خبرگزاری حوزه/ روزهای انتظار، لحظه های یاد یارند در غبار بی کسی و غروب تنهایی.
روزهای درد بی صاحبی و سرگشتگی و گم گشتگی.
روزهای سردِ درد و دردهای سردِ مرد، وقتی نه زبانی برای بیان آلامش دارد و نه گوشی شنوا برای گفتن و شنیدن دردهایش.
این روزها و غمهایش را تنها با یاد یار و انتظار دلدار می توان مرهم نهاد که اوست دوای درد ما و مونس تنهایی هایمان.
انتظار فرج را افضل اعمال امت در دروان آخرالزمان و زمانه غیبت دانسته و برشمرده اند و این خود رمزی است بر اینکه نباید و نشاید که درد بی کسی و غم تنهایی، به رخوت و نخوت و حسرت و عسرت منتهی گردد و گوشه نشینی و بی اعتنایی و باری به هرجهت بودن را برای مردمان شیعه دوران آخر تجویز نماید.
انتظار فرج به مثابه تزریق خو نی تازه در رگ حیات مسلمانان و بلکه همه آزادیخواهان است تا با یاد و نام موعود منتظر، دل به یار و پا به کار بندند و عالم را مهیا و آماده حضور و ظهورش سازند.
انتظار، روح خمودگی را از کالبد جان می گیرد و دل را به تب و تاب شوق و شیدایی امام امت که عالمی منتظر قدوم ناب و عطر تابناک اوست می کشاند.
تو آن دلیــل خدایی که حاضری امّا
بـرای آمـدنت نـدبه خوانده ام ؛ آقا
خدا کــند که بتـابی به باور مـردم
و گل کنی به بلنــدی عشق در دلها
تو فصل آخر منظومه ی خدایی عشق
تمام ِ سوره ی یاسین ، طلیعه ی طاها
قــیامِ حتمی عشقی ، قـعود در قلبم
ســرادقات جمـال ِ تو ، جنت المـأوا
بیاکه بی تو چه سرد است فصل ایمانم
و با تو سبــز و بهاری ، تمــام باورها
آری؛ یاد و نام مهدی امم و موعود آخرین حضرت صاحب الزمان(عج) دل را جلا می دهد و روح را نوازش می کند.
امید و شور و شوقی که از مجلای یاد او در رگ وجودمان نفوذ می کند همان گنجینه غنیمت و دارایی ذیقیمتی است که برای شیعیان باقی مانده و ورح و روانشان را صفا و صیقل می دهد.
از زلال یاد اوست که بهار و بهشت و باران در هوای دلهایمان جاری می شود و از سرمای سوزان زمستان بی کسی و تنهایی رهایی مان می بخشد.
وگرنه کیست و چیست آن مرهمی که این روزگار تیره و زمانه دیجور، قدری آرامش و ذره ای مسکنتمان بخشد؟!
و دلهای ما تنگ حضور اوست و دیده مان به راه تا سیمای بهشتی اش را از سویدای قلب و صمیم وجودمان نظاره کنیم و بار دیگر یادمان بیفتد که... تنها نیستیم!
دلم برای تو تنگ است ای سرا پاخوب
دلم برای تو تنگ است مثل تنگ غروب
چه لحظه های غریبی که بی تو میگذرند
چه روزگارعجیبی است بی تو ای محبوب
تمام ثانیه ها بی تو میرود غمناک
ولحظه ها همه بی مهر تو غروب آلود
دلم هوای تو کرده است ای سخاوت محض
دلم هوای تو کرده است ای حلاوت وصل
دلم هوای تو کرده است باتمامت عشق
دلم هوای تو کرده است با تمام وجود
تودرکدام دیاری توبا کدام بهار؟
تودر کجای زمینی چه دیر شد دیدار
نشان کوی تو پرسیم از کدامین یار؟
زمین کویر تب آلوده ایست طوفان خیز
زمان خزان غم انگیز بی تو در تکرار !
بیا که مژده وصلت زمان به رقص آرد
بیاوداغ دل از خاطرزمین بردار !