نام غزه در سال های اخیر با واژگان و مفاهیمی چون مظلومیت، درد و رنج، آوارگی و البته مقاومت و شهادت آمیخته شده و گویا این تقدیرِ باریکه ای است با مساحتی بیش از ۳۶۰ کیلومتر مربع که گرچه با وجود جمعیت حدود یک و نیم میلیون نفری در جنوب غربی سرزمینهای اشغالی واقع شده، اما گویا در هیچ جایی از نقشه جغرافیایی جهان قرار ندارد، چه آن که فریاد مظلومیت آن را هیچ گاه سازمان های پُرمدعای بین المللی و به ظاهر مدعی حقوق بشر نشنیده اند و گویا نمی خواهند بشنوند.
گرچه بیش از دو هفته از آغاز جدیدترین حملات وحشیانه و دیوانه وار رژیم صهیونیستی به این منطقه می گذرد، اما به راستی چه کسی است که نداند ماه ها و سالهاست، مظلومان غزه، تحت ظلم و ستمی این چنینی هستند و سهم آن ها فقط و فقط توکل بر خدا، صبر و مقاومت است.
این روزها و ساعت ها که می گذرد، بر تعداد شهدای مظلوم و بی دفاع غزه افزوده می شود و هر روز شمار دیگری از کودکان معصوم در پارچه های سفید از این شهر مقاوم، راهی دیار ابدی می شوند بی آن که جرم و جنایتی مرتکب شده و طعم زیبای کودکی را در این دنیای بی رحم چشیده باشند.
سران کشورهای غربی و عربی که لحظه ای از حمایت مادی و معنوی آدم کُشان سرزمین های به اشغال درآمده، تردید به خود راه نمی دهند، اینک که مقاومت ستودنی و معجزه گونه غزه را به عینه دیده و بیداری وجدان های جهانی را به نظاره نشسته اند، در به در به دنبال آتشی بسی هستند که اسراییل را از باتلاق خودساخته غزه رهایی بخشند ، بی آن که اندکی در اندیشه تسکین آلام مادران فرزند از دست داده باشند و فکری به حال آوارگان و بی سرپناهان نوار غزه بکنند.
چه می توان کرد که حقیقت این دنیای ناجوانمرد همین است ؛ دنیایی که شمرها و حرمله ها به راحتی سر می بُرند و دیگران فقط به نظاره می نشینند و احیاناً به تاسفی بسنده می کنند.
یاد و خاطره استاد شهید مرتضی مطهری به خیر که چه دردشناسانه و متعهدانه فریاد برمی آورد:«...اگر حسین بن علی(ع) بود می گفت اگر می خواهی برای من عزاداری کنی، برای من سینه و زنجیر بزنی، شعار امروز تو باید فلسطین باشد . شمر امروز موشه دایان است. شمر، هزار و سیصد سال پیش مُرد، شمر امروز را بشناس. امروز باید در و دیوار این شهر با شعار فلسطین تکان بخورد. هی دروغ در مغز ما کردند که آقا این یک مسئله داخلی است... والله و بالله ما در برابر این قضیه مسئولیم . به خدا قسم مسئولیت داریم . به خدا قسم ما غافل هستیم . و الله قضیه ای که دل پیغمبر اکرم را امروز خون کرده است، این قضیه است. داستانی که دل حسین بن علی را خون کرده ، این قضیه است...»
فردا در آدینه ای دیگر و برپایه وعده و قرار همیشگی مان، نشان خواهیم داد که ما نه اهل کوفه هستیم و نه شام، نه از جنس امیران شکم باره عرب و نه در زُمره ی روشنفکران فرورفته در لاک سکولاریسم و لبرالیسم بلکه ما از نسل مردمانی هستیم که در تبعیت از کلام امیر مومنان علی(ع) ، یار مظلوم و دشمن ظالم است. به راستی آیا در بُرهه کنونی مظلوم تر از مردم غزه و ظالم تر از صهیونیست ها می توان پیدا کرد؟!
سید محمد مهدی موسوی