جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۱۷ شوال ۱۴۴۵ | Apr 26, 2024
مایلی کهن

حوزه/ سازمان ملل در برابر جنایت‌ها و تخلف‌های گوناگون زورگویان جهان، کر و کور است. بنابراین الگوی خوبی برای پیروی نیست. همچنین بسیاری از قطعنامه‌های سازمان ملل با «حق وتو» تصویب یا رد شده و می‌شود. پس تصمیم‌های این سازمان معیار مناسبی برای تصمیم‌گیری مسئولان ما نیست.

خبرگزاری حوزه | دزد، دزد است. حتی اگر همه دنیا او را تبرئه و ظلمش را تطهیر کنند، باز هم دزد، ظالم و مستحق مجازات است.

ماهیت پلید دزدی هم قابل انکار نیست، از این رو حتی در نظام‌های سکولار مجازات دزد رواست؛ به اندازه دزدی او؛ به اندازۀ حقی که از دیگران ضایع کرده؛ به اندازۀ آنچه ربوده؛ به اندازۀ تکرار جرم و ...

با دزد نمی توان دوست شد، چرا که رکن دوستی اعتماد است و دزد، ربایندۀ اعتماد. حال آیا دزدی دسته جمعی با دزدی فردی فرق دارد؟ اگر چند دزد یا راهزن آهنگ دزدی نواختند باید به سازشان رقصید و تأییدشان کرد؟ آیا باید با آنها طرح دوستی ریخت؟ آیا اگر حاکمیت و قانون جلوی دزدی غارتگران را نگرفت، دزدی مشروع می ‌شود؟

به روشنی، پاسخ همۀ این پرسش‌ها منفی است. قاعده این است که اگر تمام دنیا هم از یک دزد طرفداری کردند، حق‌گویان و حق‌جویان دزدی او را برملا و او را رسوا سازند، وگرنه در دزدی او شریکند. سکوت در مقابل دزدی، دزدی است؛ چه ایستاده به نماز، چه نشسته بر شراب. گاهی دزد را باید منزوی کرد، تکبر او را با تکبر پاسخ گفت و با انکار رسمیت او، دهانش را خُرد کرد.

  

دزدی می‌تواند به هزاران میلیارد پول تعلق گیرد. می‌تواند کوتاهی در پرداخت حق‌الزحمۀ دستان پینه بسته و کبود کارگران باشد. می‌تواند تبانی و بده بستان دوستانه‌ای باشد که بسیاری از ما از آن محرومیم! و همه اینها نیز نفرت‌انگیز است. اما به نظر نگارنده نفرت‌انگیزترین دزدی تاریخ، دزدی سرزمینی است که تقریباً چیزی از آن برای ساکنان اصلی‌اش باقی نمانده! به عنوان مثال ربودن فلسطین بزرگترین و بلندمدت‌ترین دزدی دوران معاصر است.

حال این که یک مربی فوتبال بخواهد به زور آنتن مفت و مجانی رسانۀ ملی نظر نادرستش را درست جلوه دهد، جای بسی شکوه و گلایه دارد! و چقدر این استدلال زننده و تهوع‌آور بود که چون سازمان ملل، یک رژیم را به رسمیت می‌شناسد ما نیز باید تبعیت کنیم!

موضوع این است اگر سازمان - مثلاً- ملل متحد، تمام هیکل رژیم‌های غاصب را با آب مقدس غسل تعمید دهد و شیوخ زائد عبری-عربی، سر و روی خونین مولود انگلیسی را با آب زمزم بشویند، باز هم نطفۀ نامشروعش پاک‌شدنی نیست. غاصب، غاصب است. همراهی سازمان ملل متحد و کشورها و کشورک‌ها، تنها رسمیت‌بخشی به دزدی دزد و سهامداری در ظلم اوست. مخالفت با دزدی نیز رسم انسانیت، جوانمردی، شرافت و بالاتر از همۀ اینها، دینداری است؛ اگرچه هزینه‌ساز باشد.

  

اما در پاسخ به این مغالطه که چون سازمان ملل را قبول داریم باید هر آنچه که او دیکته می‌کند، بپذیریم، باید گفت:

  

۱. اصاغر علوم سیاسی هم می دانند که موجودیت یک کشور وابسته به چهار عنصر مردم، سرزمین، حکومت و حاکمیت است (دکتر سید جلال الدین مدنی، مبانی و کلیات علوم سیاسی، ج ۱، ص ۳۰۲-۳۲۴).

  

۲. بر اساس حقوق بین‌الملل و منشور ملل متحد هیچ دولتی حق تعرض به حاکمیت کشورهای دیگر را ندارد. اگر کشوری حاکمیت دیگر کشورها را نقض کند، همۀ کسانی که این منشورها و قوانین را پذیرفته‌اند، وظیفه دارند به کمک مظلوم بشتابند و ظالم را تنبیه کنند (ر.ک: محمد هاشمی، حقوق اساسی جمهوری اسلامی، ج ۲، ص ۲۰۱، چاپ ۲۲؛ و منشور ملل متحد).

  

۳. مهمتر از دو پاسخ قبلی این است که قوانین و دیکته‌های سازمان ملل، از قوانین الهی بالاتر نیست. مسلمانان نه دوست دارند و نه اجازه دارند که در دفاع از مظلوم و پس زدن خواهش‌های ظالمان کوتاهی کنند. پس ای مدعیان ورزشِ منهای سیاست و ای شیفتگان غرب! اگر تن خود را هم به دوستی با اسرائیل بفروشید، یهود و نصارا از شما راضی نخواهند شد، تا با آنها در جنایت‌هایشان شریک شوید! با این استدلال‌ها و ادعاهای «مکش مرگ ما» توپ‌بازی و ... با کودک‌کش‌ها عادی‌سازی نخواهد شد، ای مقلدان زوائد عربی!

۴. سازمان ملل در برابر جنایت‌ها و تخلف‌های گوناگون زورگویان جهان، کر و کور است. بنابراین الگوی خوبی برای پیروی نیست.

۵. بسیاری از قطعنامه‌های سازمان ملل با «حق وتو» تصویب یا رد شده و می‌شود. پس تصمیم‌های این سازمان معیار مناسبی برای تصمیم‌گیری مسئولان ما نیست؛ سخن در این مقال بسیار است که مجال آن نیست و پاسخ تا همین اندازه مکفی است، مگر برای سرسپردگان غرب و طرفدارنشان؛ همان‌ها که با خوشبینی به نهادهای بین‌المللی دسته‌گل‌هایی نظیر  اسناد توسعه پایدار ۲۰۳۰ را در فضای حاکمیتی ایران کاشتند و برای زیر پا گذاشتن خطوط قرمز انسانی و اسلامی، هیچ مانعی بر سر راه خود نمی بینند، حتی در رسانۀ ملی جمهوری اسلامی ایران!

  

به قلم: پاک نیت

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • مرگ بر اسرائیل IR ۰۹:۱۴ - ۱۳۹۹/۰۶/۰۱
    1 0
    کوته نگری به معنای واقعی کلمه
  • IR ۱۰:۳۲ - ۱۳۹۹/۰۶/۰۲
    0 0
    مشکل اصلی این نوع نگاه عامیانه به مسائل خطیر سیاسی به عدم اطلاع کافی افراد از گستره زیاده خواهی مستکبران عالم و در راس آنها امپریالیسم و صهیونیزم بر می گردد. همان نگاهی که متاسفانه کم و بیش در میان سیاسیون مطرح نیز وجود دارد و آن ندیدن دست خشن و پنهان چدنی در زیر پوشش و روکش مخملین زورگویان و متجاوزان عالم است.