به گزارش خبرگزاری «حوزه» دکتر حسن عبدی، امروز در همایش حکیم ملاعلی زنوزی در دانشگاه باقرالعلوم گفت: مساله شر، یکی از مسایل مهم کلامی است که هنوز که هنوز است، در قالب مقالات و کتب نوشته می شود و حکیمان در تلاش هستند که جایگاه شر را در نظام هستی تییین کنند.
وی افزود: کمتر دین و آیینی را می بینیم که به این مساله نپرداخته باشد؛ در بحث ملاآقاعلی مدرس مطلب مستقلی در باب شرور نمی بینیم، بلکه آنچه از ایشان مانده است بیشتر تعلیقاتی است که بر اسفار نوشته اند.
عضو مجمع عالی حکمت اسلامی تصریح کرد: مراجعه به اسفار نشان می دهد که این مرحوم، بحث خود را به سبکی منطقی از تعریف شر شروع می کنند؛ ایشان تمام و کمال هر شی را خیر می دانند و بیان می کنند که تمام کننده هر نقص و تمام کننده هر شیی را نیز خیر می گویند.
استاد دانشگاه عنوان کرد: آمیخته بودن شی به فقدان دو حالت دارد، یا اینکه این شی به مرحله تمام نرسیده است که در این صورت محتاج کمالات اولیه است که خیرش همان کمالات اولاست ولی گاهی نیز ممکن است کمالات ثانیه، این خیر را تشکیل دهد.
عبدی اظهارکرد: ایشان در ادامه به تعریف شر می پردازند و می گویند که هر سه حالتی که برای خیر مطرح است برای شر نیز مطرح است ولی بالعکس.
وی افزود: ایشان در ادامه به مصادیق خیر و شر می پردازند؛ مثلا برای اشاره به مفهوم خیر که منطبق بر کمال مطلق است بیان می کنند که مصداق خیر مطلق حضرت حق است و شرور را نیز منطبق بر عدم می بینند.
عضو مجمع عالی حکمت اسلامی تصریح کرد: در اینجا ممکن است سوالی مطرح شود که وقتی به کتب برخی از فیلسوفان تحلیلی مراجعه می کنیم می بینیم که این فیلسوفان به سوی این وجوب و کمال وجوب و وجود نمی روند.
استاد دانشگاه عنوان کرد: ملاعلی به این مطلب نیز توجه داشته اند که یکی از راه های فهم کلمه، ممکن است مراجعه به کاربرد عرفی باشد، ولی به این شیوه نیز نقد دارند و می گویند که این شیوه پاسخگوی تام نیست.
عبدی اظهارکرد: ایشان بیان می کند که برداشت ما از حقیقت ممکن است روی مبحث کاربردی قرار بگیرد که ما را از رسیدن به حق دور کند؛ زیرا شر در غیر از عالم کون و فساد نیز متصور است.
وی افزود: آقاعلی مدرس زنوزی از بزرگان شارحان حکمت صدرایی است و به همین خاطر است که در بحث انواع شر نیز بر اساس اصالت وجود بیان می کنند که سه مفهوم وجود، ماهیت و عدم باید مورد بحث قرار گیرد.
عضو مجمع عالی حکمت اسلامی تصریح کرد: در ادامه ایشان به این نکته می پردازند که همان گونه که «وجود» تشکیکی است «عدم» نیز تشکیکی است ؛ایشان شر را از لوازم معلولیت می داند.