شنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۳ |۱۲ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 14, 2024
1

حوزه/ کتاب «مجاهد اربکان – حیات فکری، سیاسی نجم‌الدین اربکان» نوشته آقای مسعود صدرمحمدی همان اثری است که باید زودتر از این‌ها به دست مخاطبان می‌رسید. نویسنده خود در ترکیه زیسته و برای نگارش اثرش با نزدیکان اربکان نیز دیدار کرده است.

به گزارش خبرگزاری حوزه، تورگوت اوزال، سلیمان دمیرل و نجم‌الدین اربکان، سه یار مکتبی بودند که تحت تعالیم اسلامی با گرایش صوفی‌گرایانه وارد دانشگاه شده و در رشته‌های فنی تحصیل کرده بودند.

امام جمعه وقت ایران(تهران) در دوران ریاست تورگوت اوزال، تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر منطقه و ترکیه را چنین توصیف می‌کند:«هرکس را که معتقد و متعهد به احکام اسلام باشد، بنیادگرا می‌خوانند. دولت‌های همه کشورهای اسلامی در تعقیب بنیادگرایان هستند. حسنی مبارک، دولت مراکش، حسین اردنی، فهد و اوزال، همگی بنیادگرایان مسلمان را تعقیب می‌کنند. آن‌ها می‌خواهند با دستگیری بنیادگرایان متعهد به اسلام، آن‌ها را نابود کنند؛ اما روز به روز تعداد بنیادگرایان مسلمان بیشتر می‌شود. این گسترش تعداد مسلمانان متعهد از برکت اسلام است و افتخار آن مال شما است که مسلمانان دنیا را از خواب غفلت بیدار کردید و اکنون دنیا در حال روی آوردن به اسلام است». (جمعه ۲۶ بهمن ۱۳۶۹ / کتاب همپای انقلاب خطبه‌های نماز جمعه حضرت آیه‌الله العظمی موسوی اردبیلی– صفحه ۶۲۳ -سیدمحمدباقر نجفی‌کازرونی - دانشگاه مفید - ۱۳۸۵)

با درگذشت ناگهانی اوزال که یک بار هم ترور شده و جان سالم به در برده بود، سلیمان دمیرل به ریاست جمهوری ترکیه رسید. وصیت دینی تورگوت اوزال که خواسته بود در مساجد برای آرامش روحش قرآن خوانده شود، توجه مسلمانان را حتی پس از وفاتش به خود جلب و پیام مهمی را به افکار عمومی مخابره کرد. این نقطه عطفِ گذار از ترکیه لائیک به ترکیه مذهبی که می‌توانست دَوَران میان سنت و مدرنیته نام بگیرد حتی در خطبه‌های نماز جمعه تهران هم نمود یافت.

همچنین نفوذ و تقویت نگاه اسلامی در سیاستمداران ترکیه تا جایی پیش رفت که مظاهر اسلامی علی‌رغم نگرش ضد اسلامی آتاترک و قانون اساسی ترکیه نمود بیشتری پیدا کرد: « تعجب‌آور نیست که با وجود دشمنی‌های فراوانی که در دنیا علیه انقلاب اسلامی ایران اعمال کرده و می‌کنند بازهم این انقلاب این همه آثار مثبت عرضه می‌کند. من شنیدم که در مجلس کشور لائیک ترکیه برای نماز خواندن وکلا و وزرا، مسجد ساخته‌اند! مجلس لائیک ترکیه کجا و ساختن مسجد آن کجا؟! همچنین شنیدم که سلیمان دمیرل به نماز جمعه می‌رود. اوزال هم به نماز جمعه می‌رفت این‌ها مدت‌ها پیش از این از مذهب و دین و خدا و قرآن استعفا داده بودند اما اکنون اوضاع آن قدر عوض شده که این‌ها نیز اهل رفتن به نماز جمعه شده‌اند. این‌ها همه نتیجه انقلاب اسلامی ایران است. انقلاب اسلامی سبب شده است که وقتی امثال عزیز نِسین می‌خواهند در ترکیه بر خلاف خدا و پیغمبر حرف بزنند، مردم جایگاهشان را آتش می‌زنند. با وجود تمام دشمنی‌هایی که آمریکا تا کنون علیه اسلام نموده است، همین امسال روز عاشورا در شهر استانبول، شصت هزار نفر از اهل سنت، شیعیان و علوی‌ها در مراسم عزاداری امام حسین علیه السلام شرکت کرده‌اند. چهار کانال از کانال‌های تلویزیون ترکیه نیز دو یا سه بار، فیلم مراسم روز عاشورا در استانبول را پخش کردند. معنای این رویدادها چیست؟ چه عاملی اهل سنت را به چنین شرکت گسترده ای در مراسم عزاداری امام حسین علیه السلام دعوت کرده است؟ قبل از پیروزی انقلاب ایران، شیعیان در استانبول، تنها یک مسجد داشتند. اکنون هفده مسجد دارند و تعداد مساجد آن‌ها در حال افزایش است. این پیشرفت چشمگیر اسلام و بازگشت دوباره تعداد فراوانی از مردم ترکیه به دامان اسلام، یکی از نتایج پیروزی انقلاب اسلامی ایران است». (جمعه ۵ شهریور ۱۳۷۲ / کتاب همپای انقلاب خطبه‌های نماز جمعه حضرت آیه‌الله العظمی موسوی اردبیلی– صفحه ??? -سیدمحمدباقر نجفی‌کازرونی - دانشگاه مفید - ۱۳۸۵)

نفر بعدی که البته نه در قامت ریاست جمهوری که در مقام نخست وزیری، این خط اسلامی را دنبال کرد و همواره تحت فشار نظام لائیک ترکیه و نظامیان وفادار به مصطفی کمال قرار داشت، یار سوم یعنی نجم الدین اربکان بود.

برای شناخت او کافی است بخشی از یک سخنرانی وی را بخوانیم: «پیش از هر چیز امروز می‌خواهم بار دیگر هیجانی را که از برگزاری این نشست در این مکان حس می‌کنم خدمت شما دوستان عرض کنم. سالنی که امروز در آن هستیم، (در هتلی در شهر باسل سوئیس) صد سال پیش میزبان یک نشست دیگر بود و ریاست آن را تئودور هرتزل بر عهده داشت و صهیونیست‌های شناخته شده از نقاط مختلف جهان در آن حضور یافته بودند. در آن جلسه که در سال ۱۸۹۷ بود، آن‌ها یک برنامه صدساله را بررسی کردند؛ ولی خطوط و مبانی اصلی برنامه هرتزل که در این سالن بررسی شد چه بود؟ آن‌ها معتقد بودند که ما با عنوان صهیونیست‌ها بر جهان حاکم خواهیم شد و برای این هدف یک برنامه سه مرحله‌ای در نظر داریم؛ در مرحله نخست ما به یک وطن نیاز داریم و برای همین باید اسرائیل تشکیل شود و سپس این اسرائیل را به سرزمینی بزرگ تبدیل کنیم. در مرحله دوم تمام اراضی بین فرات و نیل را که در زمان سلیمان نبی در دست بنی اسرائیل بود به دست خواهیم گرفت و پس از تشکیل این اسرائیل بزرگ، راه و مسیر حاکمیت جهانی برای ما گشوده خواهد شد. مرحله سوم حاکمیت جهانی است که در این مرحله اسلام را که مانع اصلی تحکم ما بر جهان است از بین خواهیم برد. مصوبات اصلی نشست صدسال پیش که در همین سالنی که در آن هستیم تشکیل شد این بود. ... ان‌شاءالله تا پایان حیاتمان به یاد خواهیم آورد که صد سال پس از اجلاس صهیونیست‌ها ما دقیقاً در همان سالن، با برگزاری اجلاس، پرچم توحید را در آن به اهتزاز درآوردیم و این پرچم را تا پایان زندگی از یاد نخواهیم برد. ... این اجلاس خیر است ولی اجلاسی که صد سال پیش برگزار شده بود برای ممانعت از سعادت بشریت بود ... ما امروز به جای این که اسلام از تاریخ محو شود در پی آن هستیم که یک اتحادیه اسلامی در قلب اروپا ایجاد کنیم... اتحاد اسلام برای تحقق صلح در زمین و تحکم حق و عدالت باید محقق شود.

اربکان یک انسان نخبه و متخصص در رشته فنی مهندسی و یک انسان معتقد و مؤمن بود که به بازسازی یک هویت جدید در ترکیه دست یازید. شاید او می‌دانست یک هویت جدید که همه داشته‌ها و میراث این کشور را داشته باشد می‌تواند ترکیه را از چالش‌های گوناگون سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و حتی نظامی عبور دهد. ترکیه پس از آتاترک و ضربه‌های هویتی او به نهاد انسان در ترکیه، به یک بلوغ نیاز داشت. رشدی که نه به گذشته بازگردد نه اسیر غرب باشد و نه گرفتار عصبیت‌های قومی و زبانی و نژادی گردد. فصل نوینی که بتواند ترکیه را همان که هست نشان دهد. جایگاه این کشور در جهان اسلام را همراه با همزیستی با اروپا. درون‌زایی همراه با برون‌گرایی و روابط گسترده با جهان. اتکا به سرمایه‌های ملی و تقویت تعاملات تجاری با دیگران. عضویت در ناتو و همزمان عضویت در سازمان کنفرانس اسلامی.

اگر بخواهیم ترکیه امروز را بشناسیم و تحولات آن را دقیق‌تر تحلیل کنیم باید معمار ترکیه جدید را بشناسیم و او کسی نیست جز اربکان. نه آن که تنها او در عصر جدید ترکیه نقش داشته باشد اما محوریت او بر کسی پوشیده نیست. کسی که در انتخابات ریاست جمهوری، مردم با شعار «اربکان باش‌باکان» او را برگزیدند. اربکان نگرش نوین خود را با عنوان «ملی گوروش» به جامعه ترکیه ارائه و معرفی کرد تا جایگزینی نرم برای اندیشه‌های آتاترک باشد. انقلابی نرم که بر اثر آن البته از سوی جریان‌های غرب‌گرا، پان‌ترک و اسلام‌ستیز، به هر وسیله‌ای از کودتا گرفته تا حکم قضایی، از قدرت کنار زده شد اما کار اصلی را کرد و ورق را برگرداند.

برای شناخت بهتر اربکان اگر یک کتاب فارسی در دسترس باشد، بهتر می‌توان ارتباط برقرار کرد و گرفتار مباحث پردامن و متفرقه نشد. چیزی که تا کنون نوشته نشده و جای آن در ایران خالی بود؛ چرا که تقرّب ذهنی و شخصیتی این مرد مؤمن و سیاستمدار با انقلاب اسلامی ایران، ایجاب می‌کرد دست کم یک اثر مکتوب درباره‌اش به نگارش درآید.

کتاب «مجاهد اربکان – حیات فکری، سیاسی نجم‌الدین اربکان» نوشته آقای مسعود صدرمحمدی همان اثری است که باید زودتر از این‌ها به دست مخاطبان می‌رسید. نویسنده که خود در ترکیه زیسته و برای نگارش اثرش با نزدیکان اربکان نیز دیدار کرده است. این کتاب در ۱۶۰ صفحه به صورت گزینشی و خلاصه‌وار، زندگی یک رهبر ملی را توصیف و ترسیم کرده است. وی در بخش نخست، زندگی‌نامه و در بخش دوم «ملی گوروش» در حوزه اندیشه‌ها را آورده است.

نویسنده می‌گوید: «مرحوم پروفسور نجم‌الدین اربکان، یکی از تأثیرگذارترین شخصیت‌های تاریخ جهان اسلام و خصوصاً ترکیه، دارای شخصیتی چند وجهی است. ... در کتاب پیش‌رو ضمن خودداری از ورود به جزئیات سیاسی و اقتصادی کارنامه اربکان کوشیده‌ایم صرفاً به روایت جهان‌بینی وی بپردازیم ... هدف ما در این کتاب، ارائه تصویری مجمل، ولی در عین حال جامع از حیات اربکان است تا مخاطب ایرانی قادر باشد تصوری نسبتاً واقعی از حیات فکری و شخصی یکی از مهم‌ترین بازیگران تاریخ اسلام‌گرایی در تاریخ معاصر جهان اسلام داشته باشد».

یکی دیگر از امتیازات این کتاب نقل مستقیم برخی نوشته‌ها و سخنرانی‌های اربکان است که هم منبع موثقی برای مطالعه است هم مخاطب را بی‌واسطه با شخصیت او، آشنا می‌کند.

این کتاب به همت پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام در سال ۱۴۰۲ به چاپ رسیده است.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha