یکشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ |۱۳ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 15, 2024
دروغگو

حوزه/ كذاب، دروغى را كه مى ‏گويد به زودى فراموش مى ‏كند، چون واقعيت ندارد و چيز بى واقعيت دوامى نخواهد داشت و مانند موج ‏هاى سراب نمايان مى ‏شود و سپس نابود مى‏ گردد.

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، کتاب «دروغ» اثری از مرحوم آيت الله سيد رضا صدر است که در آن، نکاتی زیبا و قابل استفاده پیرامون موضوع دروغ آمده و «حوزه نیوز» منتخبی از این نکات را در شماره های گوناگون، تقدیم علاقمندان می نماید.

* كذاب

«ان الله لا يهدى من هو مسرف كذاب/ خداى كسى را كه از حد بگذراند و بسيار دروغ بگويد، هدايت نخواهد كرد».

 

كذاب از نظر لفظ، مبالغه كاذب است. كاذب كسى است كه دروغ بگويد. كذاب كسى است كه ‏بسيار دروغ بگويد. در زبان فارسى، هياتى كه دلالت ‏بر مبالغه در معنا داشته باشد، سراغ ندارم. شايد واژه دروغ گو، بسيار دروغ گفتن را نيز برساند. اگر بگوييم او دروغ ‏مى‏گويد يا بگوييم او دروغ گوست، جمله نخست كسى را كه يك بار دروغ گفته باشد شامل مى‏شود، ولى جمله دوم ويژه كسى است كه بارها دروغ گفته باشد، به طورى كه ‏دروغ گويى از صفات او شده باشد.

از اين سخن دانسته شد كه دروغ گفتن با دروغ گو بودن تفاوت دارد و دروغ گو از نظر معنا به كذاب نزديك است.

 

- كذاب چه كسى است؟

مردى خدمت ‏خليفه پنجم پيغمبر اسلام ‏صلى الله عليه وآله، امام محمد باقر عليه السلام عرض مى‏كند: كذاب كسى است كه دروغ بگويد؟

امام مى ‏فرمايد: «لا و لكن المطبوع على الكذب/ كذاب كسى است كه طبيعتش به دروغ آميخته شده و دروغ گويى جبلى او شده باشد.»

 

كسانى كه به بعضى از مواد مخدر اعتياد پيدا مى ‏كنند، در آغاز كار، از دگران شرم ‏مى ‏كنند كه در حضور آن ‏ها ماده مخدر را استعمال كنند و به طور نهانى و سرى اين كار را انجام مى‏ دهند، ولى وقتى كه عادت شد، شرم بر طرف مى ‏شود و از آگاه شدن دگران ‏ابايى نخواهند داشت، مگر آن كه از خطرى بيم داشته باشند.

 

دروغ گو در آغاز دروغ گويى چنين است و شرم دارد كه دگران به دروغش ‏پى ‏ببرند، ولى هنگامى كه دروغ گويى عادت او گرديد، شرم بر طرف مى ‏شود و گاه ‏مى ‏شود كه يكى از حاضران را بر سخن خود گواه مى ‏گيرد، در صورتى كه خودش‏ مى‏داند كه گواه، او را دروغ گو مى ‏داند.

 

اين گونه دروغ گويان بسيارند. آن‏ها مى ‏دانند كه كسى را كه گواه خود گرفته ‏اند، از صدق سخنشان بى خبر، بلكه به نادرستى آن يقين دارد و گواه گرفتن، دروغ ديگرى ازدروغ ‏هاى آن‏ ها مى ‏باشد.

 

- كاذب و كذاب

كاذب اگر دروغ بگويد، پشيمان مى ‏گردد، بلكه در وقت دروغ گفتن، اعصابش نيز ناراحت مى ‏باشد و از چشم و رنگ چهره و لرزش صدايش ممكن است ‏به دروغش ‏پى برد.

ولى كذاب از دروغ گويى پشيمانى ندارد. هنگام دروغ گفتن، اعصابش ‏ناراحت نمى ‏شود، از چشم و رنگ چهره و لرزش صدايش، نمى ‏توان به دروغش ‏پى ‏برد، چون همگى حالت طبيعى دارند و با كمال قرصى دروغ مى‏ گويد و براى اثبات ‏صحت گفتارش سوگند مى ‏خورد؛ او دروغ گويى را راه موفقيت و محبوب شدن ‏مى ‏داند! او دروغ گويى را نشانه زيركى و عقل مى ‏شناسد! زهى تصور باطل! زهى‏ خيال محال!

 

- فراموشى كذاب

امام جعفر صادق‏ عليه السلام مى ‏فرمايد: «ان مما اعان الله به على الكذابين النسيان/ از چيزهايى كه خدا براى رسوايى دروغ گويان كمك قرار داده، فراموشى ‏است.»

 

كذاب، دروغى را كه مى ‏گويد به زودى فراموش مى ‏كند، چون واقعيت ندارد و چيز بى واقعيت دوامى نخواهد داشت و مانند موج ‏هاى سراب نمايان مى ‏شود و سپس نابود مى‏ گردد.

 

بار ديگر، جور ديگر دروغ مى‏ گويد. در دو مجلس نسبت ‏به يك موضوع، دوگونه‏ سخن مى ‏گويد، شنوندگان كه اطلاعات خود را در مورد سخنان او، تحت اختيار يكدیگر گذاردند، همگى به دروغش پى خواهند برد. آيا چنين كسى سخنش نزد دگران ‏ارزش دارد؟ هرگز! هر چند داراى عالى‏ترين مقامات باشد. آيا ديگر كسى به او اعتماد خواهد كرد؟ آيا چنين كسى قابل هدايت‏ خواهد بود؟

 

قرآن چه نيكو مى‏گويد: «ان الله لا يهدى من هو مسرف كذاب».

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha