خدایا! زينت ده مرا در این روز با پوشش و خودنگاهداری، و من را در آن با لباس قناعت وخودداری بپوشان، و مرا در آن به عدالت و میانهروی وادار کن، و مرا از هرآنچه میترسم آسودهام دار، به عصمت و نگاهداريت ای کسی که پناه ترسناکانی.
اقتصاد و اخلاق دو نکته اساسی دعای روز دوازدهم
دعای امروز به دو جنبه اقتصادی و اخلاقی می پردازد. مشکلات اقتصادی و کمبودهای فراوانی در سطح جامعه است و به هر ترتیب شخص و خانواده نیاز اقتصادی دارند؛ اما اساس زندگی باید بر قناعت باشد و افرادی که در زندگی از وضعیت خویش راضی نباشند و اهل کار بیشتر نیز نباشند و بخواهند از مسیرهای نامشروع و غیرصحیح برای جبران کمبود اقتصادی خویش اقدام کنند، به کسب درآمد حرام و مال اندوزی نامشروع و دزدی وافتادن در دام باندها و حق خوری ها و... کشیده می شوند تا جایی که زندگی آنان تباه می شود. واضح است اگر آن موانع و کمبود اقتصادی سبب زحمت و تلاش بیشتر گردد و در عین حال قناعت در زندگی حاکم باشد، خیلی پسندیده و بسیار مطلوب و خوب خواهد بود.
بنابراین قانع بودن به آنچه دارد به اضافه تلاش بیشتر برای رفع کمبود اقتصادی و گام برداشتن در جهت زندگی توأم با آسایش و رفاه نسبی، دو جهتی هستند که برای زندگی همراه با امید انسان لازم و ضروری است.
محور کلی دعا، زاویه بسیار مهمی را در مباحث اقتصادی مطرح می کند؛ بدان معنا که فرد مؤمن به اموال مردم چشم داشت نداشته باشد و برای جبران نداشته های خویش در مسیر انحرافی و جاده گمراهی قرار نگیرد، و در دریای فساد و تباهی غرق نگردد.
عفاف زینت آدمی است
در فراز اول دعا می خوانیم: «اللهمّ زَیّنّی فیهِ بالسّتْرِ والعَفافِ» خدایا زینت ده مرا در آن با پوشش و خودنگاه داری. ستر به معنای پوشش است، و عفاف به معنای خودنگاه داری است. خداوند در برابر بندگانش ستار و پوشاننده است؛ همچنین بندگان با لباس خود، بدن خویش را می پوشانند. لباس یک جنبه آن زیبایی و زیبایی بخشی است، و یک جنبه دیگر آن ستر و پوشش است؛ یعنی عیوب بدن انسان را می پوشاند. در قرآن کریم آمده است: «هُنَّ لِباسٌ لَکمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ » ؛ «آنها (همسرانتان) پوشش شمایند و شما پوشش آنهایید.»
در قرآن از زن و مرد به عنوان لباس همدیگر نام بره شده است که در آن دو جهت وجود دارد: اول آن که همسران مایه زیبایی همدیگر هستند؛ چون نظام خانواده خود زندگی زیبا و مایه سعادت و خوشبختی است، و دیگر آن که زن و شوهر باید عیب پوش هم باشند، و اسرار خانوادگی را بیرون نبرند، و عیب یکدیگر را بپوشانند.
خدایا! زینت ده مرا در آن با پوشش و خودنگاه داری؛ بسیارند کسانی که کمبودهای اقتصادی خود را می پوشانند و آبروداری می کنند و با سیلی، صورت خود را سرخ نگه می دارند، و آن چنان خودنگاه دار هستند که بی خبران آن را بی نیاز می پندارند و این چنین با لباس ستر خود را می پوشانند. خانواده های آبرومند دست نیاز به سوی مردم دراز نمی کنند. وظیفه همگانی است که به این خانواده های تنگدست آبرومند بیشتر توجه کنند. قرآن کریم می فرماید: «لِلْفُقَراءِ الَّذینَ أُحْصِرُوا فی سَبیلِ اللَّهِ لا یسْتَطیعُونَ ضَرْباً فِی الْأَرْضِ یحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِیاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسیماهُمْ لا یسْئَلُونَ النَّاسَ إِلْحافاً وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلیمٌ» ؛ «[صدقه ها] برای نیازمندانی است که در راه خدا باز داشته شده اند و نتوانند [برای جستن روزی ] در زمین سفر کنند، [ولی ] نادان ایشان را به سبب خویشتن داری توانگر پندارد، آنان را به نشان چهره شان می شناسی، از مردم به اصرار چیزی نخواهند. و هر مالی که بخشش کنید، همانا خداوند بدان داناست.»
خلاصه آن که ستر به معنای پوشش هست، در سوریه هنگام احوال پرسی اصطلاحی دارند که می گویند مستوره؛ یعنی احوال ما در ستر و پوشش هست؛ یعنی شکر خدا آبرویمان حفظ است و نیاز به کسی نداریم، و این گونه ستر، مایه زینت و زیبایی است.
چگونه از قانعین باشیم
در فراز بعد می خوانیم: «واسْتُرنی فیهِ بِلباسِ القُنوعِ والکفافِ» و من را در آن با لباس قناعت و خودداری بپوشان. معنای قناعت همان است که در فارسی متوجه می شویم که به معنای راضی بودن به داشته هاست، اما کفاف به معنای بی نیازی از مردم است؛ یعنی به آنچه داریم راضی باشیم و چشم داشتی به مال دیگران نداشته باشیم.
میانه روی و انصاف دو عامل مهم آرامش
«واحْمِلنی فیهِ علی العَدْلِ و الإنْصافِ» من را با عدل و انصاف وارد کن.
عدل به قرینه سیاق کلام به مفهوم میانه روی در زندگی است؛ یعنی فردی که در خط اعتدال حرکت می کند، دچار افراط و تفریط نمی گردد، همچون کسی بر روی خط عدل است. باید در مشی اقتصادی زندگی میانه رو باشیم، نه دست ها را کاملاً بسته نگاه داریم و بر خود و خانواده سخت بگیریم، و نه خیلی باز عمل کنیم و پیوسته برای گذران زندگی و عقب نیفتادن از قافله خانمان سوز مُدگرایی قرض کنیم، به گونه ای که هر چه در بازار ببینیم بخواهیم داشته باشیم. چنانچه شاعر می گوید:
ز دست و دیده دل هر دو فریاد ***که هر چه دیده بیند دل کند یاد
چشم و هم چشمی و مُدگرایی آسیبی بزرگ است که در خانواده هایی که توانایی همراهی با آن را ندارند، موجب کدورت و سردی در روابط خانوادگی می شود و زندگی را تلخ می سازد، اینجا سلاح میانه روی در مشی اقتصادی کارآیی خود را نشان می دهد.
انصاف از واژه نصف می آید؛ یعنی در خط میانه قرار گرفتن؛ که همان همان عدالت را دارد.
قدر دان نعمت بزرگ امنیت باشیم
«وامِنّی فیهِ من کلِّ ما أخافُ» و مرا از هر آنچه می ترسم، آسوده ام دار و در امنیت قرار ده.
امیرمؤمنان امام علی(ع) می فرماید: «دو نعمت هستند که قدر آن ناشناخته است: امنیت و سلامتی» تا وقتی که این نعمت را داریم، قدر آن را نمی دانیم، سپاس خدای را که کشور ما به برکت حضور نیروهای نظامی و انتظامی و بسیج از امنیت خوبی برخوردار است، اما شاهد آن هستیم که در کشورهای همسایه ما مانند عراق، پاکستان و افغانستان چه می گذرد، و یا تروریست های وهابی سلفی چه جنایت هایی در سوریه و عراق و... مرتکب نمی شوند. اینها همه از ناامنی ریشه می گیرد.
در اینجا دعا می کنیم که خدایا! ما را حفظ کن از هر آنچه می ترسیم. در حقیقت ما از اعمال و گناهان خود می ترسیم. از اینکه پرونده سیاهی داریم، وای به روزی که باز شود، مگر آن که به لطف و کرَمت قلم عفو وخط قرمز بطلان بر آن کشیده شود، که آن هم به برکت ماه مبارک رمضان مهیاست.
در پایان می گوییم: «بِعِصْمَتِک یا عِصْمَةَ الخائِفین» به عصمت و نگاه داریت ای کسی که پناه ترسناکانی. آدم های ترسیده به جایی پناه می برند که در آن جا حفظ شوند؛ آدم های ترسیده از کار بد خویش به کجا پناه برند؟ این خدای مهربان است که نگه دار انسان های ترسان از کار خویشند.
حجتالاسلام محمد امین پورامینی-نمی از یم رمضان
-------------------------------------------------------------------
[1]. سوره بقره: 187.
[1]. سوره بقره: 273.
[1]. روضة الواعظين، ج 2، ص472 (نعمتان مجهولتان: الأمن و العافية).