طاهره حیدری مجد در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری حوزه در سالروز جانسوز شهادت امام محمد باقر(ع) اظهار داشت: به جای اینکه چشممان به دنبال دیگران و بخصوص بیگانگان باشد باید از سرمایه‌های داخلی و توان علمی کشورمان استفاده کنیم و به جهش تولید و رونق کسب و کار بپردازیم.
وی ادامه داد: تمام کشورهای اسلامی اگر باور کنند و بر روی پای خود بایستند غرب و شرق عالم در مقابل اسلام زانو خواهد زد این درحالی است که می بینیم رهبران بعضی از کشورهای اسلامی چشم به سوی کشورهای دیگر به ویژه آمریکا دوخته‌اند و از آنها دست یاری می‌طلبند.
استاد جامعه الزهرا(س) اضافه کرد: بخش‌های مختلف زندگی امام محمدباقر(ع) درس برای آزادی خواهان و بیان علوم است که اگر به آن توجه شود زمینه برای اسلام و مسلمین فراهم و آماده می شود.
وی با اشاره به ضرب سکه در زمان امام محمدباقر(ع) بیان داشت: در سده اوّل هجری صنعت کاغذ در انحصار رومیان بود و مسیحیان مصر نیز که کاغذ می ساختند، به روش رومیان نشانِ «اب و ابن و روح» بر آن می زدند. عبدالملک اموی یک روز کاغذی را دید و در مارک آن دقیق شد و فرمان داد آن را برای او به عربی ترجمه کنند وقتی معنای آن را دریافت خشمگین شد و دستور دارد بر کاغذها شعار توحید «شَهِدَ اللهُ أَنَّهُ لا اِلهَ الاَّ هُو» بنویسند و نیز به فرمانداران سایر ایالات اسلامی نیز فرمان داد کاغذهایی را که نشانِ مشرکانه مسیحیت دارد، از بین ببرند و از کاغذهای جدید استفاده کنند.
حیدری مجد افزود: کاغذهای جدید با نشان توحید اسلامی رواج یافت و به شهرهای روم نیز رسید. پادشاه روم در نامه ای به عبدالملک نوشت و به همراه آن هدیه فرستاد که عبدالملک هدیه را نپذیرفت که این اتفاق چندین بار افتاد تا این که قیصر این بار به عبدالملک نوشت: اگر اجناس نشان دار را به حال پیش برنگردانی، فرمان می دهم تا زر و سیم را با دشنام به پیامبر اسلام سکّه بزنند و تو می دانی که ضرب سکّه، ویژه ما رومیان است. 
وی گفت: در این زمان عبدالملک در پاسخ، حیران ماند از این رو عبدالملک، به فرماندار مدینه نوشت امام باقر(ع) را با احترام به شام بفرستد وقتی امام همام به شام آمد، داستان را به او عرض کردند و آن حضرت فرمود: تهدید قیصر در مورد پیامبر(ص)، عملی نخواهد شد و خداوند این کار را ممکن نخواهد ساخت. راه چاره نیز آسان است، هم اکنون صنعتگران را گردآور تا به ضرب سکّه بپردازند و بر یک رو، سوره توحید و بر روی دیگر، نام پیامبر(ص)را نقش کنند و بدین ترتیب از مسکوکات رومی بی نیاز می شویم.
استاد حوزه خاطر نشان کرد: قاصد بعد از رسیدن به دربار قیصر، تمام مشاهدات خود و پیام خلیفه اموی را برای او بازگو کرد عدّه ای خواستند تا قیصرتهدید خود را عملی سازد؛ اما قیصر گفت: من خواستم عبدالملک را بترسانم تا تسلیم شود! اکنون اجرای تهدید، بیهوده است؛ زیرا در کشور و بلاد اسلامی دیگر با پول رومی معامله نمی کنند.
وی تاکید کرد: این بخشی از زندگانی امام محمد باقر(ع) است که در مقابل کشور بیگانه ایستاد و با توان علمی صنعتگران داخلی سکه ای به نام توحید ضرب کرد اگر همه کشورها امروزه از این بخش زندگی امام درس بگیرند شاهد چنین وابستگی هایی در کشورهای اسلامی نخواهیم بود.
حیدری مجد همچنین به کار کردن امام باقر(ع) در روزهای گرم تابستان اشاره کرد و گفت:نقل شده است که یکی از شیعیان به مدینه می‌آمد تا امام را ملاقات کند که می بیند امام در یک مزرعه‌ای زیر آفتاب سوزان کار می‌کند. محمد بن منکدر می‌گوید: نزدیک رفتم دیدم امام بیلی در دست دارند که داخل زمین فرو بردند. به امام عرض کردم: از دور که شما را دیدم با خودم گفتم که هرکسی باشد او را نصیحت می‌کنم ولی نزدیک که آمدم دیدم شما هستید.
وی گفت: این فرد یک‌کلمه‌ای گفت که هم حکایت از بی‌ادبی می‌کرد و هم می‌خواست امام را نصیحت کند. او به امام گفت: اگر ملک‌الموت در این حالت جان شما را بگیرد جواب خدا را چه می‌خواهید بدهید؟ امام فرمودند: نهایت آرزویم این است که مرگ الآن به سراغ من بیاید؛ نه در بستر و نه در حال استراحت. درحالی‌که دارم کار می‌کنم و خانواده خودم را با شرافت اداره کنم. کار می‌کنم که از عواید این کار به محتاجان و محرومان این جامعه رسیدگی کنم. کار می‌کنم که دستم جلوی خلق‌الله دراز نباشد. این کار من جهاد و عبادت است.
استاد جامعه الزهرا(س)  ابراز داشت: امام اینگونه در کنار هدایت مردم به آموزه های دینی دست از کار و تلاش برنمی داشتند و چشمشان به دست بیگانه ای نبود از این رو باید این نوع زندگی امام الگوی عملی همه مردم در جامعه باشد تا با استفاده از توان علمی و بدنی خویش تلاش کنند.
وی با تاکید بر اینکه امام بسیار شبیه به پیامبر اسلام(ص) بود گفت: در تاریخ آمده است که جابر که یکی از صحابه بزرگ پیامبر بود می گوید: روزی پیامبر اسلام(ص) به من فرمود: «بعد از من شخصی از خاندان مرا خواهی دید که اسمش اسم من و قیافه اش شبیه قیافه من خواهد بود. او درهای دانش را به روی مردم خواهد گشود»و همچنین در روایتی آمده که پیامبر(ص) فرمود:«سلام مرا به او برسان».
حیدری مجد گفت: جابر عمر بسیار طولانی کرد و زمان پیشوای چهارم رسید. روزی جابر از کوچه های مدینه عبور می کرد، چشمش به حضرت باقر(ع) افتاد وقتی دقت کرد، دید نشانه هایی که پیامبر(ص) فرموده بود، عینا در او هست.پرسید اسم تو چیست ؟و امام گفت: اسم من محمد بن علی بن الحسین است. جابر بوسه بر پیشانی او زد و گفت: جدت پیامبر به وسیله من به تو سلام رساند!

علم و دانش وافر امام 

استاد اخلاق با اشاره بر اینکه یکی دیگر از ویژگی های امام باقر(ع) علم و دانش ایشان بود گفت: ایشان به قدری علم داشتند که وقتی دانشمندان از پاسخ دادن عاجز می ماندند به سوی این امام که کودکی بیش نبود می رفتند و از ایشان جواب می گرفتند.
وی ادامه داد: امام از غیب خبر می داد و این امر باعث شده بود تا مردم متوجه شوند امام باقر(ع) به علم لدنی و الهی متصل است.
حیدری مجد خاطر نشان کرد: نقل شده است روزی مردی آفریقایی نزد امام آمد و امام از ایشان در مورد حال یکی از شیعیانش پرسید که این مرد جواب داد حال او خوب است و امام فرمودند: خدا او را رحمت کند در این حال فرد متعجب شد و گفت او که نمرده است و حتی حالتی از بیماری نداشته است که امام فرمود امکان دارد که انسانی سالم هم باشد ولی از دنیا برود اینگونه بود که امام نسبت به حال شیعیان آگاه بود.
وی با بیان اینکه هر هفته نامه اعمال مسلمانان به دست امام عصر(عج) می رسد گفت: هر شیعه ای کاملا در معرض دید امام است از این رو هر گفتار و رفتار که انجام می شود امام عصر(عج) از آن باخبر می شود.
استاد جامعه الزهرا(س) تاکید کرد: این موضوع مهمترین مراقبت اخلاقی است که هر شخصی باید از آن درس بگیرد و بداند که هیچ یک از اعمال او پنهان نمی ماند و به دست صاحب الزمان(عج) می رسد از این رو باید در مناسبت های مختلف نسبت به زندگانی امامان معصوم مطالعه داشته باشیم و از آنها درس اخلاقی و تربیتی بگیریم.
وی با اشاره به برخورد امام باقر(ع) با مخالفان خویش گفت: نقل شده است که شخصی مکرر نزد امام می آمد و از علم امام می آموزید ولی در هر صورت دشمنی خود را با امام ابراز می کرد تا این که این فرد بعد از مدتی فوت کرده و وصیت می کند تا امام او را غسل دهد وقتی خانواده اش این خبر را به امام می رسانند امام می فرماید او هنوز زنده است و بعد از این که امام به خانه آن فرد می رود زنده می شود و از شیعیان می شود.
حیدری مجد خاطر نشان کرد: امام نسبت به همه مردم به خصوص مخالفانش مهربان و رئوف بود و آنها را تحمل می کرد در حالی که گاهی اوقات ما با کسانی که از شیعیان هستند مخالفت می کنیم و قدرت تحملشان را نداریم.
وی ابراز کرد: یکی از مشکلات جوانان این است که از علما فاصله گرفته اند و یا فرزندان به خاطر نوع پوشش و ظاهرشان از خانواده هایشان طرد می شوند از این رو باید سیره این امام همام را مطالعه کنیم و از آن درس بگیریم تا با کسانی که هم عقیده با ما نیستند مدارا کنیم.

۳۱۳/۶۱