به گزارش خبرگزاری حوزه اعیاد شعبان المعظم، در سومین روز از این ماه آغاز میشود؛ ماهی که منسوب به پیامبر اکرم(ص) است، دارای مناسبتهای جشن و مولودهای مبارک است و شهادت هیچ یک از حضرات معصومین(ع) در این ماه رخ نداده است؛ شعبان به همین جهت مورد توجه شاعران بوده است که به مناسبت سالروز میلاد مبارک امام حسین(ع) سرودههای خود را به پیشگاه آن حضرت تقدیم کردهاند.
در ادامه شماری از این شعرها را میخوانید؛
محمدعلی بیابانی
صدای پای خدا میرسد به گوش بیا
سبو به دست و غزلخوان و باده نوش بیا
بگیر بیرق میخانه را به دوش بیا
به بزم آمدن پیر میفروش بیا
دوباره صحبت هل من مزید آمده است
خدای عشق در انسان پدید آمده است
صدای پای بهار است، عید میآید
به قفل بسته دلها کلید میآید
کسی که دل به هوایش تپید میآید
خبر دهید به فطرس امید میآید
بیا که یأس مرام خدا فروختههاست
شب رسیدن آقای بال سوختههاست
به تشنهای که به دام سراب افتادهست
بگو که کشتی رحمت به آب افتادهست
فقط نه از سر فطرس عذاب افتادهست
دهان هرچه گنهکار، آب افتادهست
پیالهها همه از این شراب پر شده است
به هر کسی که نظر کرده، حر شده است
حسین آمده تا خلق، رستگار شوند
به یمن گریه به او فصلها بهار شوند
حسین آمده تا قلبها شکار شوند
به محض بردن این نام، بیقرار شوند
حسین آمده با یک نگاه دل ببرد
وگرنه کیست از این روسیاه دل ببرد
ز عرش گفت خداوند قادر منان
خموش باش جهنم! که سوم شعبان
بجای آتش تو کرده رحمتم طغیان
حسین مانَد و بس کل من علیها فان
بگو رسول به این خلق تا ابد گمراه
که من احب حسیناً فقد احب الله
اگر چه شیر ز انگشت وحی مینوشد
و جبرئیل به جسمش لباس میپوشد
شهنشه است، ولی با غلام میجوشد
مرا بخاطر روی سیاه نفروشد
کسی که رو به روی بندهاش گذاشته است
هوای نوکر خود را همیشه داشته است
خدا کند که مرا عاقبت بخیر کند
فدایی وهب و مسلم و بریر کند
مرا نگاه، چو راهب میان دیر کند
به خیمهاش بکشاند مرا، زهیر کند
چنان حبیب در این خانه موسپید شوم
شبیه جون در آغوش او شهید شوم
اگر نبود حسینیه ما کجا بودیم
چنان کبوتر صد بام و صد هوا بودیم
هزار شکر که با او از ابتدا بودیم
شب ولادتشای کاش کربلا بودیم
نشد کنار تو باشیم، از بد اقبالیست
دم ضریح تو صد حیف جایمان خالیست
دم ضریح تو، اما دلی پریشان است
به روی سینه زند مادری که گریان است
هنوز هم پسرم روی خاک، عریان است
هنوز بین دو تا نهر آب عطشان است
چه کربلاست که آدم به هوش میآید
هنوز ناله زینب به گوش میآید
کمیل کاشانی
شبی زیباتر از رؤیا دلانگیز و دلآرا بود
شبی روشنتر از خورشید در چشمان فردا بود
زمین غرق حضور قدسیان شوق تبسم داشت
مدینه تا سحرگاهان بهشت آرزوها بود
به رگهای زمان خون خدا جوشید، چون دریا
که ثارالله در دامان مهر آئین زهرا بود
طنین انداخت در گوش فلک آوای «مَن مِثلی»
گل تکبیر در باغ لب فطرس شکوفا بود
خدا تبریک بر خود گفت در آن لحظه موعود
مگر آن شب شروع خلقت و آغاز دنیا بود
در آغوش علی گل میشکفت از غنچه لبهایش
رسول الله در لبخند او محو تماشا بود
فروغ مشرقین آمد خدا را نور عین آمد
«حسین آمد حسین آمد» سرود آسمانها بود
شعری از زندهیاد یاور همدانی
ای تجلیگاه انوار حقیقت خاک تو
در تجلی طور توحید است خاک پاک تو
کعبه اهل ولا، ای سرزمین کربلا
توتیای دیده دل خاک تو، خاشاک تو
میزند دل هر چه باداباد در دریای عشق
تشنه آب فرات از خاک آتشناک تو
آفتاب از عرش خواهد همچو فرش ره نهد
سر به پای تکسوار چابک و چالاک تو
با فروغ مهر هفتاد و دو خورشیدت به خاک
رنگ میبازد از آفاق انجم افلاک تو
سروران را سروری دارد که دارد بر سر او
تاج «کرَّمنا» به عزت خواجه «لولاک» تو
آسمان باید که خون از ابر بارد بر زمین
زانکه در گوش فلک پیچیده شد پژواک تو
رهرو حق از سر اخلاص کی افتد ز پای
برندارد دست تا از حلقه فتراک تو
دشت تو گلگشت ما دست و دل از جان شستگان
باغ داغستان لاله، لعلگون از خاک تو
راهی راه رهایی را کجا باک از هلاک
جان هلاک با حقیقت رهرو بیباک تو
در دیار درد و دوری، دیری از غم خون گریست
«یاور» سر در گریبان و گریبان چاک تو
جواد حیدری
گر چشم حسین بن علی در این جهان وا شد
فقط امید دارد تا ببیند صورت زینب
همین خواهر، برادر، آبروی دین و قرآنند
برای یکدگر جانند و معشوقند و جانانند
الاای نوکران حضرت ارباب برخیزید
برای یک نگه بر صورت ارباب برخیزید
بگیر از حضرت زهرا هر آنچه دوست میداری
گدا باشید؛ سوی رحمت ارباب برخیزید
الهی مهدی اش آید بگویدای حسینیان
دگر آمد زمان دولت ارباب برخیزید
«حسینٌ مِنّی» پیغمبر اینجا خوب معنا شد
که ماه حضرت خاتم از او پاک و مصفا شد
«الم نشرح لک صدرک» از این مولود شد تفسیر
که شرح صدر پیغمبر این نوزاد زیبا شد
خدا «لا تقنطوا» گفته به جمع ما گنهکاران
که باب توبه ما در میان روضهها وا شد
صفا و بندگی، رحمت، مروت، عاشقی اینجاست
که هیئت مورد لطف و عطای خاص زهرا شد
شب میلاد او، چون روز عاشورا عزاداریم
به سر شور و هوای قتلگاه کربلا داریم
رباعی میلاد عرفانپور
عالم همه مبتدا خبر کرببلاست
انسان قفس است و بال و پر کرببلاست
میگردی اگر در پی خود، هرز مگرد
آیینه ما هنوز در کرببلاست