلم مي‌كنند و حنجره‌شان وقف امام حسين(ع) و ياران او است. مي‌توانستيم به‌جاي اين شعرها اشعاري انتخاب كنيم كه زرق و برق الفاظش امروزي‌تر باشد، اما فرمان از دل گرفتم و حكايت چنين شد كه مي‌بينيد.

 

* ویژگی‌های کتاب

در اين دفتر ضعف‌هاي دستوري، زباني و به‌خصوص محتوايي كمتر به چشم مي‌آيد.

بیدل دهلوی، سیف فرغانی و مولانا هرکدام دریایی هستند در ادبیات فارسی، جدا از مقام ادبی، آن‌ها هرکدام فهمی از حکمت دارند که به مرحله‌ای بالاتر از حکیمی کشانده می شوند. دوران زندگی این شاعران در قرن‌های دور و نزدیک بوده است، حوادث زیادی را پشت سر گذاشته‌اند که برخی را چشمان کم‌سوی تاریخ ثبت کرده و برخی را نه.

هرچند که صحبت از تاریخ، ادبیات، شعر و شاعر نیست. به قول قدیمی‌ها، نقل نقلِ ارادتی است که در طول تاریخ از سال‌61 هجری تا امروز در ادبیات و شعر فارسی نهفته است. ارادتی که حروف را به قیام واداشته است و نام شاعری را که از روی خلوص به واقعه عظیم پرداخته است تا ابد جاودانه کرده این را کتیبه‌ها شهادت می‌دهند، خیابان‌ها، حسینیه‌ها، کتاب‌ها، دیوارها و ذهن مردمی که با شنیدن هر کلمه از این قیامت حروف اشک به چشمانشان می‌نشیند و بغض راه گلوی‌شان را می‌بندد.

جاودانگی شاعران هیچ، بغض و اشک هیچ، خیابان‌ها هیچ! چه سری در این واقعه نهفته است که کلمات را شوریده می‌کند و شاعران را به کلنجار رفتن با کلمات وامی‌دارد تا بتوانند، تصویر کوچکی از واقعه‌ را با کلمه قاب کنند.

 

* گزیده‌ای از اشعار کتاب

اینک نمونه‌هایی از اشعار این کتاب را که در قالبها و زبانهای مختلف و از شاعران گوناگون برمی خوانیم و شما خوانندگان عزیز و به ویژه مداحان اهل بیت(ع) را به مطالعه و استفاده از این مجموعه گرانسنگ و ارزشمند دعوت می کنیم.

 

* محمدعلي مجاهدي

چون ديد به نوك ني‌سرش را خورشيد

بر خاك، تن مطهرش را خورشيد

آرام، حرير نور خود را گسترد

پوشاند برهنه پيكرش را خورشيد

 

* بیدل دهلوی

جهان خون‌ریز بنیاد است، هشدار

سر سال از محرم آفریدند...

 

* سیف فرغانی

ای قوم درین عزا بگریید

بر کشته‌ کربلا بگریید

با این دل مرده خنده تا چند

امروز درین عزا بگریید...

در گریه سخن نکو نیاید

من می‌گویم شما بگریید...

 

* مولوی

کجایید‌ای شهیدان خدایی

بلاجویان دشت کربلایی

کجایید‌ای سبک روحان عاشق

پرنده‌تر ز مرغان هوایی...

 

* علی موسوی گرمارودی

«...شمشیری که بر گلوی تو آمد

 هر چیز و همه چیز را در کائنات

 به دو پاره کرد:

هر چه در سوی تو: حسینی شد

و دیگر سو: یزیدی.

 اینک ماییم و سنگ‌ها

 ماییم و آب‌ها

 درختان، کوهساران، جویباران، بیشه‌زاران

 که برخی یزیدی

 و گرنه حسینی‌اند

 خونی که از گلوی تو تراوید

 همه چیز و هر چیز را در کائنات، به دو پاره کرد!

 در رنگ!

 اینک هر چیز، یا سرخ است

 یا حسینی نیست...

 یزید کلمه نبود

 دروغ بود

 زالویی درشت

 که اکسیژن ِهوا را می‌مکید.

 مُخَنّثی که تهمت ِمردی بود

 بوزینه‌ای با گناهی درشت:

 سرقت ِنام ِانسان

 و سلام بر تو

 که مظلومترینی

 نه از آن جهت که عطشانت شهید کردند

 بل از این‌رو که دشمنت این است...»

 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha