پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۳ |۱۰ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 12, 2024
مهندس بازرگان

حوزه/ وقتی امام بازرگان را به عنوان رئیس دولت موقت تعیین و منصوب کرد، خیال هایزر و آمریکا کاملاً راحت شد، چون از نظر آمریکا مهندس بازرگان با بختیار تفاوتی ندارد، بلکه بازرگان از نظر کاخ سفید از بختیار معقول‌تر و مورد اعتماد بیشتری است.

به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت‌الاسلام و المسلمین سید حمید روحانی در یادداشتی به بخشی از اتفاقات روزهای پیروزی انقلاب اسلامی پرداخت و نوشت:

امروز (۱۹/‏۱۱/‏۱۳۵۷)‬ نیز مردم تهران در یک راهپیمایی میلیونی به دولت بازرگان رأی اعتماد دادند.

بختیار طی نطقی گفته است در یک کشور نمی‌شود دو دولت و دو قانون حاکم باشد.

مردم در پاسخ به او، امروز شعار دادند:

یک قانون، یک دولت

اما به رأی ملت

دولت‌های لیبی و شوروی دولت بازرگان را به رسمیت شناختند.

وزارتخانه‌های دارایی، بهداری، امور خارجه، دادگستری، آبادانی و مسکن، آب و برق وفاداری خود را به دولت بازرگان اعلام کردند.

کارمندان برخی از وزارتخانه‌ها از ورود وزرای کابینه بختیار به وزارتخانه جلوگیری کردند و با مشت‌های گره کرده و با شعار «مرگ بر بختیار نوکر بی‌اختیار» وزرای کابینه قلابی او را فراری دادند.

آیت‌الله حاج سید احمد خوانساری به ملاقات امام آمد. جعفر (فرزند آیت‌الله خوانساری) نیز او را همراهی می‌کرد. آن‌گاه که به امام خبر رسید آیت‌الله خوانساری برای دیدار ایشان وارد اقامتگاه شده اند و جعفر نیز با ایشان همراه است، امام اعلام کرد: جعفر نباید به ملاقات من بیاید. از این رو، جمعی از محافظان در راهرویی که به اتاق امام منتهی می‌شد صف کشیدند و پس از ورود آیت‌الله خوانساری راه را بر جعفر بستند و از ورود او به محل ملاقات امام جلوگیری کردند. ملاقات آقای خوانساری با امام بیش از چند دقیقه نپایید.

ساعت ده صبح امروز که در دفتر آقای ربانی شیرازی نشسته بودم یکی از محافظان وارد شد و خطاب به ایشان اظهار کرد: شخصی که خود را از فرماندهان ارتش معرفی می‌کند درخواست ملاقات با شما را دارد. آقای ربانی پرسیدند که نام او چیست؟ پاسخ داد که نام خود را نمی‌گوید. آقای ربانی گفتند او را بیاورید. چند دقیقه بعد مرد میان سالی که لباس سویل بر تن داشت وارد شد و چون نگارنده و چند تن از میهمانان آقای ربانی که از شهرستان آمده بودند در آن جا حضور داشتند، از نشستن خودداری کرد و به آقای ربانی گفت با شما کار خصوصی دارم. آقای ربانی او را به یکی از اتاق‌های مجاور بردند.

پس از مدتی آقای ربانی آمدند، گفتند این شخص خود را سرهنگ عزلتی معرفی کرد و گفت من در محاکمه شما در دادگاه نظامی عضو هیئت دادرسان بودم. آقای ربانی گفتند قیافه او برای من آشنا نبود.

سخن خصوصی و محرمانه او این بود که آمریکایی‌ها با همدستی عوامل خود می‌خواهند انقلاب ایران را به شکست بکشانند و هایزر به دو منظور به ایران آمده بود.

نخست اینکه اگر امام یک چهره چپی و ضدآمریکایی را بر سر کار آورد، به بهانه حمایت از دولت بختیار به کودتا دست بزنند و در برابر امام و مردم بایستند حتی اگر ایران به ویتنام دیگری بدل شود.

دوم اینکه برخی از سلاح‌های پیشرفته و تجهیزات پیچیده نظامی از جمله هواپیماهای اف – ١۴ را پیش از آن که به دست عوامل شوروی بیفتد و اسرار آن فاش شود از ایران خارج کند.

او در ادامه گفته بود وقتی امام بازرگان را به عنوان رئیس دولت موقت تعیین و منصوب کرد، خیال هایزر و آمریکا کاملاً راحت شد، چون از نظر آمریکا مهندس بازرگان با بختیار تفاوتی ندارد، بلکه بازرگان از نظر کاخ سفید از بختیار معقول‌تر و مورد اعتماد بیشتری است.

و لهذا هایزر به فرماندهان ارتش ایران سفارش کرد که از پشتیبانی از بختیار دست بردارند و به شما بگویم که بختیار در ظرف امروز و فردا سقوط می‌کند.

درباره وسایل پیچیده نظامی و هواپیماهای اف – ١۴، هایزر توانست با دار و دسته بازرگان به توافق برسد که این تجهیزات را از ایران خارج سازد و هایزر با آسودگی خاطر چند روز پیش ایران را ترک کرد.

او به آقای ربانی گفته بود اگر امام می‌خواهد انقلاب ایران با شکست مواجه نشود، به دولت چین نزدیک شود! و من نیز به سهم خود می‌توانم در ایجاد ارتباط میان انقلاب ایران و دولت چین نقشی ایفا کنم! آقای ربانی گفتند به او پاسخ دادم انقلاب اسلامی ایران به اسلام و ملت ایران متکی است و به کمک این و آن نیازی ندارد.

آقای ربانی گفتند نامبرده با نگرانی و اضطراب سخن گفت و حالت عادی نداشت و می‌گفت به زودی از ایران خارج می‌شود. آقای ربانی دیدگاه‌ها و نظریات او را بر پایه تحلیل مارکسیستی و مائوئیستی برداشت کردند و با وجود این گفتند حرف‌های او را برای امام بازگو می‌کنم.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha