یکشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ |۱۳ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 15, 2024

در این فیلم ما شاهد هستیم که موضوع انرژی هسته‌ای به عنوان حق مسلم مردم ایران در بیانی روایی همراه با ساختاری دراماتیک بیان می شود

خبرگزاری حوزه/ یکی از آثار شاخص سال‌های اخیر در سینمای ایران، فیلم سینمایی تنهای تنهای تنها، به کارگردانی احسان عبدی پور است.

«تنهای تنهای تنها»؛ این فیلم داستان پسری است که در یکی از روستاهای اطراف نیروگاه اتمی بوشهر (هلیله) با پسری روسی از خانواده مهندسان نیروگاه دوست می‌شود و اتفاقاتی برای آن دو رقم می‌خورد.

روایتی از دوستی دو نوجوان بوشهری و روس که وقایع مربوط به نیروگاه اتمی بوشهر و پرونده‌ی هسته‌ای ایران، نوساناتی در دوستی آن‌ها ایجاد می‌کند.

در نهایت پسر بوشهری در کشاکش داستان به مردی تمام عیار تبدیل می‌شود و برای دفاع از ایران و صلح قد علم می‌کند.

کودک بوشهری به مدد حس مومنانه و نجیب استقلال‌خواهی و میهن دوستی‌اش، یکه و تنها عازم سازمان ملل می‌شود تا از حق هسته ای ایران دفاع کند و در پس و پیش این خواسته، وقایعی برایش رخ می دهد که این رخدادها بستری برای یک روایت سینمایی جذاب و دیدنی از تصویرگری یک حس ملی و بومی در دفاع از «حق» و رسیدن به خواست ملی می‌گردد.

در این فیلم ما شاهد هستیم که موضوع انرژی هسته ای به عنوان حق مسلم مردم ایران در بیانی روایی همراه با ساختاری دراماتیک بیان می شود؛ موضوعی که «مسئله» همه مردم ایران.

از کوچک و بزرگ و خرد و کلان تا زن و مرد و شهری و روستایی و پیر و جوان.

این که بستر چنین روایتی با آن بار سیاسی، فنی و تکنولوژیک، در ذهن و زبان یک کودک بوشهری به تصویر درمی‌آید، این موقعیت را فراهم می‌آورد که موضوعی کاملا جدی و مهم بین‌المللی در قامت مسئله‌ای ملی و بومی، به شکلی به نمایش درآید که حرف همه مردم از هر قشر، صنف، طبقه، سطحی باشد.

این بی‌تردید یکی از ارزش‌های خاص فیلم و نکات قابل توجه ان است.

مسئله انرژی هسته‌ای ایران که طی حداقل ده سال گذشته یکی از موضوع‌های مهم در سطح ملی بوده و اقتدار، استقلال، پیشرفت، عزت، سربلندی و استقلال مردم و میهن را به دنبال آورده است.

فیلم «تنهای تنهای تنها» در واقع تلاش می‌کند موقعیت داستانی خود را محملی قرار دهد برای توضیح و تشریح چنین مضمونی؛

سوال اینجاست که سینمای ایران و سینماگران ایرانی در قبال موضوعات ملی و مهمی همچون انرژی هسته ای و بسیاری از موضوعات دیگر، چه سهم، نقش و وظیفه ای برعهده دارند؛ به عبارتی، این نقش تاریخی خویش را چگونه ایفا کنند؟

و آیا در طول این سه دهه که از انقلاب اسلامی و ده‌ها رخداد ملی مهم متعاقب آن همچون جنگ تحمیلی و ... تا همین موضوع انرژی هسته ای می گذرد، به وظیفه ملی خویش در کنار سایر آحاد ملت عمل کرده اند؟

آیا سینمای ایران در طول یک دهه اخیر که موضوع انرژی هسته ای ایران به عنوان مسئله ای ملی و بلکه جهانی، برای کشور و بلکه امت اسلام مطرح بوده و نمادی از استقلال طلبی و عزت خواهی مردم تبدیل شده، هیچ تلاشی برای احیای روحیه خودباوری، تهییج و تحریک مخاطبانشان به سمت چنین مضامینی، به انجام رسانده است؟

مگر غیر از این است که موضوع انرژی هسته‌ای علاوه بر بعد دینی، هویت‌بخشی ایمانی، حس استقلال طلبانه و مقابله با استکبار و زورگویی ظالمان و مستکبران جهان، دارای بعد ملی و نمادی از دستآوردهای بومی هم هست، برای کشور و مردم ما؟

پس چرا سینماگران ما در طی سالهای گذشته، کمتر توجهی به این موضوع و نظایرش نداشته و از کنار آن به سادگی عبور کرده اند؟

این در حالی است که انبوهی از تولیدات سینمایی ما به موضوعات بعضاً نازل و سبک هم‌چون عشق‌های مثلثی یا کمدی‌های سخیف مصروف شده که گاه به استهجان و ابتذال منتهی می‌شود!

کشوری که این همه شهید در راه اعتلای دین و آیین فدا نموده و این همه دستآورد ملی و جهانی در حوزه های مختلف فکری و علمی داشته آن هم در حالی که در محاصره سخت‌ترین و سهمگین‌ترین تحریم های ناجوانمردانه استکبار جهانی قراردارد، در چنین جامعه ای چه وظیفه ای بر عهده سینماگران و هنرمندان عرصه های مختلف آن  از جمله عرصه مهم، حساس و پرمخاطب سینما قرار می گیرد؟

بی اعتنایی و بی توجهی نسبت به این موضوعات یا ساخت فیلم‌های آبکی نازل؟!

ساخت فیلمی مثل «تنهای تنهای تنها» در چنین موقعیتی است که ارزش مضاعف می‌یابد و چشم‌گیرتر می شود. فیلمی که بی هیچ چشم‌داشت و یا کمک خاصی، تنها در نتیجه بارقه‌های مومنانه یک جوان سینماگر شهرستانی، با بودجه ای کوچک و حضور بازیگرانی گمنام، اما با عزم و اراده‌ای مستحکم و هویتی ملی و دینی ساخته می شود و به گواهی مسئولان ارشد حوزه انرژی هسته ای، در حوزه دفاع از حق هسته ای ایران اسلامی، کاری را به انجام می رساند که آنها در طول سال‌ها نتوانسته بودند آن گونه به انجامش رسانند.

و این نشانگر قدرت سینما، فراگیری، کارآمدی و تأثیرگذاری آن است.

امید آنکه همه سینماگران و هنرمندان رشته های مختلف هنری در این کشور با توجه و تنبه یافتن نسبت به موضوعات خطیر حساس ملی و همچنین درک موقعیت کنونی انقلاب اسلامی در جهان معاصر، با ساخت آثاری از این دست بتوانند فریاد عزت و استقلال و آزادی ملت ایران را در جهان طنین انداز نموده و از هنر به مثابه راهی برای هویت بخشی و باورمندی مردم، برترین و بهترین استفاده را ببرند و همان طور که مقام معظم رهبری در دیدار سینماگران کشور فرمودند «کلید پیشرفت جامعه» را در قفل مشکلات و سنگ‌لاخ‌های راه ترقی مادی و معنوی کشور بگردانند که به فرموده آقا این کلید در دست کارگردان‌های سینمای ایران است.

محمدرضا محقق

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha