خدایا! در این روز بهرهای از رحمت گستردهات عطا کن و من را به سوی حجتهای درخشانت راهنمایی کن؛ و من را به آنچه موجب رضایت فراگیر توست، هدایت کن. به محبت تو ای آرزوی مشتاقان.
در دعای روز نهم تکیه بر سه جهت شده است؛
• گستره رحمت خداوند؛
• دلیل وحجت خداوند؛
• گام برداشتن در آنچه موجب خشنودی خداست.
چگونه رحمت الهی را بسوی خود جلب کنیم
در فراز اول دعا می خوانیم: «اللهمّ اجْعَلْ لی فیهِ نصیباً من رَحْمَتِک الواسِعَةِ»؛ «از خداوند می خواهیم از این رحمت واسع و گسترده خویش بهره ای به ما برساند.»
در رابطه با رحمت خدا مطلب زیاد است؛ در این جا به بخشی از زوایای رحمت خدا تکیه می کنیم و اشاره می کنیم.
رسول خدا(ص) می فرماید: «با عبادت خداوند خودتان را در معرض رحمت خداوند قرار دهید.» انسان به واسطه بندگی و اطاعت از خداوند در معرض رحمت خدا او قرار می گیرد.
رحمت همان عنایت الهی است که با بندگی و یاد خدا کسب می شود. امیرمومنان(ع) می فرماید: «با ذکر و یاد خداست که رحمت نازل می شود.»
بنابراین در فراز اول این دعا از خداوند می خواهیم که از این رحمت بی بهره نباشیم، که اگر قطره ای از آن باران رحمت بر ما ریزد کفایت مان خواهد کرد.
برهان چیست و هدایت برهانی به چه معناست؟
در فراز بعدی از خداوند درخواست می کنیم: «واهْدِنی فیهِ لِبراهِینِک السّاطِعَةِ» من را به سوی برهان درخشنده ات راهنمایی کن.
برهان دلیل و حجت است. خداوند متعال می فرماید: «أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً قُلْ هاتُوا بُرْهانَکمْ هذا ذِکرُ مَنْ مَعِی وَ ذِکرُ مَنْ قَبْلی بَلْ أَکثَرُهُمْ لا یعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُمْ مُعْرِضُون » آیا به جای او خدایانی برای خود گرفته اند؟ بگو: «برهانتان را بیاورید.» این است یادکرد هر که با من است و یاد کرد هر که پیش از من بوده. [نه!] بلکه بیشترشان حق را نمی شناسند و در نتیجه از آن رویگردانند.
راغب اصفهانی برهان را قوی ترین دلیل می داند ؛ برهان ساطع نیز همان حجت و دلیل درخشنده است و چون قوی ترین دلیل است، و طرف مقابل اگر عناد نورزد، چاره ای جز باور و تصدیق و تسلیم ندارد.
اساس دین ما بر اساس دلیل و حجت و برهان است؛ از این روست که بحث های عقایدی باید با برهان ثابت شود و تقلید در آن راه ندارد، که اگر آن پایه ها با براهین عقلی اثبات نشوند، سایر باورها از تکیه گاه قوی برخوردار نخواهند بود. روی همین جهت است که در قرآن و روایات اهل بیت: به مسأله حجت و برهان تکیه فراوان شده است.
ما در قرآن و روایات برهان های عقلی فراوان داریم. برای نمونه: روزی زندیقی (کسی که عقیده به خداوند ندارد) خدمت امام صادق(ع) رسید و سئوال کرد چه می شود که اگر این دنیا نتیجه آفرینش چند نفر باشد؟ یعنی چه اشکالی دارد که آفریدگار مثلاً دو نفر باشند؟
امام صادق(ع) سئوال زندیق را با دلیل عقلی پاسخ می دهد چرا که وی زندیق است و به قرآن و سنت اعتقادی ندارد. از این رو امام(ع) در پاسخ فرمود: «این که ادعا می کنی خداوند دو تا باشد از این سه حال خارج نیست؛
1) یا هر دو قدیم هستند و قوی؛
2) یا هر دو ضعیف هستند؛
3) یکی ضعیف است و دیگری قوی،
اگر هر دو قویند، پس چرا یکی از آنها دیگری را دفع نکند تا در اداره جهان هستی تنها باشد، و اگر یکی را قوی و دیگری را ضعیف پنداری، گفتار ما ثابت شود که خدا یکی است به علت ناتوانی و ضعفی که در دیگری آشکار است، و اگر هر دو ضعیف باشند پیداست که هیچ یک خدا نخواهد بود.
کتاب «احتجاج» طبرسی برهان ها و ادلّه عقلی فراوانی را از رسول خدا(ص) و اهل بیت: در زمینه های گوناگون روایت کرده است که بسیار خواندنی و درس آموز است.
اینجا عقل حجت خداوند است که از آن به حجت درونی و باطنی یاد می شود، علاوه بر آن حجت ظاهری هم داریم که حجت های درخشان الهی اند و آن پیامبران و ائمه طاهرین: می باشند، عقل دلیل باطنی و پیامبران و امامان حجت ظاهری الهی هستند. و هر دو حجت های درخشنده الهی هستند.
با این همه، برخی زیر بار حق نرفته و همچنان در مسیر کجروی خویش، در بیراهه خود ادامه سیر می دهند.
خداوند می فرماید: «یا أَیهَا النَّاسُ قَدْ جاءَکمْ بُرْهانٌ مِنْ رَبِّکمْ وَ أَنْزَلْنا إِلَیکمْ نُوراً مُبیناً» ؛ «ای مردم، در حقیقت برای شما از جانب پروردگارتان برهانی آمده است، و ما به سوی شما نوری تابناک فرو فرستاده ایم.»
امام باقر(ع) می فرماید: «برهان، رسول خدا است.»
و امیرمؤمنان(ع) فرمود: «هیچ حجتی محکم تر از رسول خدا(ص) است.».
همچنین در وصف امیرمؤمنان امام علی(ع) در زیارت روز غدیر می خوانیم: «أَنْتَ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ، وَ الْمَحَجَّةُ الْوَاضِحَةُ» ، ای علی تو حجت و برهان درخشنده ای.
اینجا موانعی متعددی سر راه است که آدمی لجاجت کند و از براهین عقلی و حجت های درخشان پیروی نکند؛ مانند دنیاطلبی، ریاست طلبی، خودخواهی و حجاب نفس است که مانع از پیروی انسان از برهان های قاطع و درخشنده الهی است.
مسئولیت سنگینی دولت و مردم در تامین سلامت معنوی محیط زندگی
در فراز بعدی دعا می خوانیم: «وخُذْ بناصیتی الی مَرْضاتِک الجامِعَةِ» و من را به آنچه موجب رضایت فراگیر توست، هدایت کن. در اینجا مقصود یک توفیق جبری است، البته این به آن معنا نیست که خداوند متعال فردی را مجبور به بندگی کند، بلکه دعا برای زمینه سازی آن است. زمینه سازی عنایت دیگری است، به عنوان نمونه فرزندانی که در محیط سالم پرورش پیدا می کنند نسبت به افرادی که در محیط ناسالم رشد می کنند، زمینه تربیت بهتری دارند، ولی در هر حال تصمیم گیر خود انسان است، از این رو می بینیم انسان های شایسته ای که پشت پا به محیط ناسالم خویش زدند، و از آن طرف کسانی که محیط سالم خویش را ترک کرده و به گرداب فساد و تباهی افتادند.
اینجا مسئولیت سنگینی بر دوش دولت و مردم است که سلامت معنوی محیط زندگی خود را تأمین کنند؛ همان گونه که در نگهداری از محیط زیست تلاش می کنیم و آن یک مسأله مادی و جسمانی است، همچنین باید به محیط زیست زندگی روحانی خویش نیز اهمیت فراوان دهیم.
به عنوان نمونه می بینیم که عده ای برای فرار از مشکلات اقتصادی و به قصد تأمین زندگی بهتر به سمت کشورهای اروپایی هجرت می کنند، اما به دلیل نبود زیرساخت صحیح فکری و فرهنگی و نبود ظرفیت شاهد از هم گسیختگی خانواده و پاشیدگی زندگی و رها شدن فرزندان هستیم. اما برخی دیگر در محیط های ناسالم غربی زندگی می کنند، اما به علت داشتن زیر ساخت های درست زندگی سالمی دارند، و به عناصری تأثیرگزار و نه تأثیرپذیر تبدیل شده اند.
در حقیقت در این فراز از دعا از خداوند می خواهیم تا زمینه خوب بودن را به ما عطا کند تا کاری انجام دهیم که موجب رضایت فراگیر او باشد.
این حرکت زیبا نیاز به یک ره توشه دارد؛ همان گونه که اتومبیل یک برای حرکت از یک نقطه به نقطه دیگر شهر احتیاج به سوخت دارد، ما نیز برای پیمودن مسیری که می خواهیم برویم نیاز به برهان درخشان داریم، و چاشنی این کار محبت و دوستی با خداست، از این رو در آخر دعا می خوانیم: «بِمَحَبّتِک یا أمَلَ المُشْتاقین» به محبت تو، ای کسی که آرزوی مشتاقان هستی.
حجتالاسلام محمد امین پورامینی-نمی از یم رمضان