به گزارش خبرگزاری «حوزه»، استاد محسن قرائتی در ادامه سلسله مباحث تفسیری خود با موضوع تفسیر قطره ای به بیان آموزه های آیه 189 سوره بقره پرداخته است.
* آيه
يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِىَ مَوَقِيتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ وَلَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُواْ الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِهَا وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى وَأْتُواْ الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَبِهَا وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
* ترجمه
درباره (حكمت) هلال هاى ماه از تو سؤال مىكنند، بگو: براى آن است كه مردم اوقات (كارهاى خویش) و زمان حج را بشناسند. (اى پیامبر به آنان بگو:) نیكى آن نیست كه (در حال احرام حج،) از پشت خانهها وارد شوید، بلكه نیكى آن است كه تقوى پیشه كنید و از درها وارد خانه ها شوید، از خداى بترسید، باشد كه رستگار شوید.
* نکته ها
كلمه «مواقیت» جمع «میقات» به زمان یا مكانى معیّن گفته مى شود كه براى انجام كارى مشخّص شده باشد.
در این آیه ضمن پاسخگویى به سؤال گروهى از مردم كه از پیامبر صلى الله علیه وآله درباره هلال ماه مى پرسیدند، به مواردى اشاره دارد كه با هم آن را بررسى مى كنیم: اى پیامبر! به آنها كه از فایده ى جلوه هاى مختلف ماه مى پرسند، بگو: آن تغییراتى كه در ماه پدید مى آید، براى مردم وسیله ى وقت شناسى و تقویم همگانى و طبیعى است. یكى از امتیازات اسلام این است كه برنامه هاى خود را با مقیاس هاى طبیعى، عمومى و مجانى طرح مى كند، مثلاً براى تعیین مقدار آب كُر، وَجب را مقیاس قرار مى دهد و یا براى تشخیص وقت نماز، طلوع و غروب و زوال خورشید را مطرح مىكند. و براى آغاز و انتهاى ماه رمضان و یا ایام حج، هلال ماه را ملاك قرار داده است. اشكال مختلف ماه نیز، حكم یك نوع تقویم عمومى را دارد كه در اختیار همه است. نیاز به تقویم و تاریخ، لازمه ى زندگى اجتماعى است و بهترین وسیله عمومى براى این تقویم همین است كه افراد اعمّ از باسواد و بىسواد در هر كجاى عالم با یك نگاه و در یك لحظه بتوانند روزهاى ماه را تشخیص دهند. سپس مى فرماید: نیكى در آن نیست كه در حال احرام، به جاى استفاده از دَر براى ورود به خانه، از پشت خانه و بیراهه وارد شوید و این عقیده، خرافه اى بیش نیست كه در حال احرام باید از پشت خانهها وارد شد.
هر كارى راهى دارد و باید از مجراى طبیعى و راهش وارد شد. براى انجام هركار زمان مناسب، شیوه مناسب و رهبر مناسب لازم است. همانگونه كه زمان از طرف خداوند به وسیله ماه و هلال معیّن مى شود، رهبرى نیز باید از طرف خداوند تعیین شود. بنابراین معناى آیه چنین است: از هلال براى وقت شناسى استفاده كنید و در روش انجام امور، به دستورات آسمانى و رهبران مراجعه كنید و بیراهه نروید. سعادت و خوشبختى، راهى دارد كه باید از راهش وارد شد و در انتخاب زمان، روش و رهبر از خدا بترسید تا شاید رستگار شوید. امام صادق علیه السلام فرمود: مراد از آیه «واتوا البیوت من ابوابها» آن است كه هر كارى را از راهش وارد شود. [تفسیر برهان، ج1، ص 190] و امامان معصوم علیهم السلام فرمودند: ما آل محمّد باب خداوند هستیم. و پیامبر صلى الله علیه وآله فرمودند: من شهر علمم و على درب آن است. [تفسیر مجمعالبیان، ج2، ص509]
در این آیه جمله «واتوا البیوت من ابوابها» میان دو «تقوى» قرار گرفته است، شاید این رمز آن باشد كه شناخت راه كار و ورود و خروج در امور، نیاز به تقواى فوق العاده دارد و كسانى كه تقواى كمى داشته باشند بازهم بیراهه مى روند.
شاید معناى آیه چنین باشد: مردم كه درباره هلال از تو مى پرسند، جوابى درخور فهم آنان بگو كه این هلال راهى است براى شناخت زمان و نظم امور دینى. امّا اگر مى خواهید چگونگى تغییرات ماه را بفهمید، باید از راهش وارد شوید و مطالعه كنید و درس بخوانید. این مطلب را قرآن در این قالب بیان فرمود كه برّ و نیكى، بیراهه رفتن نیست، بلكه باید هركارى را از راهش وارد شد و راه شناخت تغییرات جوّى، تحصیلات در این باره است.
* پيام ها
1- حركت كرات و ماه، داراى برنامه و زمانبندى دقیقى است كه مى تواند در برنامه عبادت و نظم امور زندگى مردم مؤثر باشد. [573] «قل هى مواقیتللناس»
2- اگر جمادات و كرات آسمانى نظم دارند و براى انتظام امور انسان ها جهت گیرى شدهاند، شرط انصاف نیست كه ما موجوداتى بى نظم و بى حساب و رها باشیم. «قل هى مواقیت للناس»
3- در پاسخ به سؤالات، جوابى دهید كه سؤال كننده بفهمد و مورد نیازش باشد. «قل هى مواقیت للناس»
4- اسلام، با آداب و رسوم جاهلى و خرافى مبارزه مى كند. «لیس البر بان تأتوا البیوت من ظهورها»
5 - برّ و نیكى را نباید از خرافات، عادات و سیره نیاكان بدست آورد، بلكه راه شناخت برّ، در چارچوب فرمان وحى و رهبران معصوم علیهم السلام و شیوه هاى منطقى است. «لیس البرّ... و لكن البرّ»
6- هرگاه راهى را بستید، راه صحیحى را نشان بدهید. «لیس البر... ولكن البر»
7- ارزش مفاهیم دینى، زمانى است كه در افراد جلوه كند. بجاى اینكه بگوید: نیكى تقواست، فرمود: نیكى، متّقى است. «ولكن البر من اتقى»
8 - بیراهه رفتن تقوا نیست. اگر از سیره عقلا و اولیاى خدا سرپیچى كنیم و نام آنرا تقوى و خودسازى بگذاریم منحرف شده ایم. «اتوا البیوت منابوابهاواتقوا اللّه»
9- بكارگیرى روش هاى نادرست و غیر منطقى براى انجام امور، خلاف تقواست. «واتوا البیوت من ابوابها واتقوا اللَّه»
10- حفظ وقت و مراعات نظم در كارها و عبادات، یكى از مصادیق تقوى و فلاح است. «مواقیت للناس... لعلّكم تفلحون»
11- رستگارى، نهایت تكامل است. بسیارى از دستورات، براى رسیدن به تقواست، ولى در این آیه، تقوى مقدّمه ى رستگارى است. «اتقوا اللّه لعلّكم تفلحون»
573) امام صادق علیه السلام در تفسیر این آیه فرمودند: هرگاه هلال ماه رمضان را دیدید، روزه بگیرید و در پایان، همین كه هلال ماه شوال را دیدید، عید فطر بگیرید. تفسیر نورالثقلین، ج1، ص176.