شنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۳ |۱۲ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 14, 2024
دوازدهمین دوره کرسی‌های آزاداندیشی با عنوان «نظریه مشارکت در نظام مردم‌سالاری دینی»

حوزه/ مردم در ۱۲ فروردین۱۳۵۸ جمهوری اسلامی را به عنوان «حقوق انسانی» و «تکلیف الهی » انتخاب می کند. حاصل چنین مشارکتی انتخاب «نظام ولایت فقیه» است که هم مظهر دیانت است و هم ریشه در عقلانیت دارد.

به گزارش خبرگزاری حوزه؛ دهمین نشست از دوازدهمین دوره کرسی‌های آزاداندیشی با عنوان «نظریه مشارکت در نظام مردم‌سالاری دینی» به همت مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم و اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر به صورت حضوری و مجازی در دانشگاه طلوع مهر قم برگزار شد.

حجت الاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا در این نشست گفت: «الگوی تلفیقی» یکی از شاهکارهای بزرگ انقلاب اسلامی و امام خمینی (ره) بود. امام راحل مبانی دینی و ارزش‌های اسلامی را با ساختارهای مدرن و شرایط روز تلفیق کردند و یک الگوی جدید ایجاد کردند که در هیچ‌جای دنیا سابقه نداشت. این الگو شامل یک نظام اسلامی و توحیدی بود که در آن انتخاب مردمی و دموکراسی نیز حضور داشت. همه ارکان نظام با رأی مردم انتخاب می‌شدند. چنین الگویی حتی امروز هم در دنیا وجود ندارد و جمهوری اسلامی ایران تنها نمونۀ آن است.

وی افزود: در تاریخ اسلام، مدل‌های مختلفی از مشارکت وجود داشته است، برخی از این مدل‌ها ضعیف بودند و به تناسب شرایط زمانی و مکانی خود عمل می‌کردند. به عنوان مثال بعد از آغاز عصر غیبت کبری، شیخ مفید فتوایی تاریخی صادر کرد که تأثیر زیادی بر مشارکت شیعیان در حکومت داشت. او اعلام کرد که همه شیعیان باید در حمایت از دولت شیعی وارد عمل شوند و حتی اگر حکومت طاغوتی مثل بنی‌عباس بود، اگر امکاناتی برای فقیه شیعه فراهم می‌شد، او می‌توانست مسئولیت بپذیرد.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: این نظریه به مرور زمان با حضور مغولان در ایران و سقوط خلافت عباسی به چالش کشیده شد. اما علمای شیعه همچنان با استفاده از همین نظریه، در دل حکومت‌های غیراسلامی، توانستند به تدریج قدرت و نفوذ خود را افزایش دهند. نمونه‌ای از این تحول را می‌توان در تلاش علامه حلی و خواجه نصیرالدین طوسی برای جذب مغولان به تشیّع مشاهده کرد. در نتیجه این تلاش‌ها، اُلجائتو، یکی از حاکمان مغول، شیعه شد و نام محمد خدابنده را به خود گرفت.

وی افزود: پس از دوره شیخ مفید، دوره صفویان آغاز شد. صفویان با حدود۲۳۵ سال حکومت بر ایران، موفق شدند این کشور را متحد کرده و مذهب شیعه را در ایران رسمی کنند. آنها از مراجع نجف دعوت کردند تا به ایران بیایند و حکومتی بر مبنای ولایت فقیه تشکیل دهند. محقق کرکی یکی از بزرگترین مراجع آن دوران به ایران آمد و با همکاری شاهان صفوی حکومت ولایت فقیهی تشکیل داد. او به شاه صفوی به عنوان کارگزار حکومت اذن داد و خود نیز بر امورات شرعیه نظارت داشت.

وی در ادامه افزود: این مدل حکومت‌ها اگرچه به نسبت زمان خود موفق بودند، اما امام خمینی (ره) آنها را نمی‌پسندید و معتقد بود که این نوع حکومت‌ها نمی‌تواند الگوی مناسبی برای جمهوری اسلامی باشد. امام تأکید داشت که انقلاب اسلامی باید به دنبال یک مدل حکومتی مستقل باشد که نه تنها بر مبانی اعتقادی اسلامی استوار باشد، بلکه از تجربیات عقلانی بشر نیز بهره‌برداری کند.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بیان داشت: امام خمینی (ره) با توجه به این تجربیات و مبانی دینی، «مدلی تلفیقی» از حکومت اسلامی را ایجاد کرد. این مدل، ترکیبی از ارزش‌های دینی و ساختارهای مدرن بود. امام تأکید داشت که مردم باید در حکومت نقش فعالی ایفا کنند و خود را صاحب‌کار بدانند. ایشان بر اهمیت رأی‌دادن و انتخاب توسط مردم تأکید زیادی داشت.

وی افزود: در دوره پنجاه روزه اول پیروزی انقلاب اسلامی یعنی از ۲۲بهمن ۱۳۵۷تا ۱۲فروردین ۱۳۵۸، امام خمینی(ره) بارها بر اهمیت جمهوری اسلامی تأکید کرد. ایشان در سخنرانی‌های خود اعلام کرد که «جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد» و این را به عنوان موضع رسمی خود مطرح کرد. امام با این موضع‌گیری علیه رقبای فکری خود از جمله لیبرال‌ها، ملی‌مذهبی‌ها و دیگر گروه‌ها، مردم را به رأی‌دادن به جمهوری اسلامی تشویق کرد.

مولف کتاب آینده پژوهی انقلاب اسلامی گفت: پس از برگزاری همه‌پرسی جمهوری اسلامی و رأی نزدیک به ۹۹درصدی مردم به آن، امام خمینی (ره) بلافاصله دستور تدوین قانون اساسی را صادر کرد. در این مرحله بحث‌های متعددی در مورد پیش‌نویس قانون اساسی و نقش ولایت فقیه مطرح شد. این دوره نیز مملو از بحث‌ها و دیدگاه‌های مختلف بود. در نهایت امام خمینی (ره) با ترکیب «ارزش‌های دینی» و «تجربیات عقلانی دنیای امروز»، مدل جدیدی از حکومت اسلامی را ارائه داد که در آن مردم در مشارکت فعال و تعیین سرنوشت خود نقش‌آفرین باشند. این مدل تلفیقی همچنان به عنوان الگوی حکومتی جمهوری اسلامی ایران مورد استفاده قرار می‌گیرد.

وی افزود: در این زمان الگوی تلفیقی امام خمینی (ره) به‌ویژه در زمینه مشروعیت و اختیارات ولی فقیه به‌خوبی قابل مشاهده است. در این الگو، رأی مردم نقش اساسی در تعیین مشروعیت ولی فقیه دارد. این تلفیق بین صلاحیت دینی و رأی مردم، اساس مشروعیت حکومت اسلامی را تشکیل می‌دهد. در این الگو رأی مردم به‌عنوان یک اصل ثابت و غیرقابل تغییر در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران شناخته شده است.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در ادامه گفت: در جمهوری اسلامی ایران، دو دیدگاه درباره مشروعیت حکومت اسلامی وجود دارد. یک دیدگاه اخباری‌ مسلک که معتقد است رأی مردم در حکومت اسلامی نقش ندارد و مشروعیت حکومت از پیش تعیین شده است. در این دیدگاه، بیعت مردم تنها به معنای اعلام آمادگی برای همکاری با حاکم است. دیدگاه دوم بر اهمیت رأی مردم تأکید دارد و مشارکت مردم را بخشی از مشروعیت حکومت می‌داند. این دیدگاه به‌ویژه در انتخابات ریاست‌جمهوری اسلامی ایران نمایان است.

وی افزود: در جمهوری اسلامی، مردم از طریق انتخابات ریاست‌جمهوری بخشی از بدنه قدرت و حاکمیت را انتخاب می‌کنند، اما این انتخاب برای مشروعیت یافتن نیاز به تأیید ولی فقیه دارد. قانون اساسی تنها از تعبیر "امضاء" ولی فقیه یاد می‌کند، اما در رویه امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب، امضاء به معنای تنفیذ و نصب رئیس‌جمهور تفسیر شده است. این اقدام بیانگر آن است که مقبولیت اجتماعی رئیس‌جمهور باید با مشروعیت دینی ترکیب شود تا حکومت اسلامی مشروعیت یابد.

حجت الاسلام والمسلمین مهاجرنیا افزود: مردم مستقیماً رئیس جمهور را انتخاب می کنند و مشروعیت آن نیز توسط ولی فقیه احراز و امضاء می شود. تنفیذ اعلام مشروعیت است، یعنی پس از اینکه ملت مقبولیت رئیس‌جمهور را تأیید کردند، رهبری نیز صلاحیت دینی او را احراز و تأیید می‌کند. با این دو مرحله، رئیس‌جمهور مشروعیت خود را به دست می‌آورد.

رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر گفت: نظریه مشارکت اسلامی در نظام مردم‌سالاری دینی نظریه‌ای بسیط اما دو رکنی است که اعتبار دوگانه‌های دین و دنیا، معنویت و مادّیت و صلاحیت‌های شرعی و مردمی و «حق و تکلیف» را از یک منشأ دریافت می‌کند. هر دو رکن به مثابه جزء‌العلّه هستند. شهروندان جامعه اسلامی از مبدأ دین برای تعیین سرنوشت سیاسی، حمایت یا نصیحت و انتقاد از حاکمان و ساختارها، رقابت با گفتمان‌های رقیب و تحصیل مسئولیت وقدرت، وارد عرصه حضور و مشارکت می شوند. چنین مشارکتی همۀ حقوق شهروندی خود را از دل تکالیف الهی استخراج می کند وهمه تکالیفش را «حقوق سیاسی» خود می‌داند.

وی افزود: با این رویکرد ملت ایران در یک مشارکتی فراگیر در پایان دوره شاهنشاهی طاغوتی، حق آزادی و استقلال و نوع نظام دینی خود را از دل تکلیف مبارزه و مجاهدت و مشارکت جستجو کرد و در دوازده فروردین۱۳۵۸ جمهوری اسلامی را به عنوان «حقوق انسانی» و «تکلیف الهی » انتخاب می کند. حاصل چنین مشارکتی انتخاب «نظام ولایت فقیه» است که هم مظهر دیانت است و هم ریشه در عقلانیت دارد. منبع چنین مشارکتی صرفاً قرارداد اجتماعی نیست بلکه ریشه در فطرت و تکوین و تشریع دارد و عقلانیت تفاهمی خود را در طول آن منابع به سامان رسانده است. صورت این نظریه ممکن است با نظریه مشارکت لیبرالی مشابهت داشته باشد اما سیرت آن متباین است.

حجت الاسلام والمسلمین مهاجرنیا در پایان گفت: بنابراین در همه جای قانون اساسی الگوی تلفیقی‌ای را که ما می‌خواهیم مشارکت را ذیل آن بحث کنیم دیده‌اند و بر اساس آن قانون نوشته شده است و انصافاً قانون دقیقی است. افرادی که در آن روز یعنی اول انقلاب بوده‌اند و بدون تجربه حکومت‌داری و بدون تجربه قانون‌نویسی این کار را کردند، شاهکار کرده‌اند و تقریباً اکثریت آنها هم الآن نیستند که غفران و رحمت الهی را برایشان مسألت داریم.

انتهای پیام

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha